دامنه عفاف در زندگی انسان

به‌گزارش خبرگزاری تسنیم – دکتر مهدیه سالاروند پژوهشگر حوزه زن و خانواده

برای ترویج گفتمان حجاب در جامعه لازم است در عین باز کردن دایره گفتمان و وارد کردن انواع  واژه‌های مرتبط در این دایره، اختصاصی برای قشر نخبگانی نداشته باشیم؛ چراکه هویت دادن به افراد فارغ از میزان تحصیلات و فعالیت فرهنگی و اجتماعی، یکی از راهکارهای بسیار مهم در ترویج حجاب محسوب می‌شود. در عین حال بررسی هویت فردی به عنوان شخصیتی مستقل و دیدن او به عنوان همسر، شوهر، مادر یا پدر،  دختر یا پسر در خانواده، موجب می‌شود بحث‌های فرهنگی در نهاد خانواده نیز ورود کرده و راهی برای ترویج فرهنگ صحیح در اقتصاد اجتماعی و سیاست جمعی داشته باشیم.

به این ترتیب گسترش حجاب در جامعه همپای بسیاری از مسائل اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی از بطن خانواده عبور می‌کند.  بررسی ابعاد مختلف عفاف و گستره آن در شئونات فردی و اجتماعی دامنه وسیعی دارد که با استفاده از قرآن وسنت به چند مورد آن اشاره می‌کنیم:

 1 – عفت در فکر

 گرانبهاترین سرمایه‌ای که خداوند به نوع بشر ارزانی داشته، گوهر فروزان عقل است. همه اعمال، احساسات، رفتار و حتی توانائی‌هایمان بر اساس اندیشه و فکر حالت می‌گیرد. هر عمل و رفتاری چه خوب و چه بد، چه اینکه نتیجه آن خیر یا شر باشد، از فکر و اندیشه سرچشمه می‌گیرد. به عبارت ساده‌تر، آنگونه که می‌اندیشیم، عمل می‌کنیم.

هرچه تفکر انسان متعالی تر و با فطرت کمال جوی او(که خالی از هرگونه زشتی و پلیدی است) بیشتر منطبق باشد سریعتر راه تکامل را می پیماید. از این رو، عقل یکی از عوامل مؤثر در تعدیل خواهش های نفسانی و رام کردن غرائز بشری است. عقل بر اساس محاسبه صحیح، آزادی انسان را محدود می کند و در مسیر زندگی، راه را از بیراهه و روا را از ناروا تمیز می‌دهد. عقل می‌تواند شهوات و تمایلات بشر را اندازه گیری کند و موجبات تعدیل خواهش‌ها را فراهم آورد و همچنین قادر است غرایز آدمی را به خیر و صلاح هدایت کند و از تندروی و طغیان باز دارد.

2 – عفت در نگاه

ارزش و اهمیت این موضوع از این بابت است که چشم، دروازه دل است. آنچه از این دریچه وارد وجود شخص می شود، گاهی او را به سر منزل سعادت و گاه به ورطه سقوط و ذلت می کشاند. دل، آنچه را که از طریق چشم می بیند و حس می کند، مورد تحلیل قرار داده و زمینه را برای انفعال در برابر شرایط موجود و در پی آن حرکت برای کسب و تصرف آن شرایط و اقناع آن فراهم می‌کند. و این سخن درستی است که «هر آنچه دیده بیند دل کند یاد» حال فرق نمی کند که آن نگاه به صواب بوده و مجاز و یا ناصواب بوده و غیر مجاز.

از آنجا که خداوند، خالق انسان است و نسبت به تمام صفات و اخلاقیات او آگاهی کامل دارد، مصلحت، خیر و صلاح او را بهتر از هر کسی می داند، لذا به عفت در نگاه توصیه فرموده و انسان را از نگاه های آلوده برحذر می دارد. «قل للمؤمنین یغضوا من ابصارهم. . . و قل للمؤمنات یغضضن من ابصارهن» بیان صریح این آیات مبنی بر حرمت نگاه کردن مرد و زن نامحرم به یکدیگر است.

3- عفت در معاشرت

واضح است که فعالیتهای اجتماعی زنان و حضور آنان در عرصه های مختلف، زمینه تعامل و ارتباط بین زن و مرد را بیشتر کرده است. در پرتو حضور اجتماعی، بسیاری از استعدادها و قابلیتها به فعلیت می رسد، تعلیم و تعلم، توسعه، تکنولوژی و بالا رفتن فهم سیاسی و آگاهی از زمان محقق می شود و همچنین در سایه فعالیت اجتماعی، وظیفه امر به معروف و نهی از منکر عملی می‌شود. از این رو یکی از انگیزه های دعوت به مشارکت اجتماعی زنان، بالا رفتن شخصیت علمی، معنوی و اجتماعی آنان است، که بدون این حضور، انجام این مهم دست یافتنی نیست و یا با دشواری و مشقت همراه است. از طرف دیگر اساس شریعت اسلام و سنت نبوی بر آسان گیری است. خداوند متعال در قرآن کریم می فرمایند: «یرید الله بکم الیسر و لایرید بکم العسر» اگر قرار باشد زنان در خانه بمانند و به امور خانه داری، بچه زایی، شیردادن و بزرگ کردن آنها بپردازند و مسائل و تکالیف خود را تنها از طریق مردان محرم جویا شده و به انجام برسانند؛ زندگی و حیاتشان خالی از حرج و صعوبت نخواهد بود.

بنابراین از دیدگاه اسلام، مشارکت اجتماعی زنان و تعامل و ارتباطاتی که در این زمینه پیش می آید تجویز شده، اما این روابط، همواره دارای آداب و شرایطی است که آن را عفت در روابط اجتماعی نامیده ایم.

4 – عفت در زینت

تمایل آدمی به زیبایی و جمال، یکی از خواهش های فطری بشر است و احساس لذت از مناظر زیبا، با سرشت انسان آمیخته است. این نکته واضح است که برای شناسایی همه زیبایی ها و درک جمال طبیعی و هنری، تنها حس فطری جمال دوستی کافی نیست، بلکه باید این نیروی طبیعی، تربیت و در پرتو پرورش های صحیح بسط و توسعه یابد. پرورش صحیح می تواند استعدادها را آشکار سازد و از قوه به فعلیت درآورد.

بنابراین، خداوند نهی از زینت نمی کند، بلکه آنچه مذموم است و مورد نهی واقع شده، نهی از تبرج «و لاتبرجن تبرج الجاهلیة الاولی» و آشکار کردن زینت در محافل اجتماعی که محل کار و تلاش زن و مرد مسلمان است. «و لایبدین زینتهن». بر این اساس نه تنها استفاده از زینت ها از نظر شرع اشکال ندارد، بلکه ارضاء تمایل خود آرائی و زینت که یکی از خواهشهای فطری است، به تکامل ذوق و هنر و شکفتن احساسات کمک می کند و انسان را به راه تعالی روحی و پیشرفت های عاطفی سوق می دهد. اما باید توجه داشت که این کار به زیاده روی و افراط نگراید و از حد شایسته و اعتدال خود تجاوز نکند. تجمل پرستی، زیاده روی و بی عفتی در زینت و خودآرائی، عوارض نامطلوبی دارد. اگر این غریزه از حد و مرز شرعی خود خارج شود، آدمی را می فریبد و کام او را تلخ و زندگی را بر وی تنگ می کند و او را در دام شیطان اسیر می سازد.

علامه طباطبایی در این باره می گوید: «کمتر فسادی در عالم ظاهر می شود و کمتر جنگ خونینی است که نسل ها را قطع و آبادی ها را ویران سازد و منشأ آن اسراف و افراط در استفاده از زینت ها و رزق نبوده باشد، زیرا انسان طبعاً اینطور است که وقتی از جاده اعتدال بیرون شد و پا از مرز خود بیرون گذاشت، مشکل می تواند خود را کنترل کند.»

5- عفت در کلام

گسترده فعالیت های زنان در جامعه کنونی، اهمیت بحث در این موضوع را روشن می کند و احکامی که ما از منابع اسلامی در این باره به‌دست می آوریم، همه و همه بیانگر توجه دقیق و موشکافانه اسلام نسبت به سلامت جامعه و فرد است، قرآن به انسان دستور داده که به گونه ای هوس انگیز سخن نگوئید که بیماردلان در شما طمع کنند، «فلا تخضعن بالقول فیطمع الذی فی قلبه مرض و قلن قولاً معروفا» (جملة «فلا تخضعن بالقول» اشاره به کیفیت سخن گفتن دارد، یعنی به هنگام سخن گفتن جدی، خشک و بطور معمولی سخن بگوئید.

جملة «قلن قولاً معروفا» اشاره به محتوای سخن گفتن دارد، یعنی باید به صورت شایسته که مورد رضای خدای متعال و پیامبر (ص) و توأم با حق و عدالت است، سخن گفت، البته (قول معروف) معنی وسیعی دارد و هرگونه گفتار باطل و بیهوده و گناه آلود و مخالف حق را نفی می کند. بنابراین از نظر قرآن هر گونه ناز و غمزه در کلام، با ادا و اطوار سخن گفتن، تغییر صدا که افراد شهوتران را به فکر گناه می افکند و هر گونه سخن باطل و غیر حقی مردود است.

 6-عفت در ستر(حجاب)

مسئله پوشش و حفظ عفاف خاص دنیای اسلام و حتی دنیای ادیان نیست. بر اساس زمینه فطری، حتی جوامع اولیه و به دور از تمدن و مذهب هم آن را مورد توجه خود قرار داده اند. قرآن کریم گاهی هدف از لباس را پوشاندن اعضا،‌ ستر عورت و حفظ بدن و گاه آن را وسیله زینت و گاه وسیله حرمت و شخصیت زن و بازدارنده از دستبرد و آزار مزاحمان و افراد فاسد معرفی می کند.

هنگامی که زن پوشیده با وقار از خانه بیرون برود و جانب عفاف و پاکدامنی را رعایت کند، افراد فاسد و مزاحم، جرأت نخواهند کرد متعرض وی شوند و بیماردلان که دنبال شکار می گردند از آن چشم پوشیده و فکر بهره کشی از او را، در مخیله شان خطور نمی دهند. از نظر اصول کلی انسانی زن و مرد یکسانند، اما زنان از جهت خصلت طبیعی که همان جنبه خاص زنانگی، ظرافت، لطافت و جاذبیت است با مردان، تفاوت محسوس و انکار ناپذیر دارند.

انتهای پیام/

source