تقریبا تمام کارشناسان فوتبال در این موضوع اشتراک نظر دارند که سپاهان با فاصله کاملترین باشگاه ما از هر نظر است. باشگاهی با زیرساختهای مناسب و ساختاری که قائم به فرد نیست و با رفتن افراد دستخوش زلزله و آوار نمیشود. سپاهان در کنار فولاد بهترین آکادمی را دارد و بازیکنان خوبی را پرورش داده و همزمان ستارههای بزرگی را هر فصل به خدمت میگیرد. همیشه مربیانی موفق داشته و در هر تورنمنتی مدعی اصلی قهرمانی است.
سپاهان این فصل در کنار نساجی، تراکتور و پرسپولیس نماینده ما در لیگ قهرمانان بود. تراکتور در پلی آف حذف شد و به دور گروهی نرسید، پرسپولیس و نساجی هم از گروه بالا نیامدند و سپاهان تنها تیمی شد که تعداد بازیهایش از ۶ فراتر رفت.
اما همین سپاهان که بازی رفت مقابل الاتحاد در خانه بدون بازی بازنده شد، نتوانست در چهار رویارویی با نمایندگان عربستان امتیازی بگیرد تا فاصله بهترین باشگاه ما از هر نظر با باشگاههای کشور همسایه در همین تقابلها عیان باشد.
اما از نظر فنی سپاهان رفت و برگشت با نتیجه ۳-۱ به الهلال با یک روند مشابه باخت. در هر دو بازی در اصفهان و ریاض سپاهان گل اول را زد، در هر دو مسابقه مدافع اخراجی داشت و در هر دو بازی کامبک خورد، در هر دو مسابقه سپاهان گل سوم و تیر خلاص را در وقتهای تلف شده بازی دریافت کرد!
به تک تک این موارد باید سر فرصت و به شکل کارشناسی ورود کرد اما شاید از نظر خیلیها عادت سپاهان به دادن اخراجی و ۱۰ نفره شدن به عنوان اولویت اول به چشم بیاید. سپاهان در مرحله گروهی هم این ماجرا را تجربه کرد و محمد دانشگر، هادی محمدی و محمدجواد حسین نژاد پدیده جوان این تیم اخراج شدند و حالا در هر دو بازی مرحله یک هشتم رفت و برگشت هم سپاهان ۱۰ نفره به سوت پایان رسید! و محمد دانشگر با دو کارت قرمز رکورددار شد!
اگر ریزتر نگاه کنیم اخراج محمد دانشگر در بازی رفت و سیاوش یزدانی در بازی برگشت یک ویژگی مشترک و البته که عاملی متفاوت داشت. ویژگی مشترک اخراجهای بازیکنان ایرانی در این فصل لیگ قهرمانان عادت نداشتن آنها به داوری به همراه کمک داور ویدیویی بود.
بازیکنان ما در این سالها عادت کردهاند که اگر سر داور رو به آن طرف زمین باشد هر کار دلشان خواست بکنند و مطمئنند که داور حتی با مشورت کمکهایش نیز دست به اقدام تنبیهی در قبال آنها نمیزند!
بازیکنان ما حتی در جریان بازی هم کارهایی میکنند که گمان دارند داور با ایشان کاری ندارد. مثل خطا در شروع حرکت که باعث شد در جام ملتها گل محمد محبی به امارات مردود اعلام شود. اما در دنیای مدرن فوتبال دیگر چنین نیست، حتی شوت از راه دور هم اگر به تور برسد ممکن است توسط داور به خاطر دید دروازهبان مردود اعلام شود. دیگر تکلیف برخوردهای تک به تک و رفتارهای غیر ورزشی در زمین که خیلی مشخص است!
ما در فوتبال خودمان کمک داور ویدیویی نداریم و بازیکنان ما به این پدیده عادت ندارند. غافل از این هستند که در میادین بینالمللی یک تیم داوری کامل پای ویدیو نشسته و بدون استرس و ضربان قلب بالا به کمک تکنولوژی هر صحنه را بارها و بارها بررسی میکند و اگر لازم باشد از طریق گوشی داور به او اطلاع میدهد.
این ضربه یعنی ناآشنایی بازیکنان حرفهای ما به قوانین روز داوری به پرسپولیس و نساجی هم ضربه و لطمه زد. نساجی هم طعم اخراجی را چشید، پرسپولیس هم از همان قدم اول مقابل النصر ۱۰ نفره شد. پس ویژگی مشترک اخراجهای رفت و برگشتی سپاهان در ناآگاهی بازیکنان کل فوتبال ماست.
اما ویژگی متفاوت این دو مدافع اخراجی، محمد دانشگر در سالهای اخیر روند رو به رشدی داشته و به خاطر پیشنهاد بالای سپاهان، استقلال را ترک کرد. او در این سالها گاه و بیگاه به تیم ملی دعوت شده و به شهادت قلعه نویی در فهرست او برای آینده نیز هست. دانشگر یک خطای ورزشی مرتکب و اخراج شد، تیمش باخت و جریمه دلاری شد اما پس از آن رفتار غیر ورزشی از او ندیدیم.
اما ببینید سیاوش یزدانی چه کرد و نه فقط درون زمین تیمش را ۱۰ نفره کرد که بازی برده را ببازند، بلکه هنگام خروج کاری کرد که حریف را جری تر و آبروی ایران و ایرانی را با کری خوانی بی دلیل و دون شان یک بازیکن برد.
سیاوش یزدانی روندی کاملاً برعکس دانشگر دارد. او بدون سابقه ملی به استقلال رفت و تنها فرهاد مجیدی به او اعتماد کرد. هنوز حرفهای یزدانی علیه محمود فکری را همه به یاد دارند، حرفهایی که یک بازیکن حرفهای هر کجای دنیا بزند شاید تا پایان عمر محروم شود.
یزدانی تنها یک بار به تیم ملی دعوت شد و حتی در روزی که اسکوچیچ هیچ مدافعی نداشت، امید نورافکن را به او ترجیح داد! بلافاصله بعد بازی یزدانی با آن مصاحبه نشان داد که چرا مربی به او اعتمادی ندارد، بازیکنی که انگار قالب تیمی و فلسفه ورزشهای تیمی را درک نکرده است!
یزدانی در استقلال بعد از حاشیههای بسیار جواب شد. به سپاهان رفت و در همان مسابقه اول تیمش را بیچاره کرد! از آن به بعد مورایس دیگر به او اعتماد نداشت و تنها در مواقعی که دستش خالی بود، به یزدانی بازی داد. از جمله بازی با الهلال و بازیکنی که میتوانست از این فرصت برای جلب اعتماد دوباره مربی استفاده کند، این رفتار را نشان داد!
یزدانی با آن کری کودکانه بازیکنان الهلال و جو ورزشگاه را علیه سپاهان ۱۰ نفره تحریک کرد. در واقع او کار خودش را تکمیل و ضربه آخر را به سپاهان زد!
source