اگرچه میزان مشارکت ایران در حمله ۷ اکتبر حماس به اسرائیل همچنان مشخص نیست. اما به نظر میرسد سود جمهوری اسلامی ایران از این جنگ فروپاشی ائتلاف نوظهور اما متزلزل و ضد ایرانی متشکل از کشورهای عرب خلیج فارس و اسرائیل است. آیا حکومت ایران در ارزیابی خود از نتایج این جنگ دچار خطا شده است؟
در پاسخ به این سوال، نشریه والاستریت ژورنال تحلیلی به قلم والتر راسل منتشر کرده که برگردان آن را میخوانید:
بیشتر اخبار و تفسیرها جنگ در غزه را جدیدترین فصل خونین دیگری از درگیری میان اعراب و اسرائیل میدانند. اما این تنها یک بعد قضیه است. از منظر قدرتهای جهانی این بعد از اهمیت چندانی برخوردار نیست و آنچه واقعا مهم است، نبرد میان ایران، با حمایت روز افزون چین و روسیه و گروه قدرتهای ضد ایرانی همچون اسرائیل و کشورهای عرب تحت حمایت آمریکا است.
موضوعات بسیاری در مورد جنگ در غزه وجود دارد که ما از آنها اطلاعی نداریم. مثل این که چقدر این جنگ به طول خواهد انجامید؟ چند نفر در آن کشته خواهند شد؟ چند نفر از گروگانها نجات پیدا میکنند و یا به خانهشان باز میگردند؟ و اسرائیل چگونه به هدف خود یعنی نابودی حماس دست خواهد یافت؟
اما تا اکنون، از منظر جهانی، مهمترین حقیقت این است که ایران به آنچه از این جنگ میخواست، دست نیافته است. هدف ایران از تسلیح، آموزش و تشویق حماس تنها ایجاد دردسر برای اسرائیل نبود، بلکه برهم زدن پیوندهای راهبردی روزافزون این کشور با مهمترین همسایگانش بود.
این تصویر مدتهاست بر کسانی که فریب سرپوشگذارندگان بر اقدامات جمهوری اسلامی ایران را نمیخورند و مانند بسیاری از مقامات غربی زودباوری که به تهران به عنوان شریک بالقوه ایالات متحده نمینگرند، بسیار واضح است.
حاکمان ایران با این باور که کنترل منابع انرژی و اماکن مذهبی خاورمیانه، این کشور را به یک قدرت جهانی تبدیل میکند، می خواهند جایگاه خود را به عنوان نیروی مسلط در منطقه تثبیت کنند.
عربهای سنی مذهب دیربازی است که ایران را به عنوان یک رقیب مذهبی و تهدید امنیتی مینگرند. اخیرا نیز نتایج خونبار اقدامات ایران، سوء ظنها نسبت به آن را به وحشت و نفرت بدل ساخته است. تعداد کسانی که به دلیل حمایت تهران از حکومت بشار اسد کشته و یا آواره شدند، چندین برابر مجموع قربانیان جنگ اسرائیل است. حمایت ایران از حزبالله، لبنانی را که زمانی بسیار مرفه بود به کشوری غرق در فقر تبدیل کرده است. متحدان ایران عراق را در حالت فلاکت بار و ناآرامی نگه داشته است و حمایت ایران از حوثیهای یمن وضعیت این کشور را به یکی از بزرگترین فجایع انسانی دوران ما بدل ساخته است.
اگرچه ما هنوز نمیدانیم که ایران در برنامهریزی و زمانبندی حملات ماه گذشته تا چه حد دخالت داشته است. اما آنچه آیتاللهها امید داشتند که به دست آورند، کاملا واضح است. در یک سطح ایران میخواست به همه یادآوری کند که تا چه حد خشن و قدرتمند است و نیروهای نیابتی آن چگونه در خدمت منافع جمهوری اسلامی دست به ترور میزنند.
اما فراتر از آن تهران امیدوار بود که فعالیت گروه ضد ایران در خاورمیانه را که به صورت روزافزون درحال گسترش است، مختل کند. ایده این بود که حملات دراماتیک حماس افکار عمومی منطقه را علیه اسرائیل، ایالات متحده و حاکمان عرب که مایل به همکاری با آنها هستند، تحریک کند. تهران امیدوار بود که این اقدام بین اعراب و اسرائیلیها شکاف ایجاد کند، زیرا حاکمان عرب با کنار گذاشتن هرگونه برنامهای برای همکاری نزدیک با اسرائیل به دنبال آرام کردن مردم خشمگین خود بودند.
اما این اقدامات تا اینجای کار که موفقیتآمیز نبوده است. بحرین، ایالات عربی متحده، عربستان سعودی و مصر اعلام کرهاند که با پایان این درگیریها همگی قصد دارند برای دستیابی به خاورمیانهای آرامتر و امنتر با اسرائیل برای دستیابی به خاورهمیانهاتی امنتر و با ثباتتر همکاری کنند. از این بدتر این که، اعراب قصد دارند حکومت فلسطینی را چه در کرانه باختری و چه در غره احیا کنند که این میتواند به اخراج گروههای نیابتی ایران از منطقه منجر شود.
این موضوع تنها برای جلوگیری از تعرض ایران نیست. بلکه در جهت ایجاد یک محیط منطقهای شکوفا است. رهبران عرب اگرچه ممکن است به دموکراسی غربی باوری نداشته باشند، اما ملزم به توسعه اقتصاد خود هستند. این کشورها همزمان با افزایش جمعیت و کاهش مصرف سوختهایی فسیلی به اقداماتی فراتر از استخراج نفت از زمین نیازمندند.
حملات حماس، به جای این که دولتهای عرب را از اسرائيل دور سازد یادآور میزان اهمیت کنترل ایران در منطقه است. کشورهای حاشیه خلیج فارس نیازمند ثبات هستند و ایران و گروههای نیابتیش تهدیدهایی مرگبار برای آینده اقتصاد حاکمان عرب و خواست و نیاز مردم به شمار میروند.
پرسش حقیقی این روزها در خاورمیانه این است که اقدام آینده اسرائیل و یا حماس چه خواهد بود. آیا دولت بایدن بالاخره از خواب بیدار شده و متوجه نقش ایران در این درگیریها میشود و یا همچنان به آزادسازی پولهای جمهوری اسلامی پایبند میماند؟
source