مردِ بی‌ادب ادب شد، مشکل زنان بیش‌تر شد/ چرا تاوان توهین را «توهین‌دیده» پس بدهد؟

حواشی دیدار پرسپولیس و سپاهان کماکان ادامه دارد و بیش از همه حول توهین‌های مردی می‌گذرد که سخنان او هیچ خریداری نداشت.

اما اگر از حکم کمیته انضباطی (ممنوعیت ۱۰ ساله برای ورود به ورزشگاه‌ها) و این‌که چه‌قدر قابلیت اجرایی دارد بگذریم، موضوع از ابعاد دیگری نیز قابل بررسی است:

اول این‌که چرا صحبت‌های یک تماشاگر پای دیگر تماشاگران و حاضران نوشته می‌شود؛ مگر در برخورد با راننده متخلف باید شرایط را برای دیگر رانندگان تنگ کرد یا جُرم ورزشکارِ خاطی را همه ورزشکاران گردن می‌گیرند که حالا برای این خطا و بی‌حرمتی، عده‌ای دوره افتاده‌اند که مسئله را با محوریت هوادار و تماشاگر و کلیت فوتبال بررسی کنند؟

دوم آن‌که مگر حرمت و کرامت انسانی محدود به زنان است که بسیاری برای پیش‌برد اهداف و دغدغه‌های خود، جایگاه زن را بهانه کرده‌اند و به‌طور هماهنگ مسئله را از این زاویه بررسی می‌کنند؟ مگر توهین وابسته به جنس و نقش توهین‌دیده است که عده‌ای به اسم حمایت از زن و حراست از جایگاه او، جلو افتاده‌اند و تازه برای همین بهانه هم به فکر حذف زنان از استادیوم هستند؟ یعنی اگر بی‌حرمتیِ مشابهی به‌جای زن، به گروه عظیم دیگری مثلن قشر کارگر اتفاق افتاده بود، دلواپسان ابتدا غم نان کارگر را به سینه می‌زدند و در مرحله چاره‌جویی، حذف کارگران از استادیوم را تجویز می‌کردند؟ هرچه‌قدر واکاوی اتفاق پیش‌آمده با محوریت توهین‌دیده‌ها عجیب است، جست‌وجوی راه‌حل در همین سمت ماجرا عجیب‌تر و چه بسا خنده‌دار به نظر می‌رسد؛ من خطا کنم و تو مجازات شوی در کدام عدالت‌خانه‌ای تعریف شده؟!

سوم و مهم‌ترین، بررسی موضوع در بعد کلان و از زاویه فرهنگی و اجتماعی است؛ این‌که چرا مردی چنین افکار و ادبیاتی دارد، جدای آن‌که از مسئولیت او در این بی‌حرمتی ذره‌ای نمی‌کاهد، برگرفته از فرهنگ مردسالار و زن‌ستیزی است که متاسفانه کماکان در جامعه وجود دارد. البته که ارتقای فرهنگی در مسئله برابری زن و مرد نه آسان است، نه در کوتاه‌مدت قابل انجام و نه موضوع این نوشتار، اما نقش ورزش، فوتبال و استادیوم‌ها در همین فقره قابل بررسی است؛ وقتی مردان در استادیوم سهم بیش‌تری دارند، جایگاه بهتری دارند و نزدیک‌تر می‌نشنیند، بدون حساب‌وکتابِ خاصی مشمول شرایط بهتری شده‌اند که در ادامه همان تفکر جنس دوم(!) است.

هرچه‌قدر بدبینی‌مان نسبت به بهانه تازه‌ساخته‌ای به نام «مشکلات زیرساخت» را کاهش دهیم، باز هم می‌توان در همین شرایط تفکیکِ جایگاه زنان، وضعیت برابر و بهتری برای آنان به‌وجود آورد. اگر خانواده‌ها نمی‌توانند کنار یکدیگر تماشاگر مسابقه موردعلاقه‌شان باشند، می‌توان لااقل سهم یکسانی برای زن و مرد در نظر گرفت. این‌که از یک ورزشگاه مثلن ۵۰هزار نفری، ۴۸هزار بلیت را به مردان تخصیص دهیم و فقط ۲هزار بلیت برای خانم‌ها آزاد کنیم و ایشان را در بدترین سکوها بنشانیم، جز این‌که ادعا کنیم مجوز حضور زنان را صادر کرده‌ایم چه حاصلی داشته است؟

یادآور می‌شود استقبال پرتعدادتر مردان برای تماشای فوتبال حق بیش‌تری برای آنان ایجاد نمی‌کند. در وضعیت تفکیک‌شده فعلی، تصمیم‌گیرندگان باید با شمالی و جنوبی (یا شرقی و غربی) کردن استادیوم و ورودی‌ها، مساوات را برای زنان در فرصت و حق انتخاب فراهم کنند تا هم برای تهیه بلیت با مشکلات عدیده کنونی مواجه نباشند و هم همانند مردان امکان انتخاب بلیت با توجه به جایگاه و فاصله از زمین داشته باشند.

جایگاه زنان در استادیوم

و در پایان؛ این تاکیدِ یادداشت روزنامه کیهان که شرایط ورزشگاه‌ها به گونه‌ای است که بسیاری از خانواده‌ها نه خود به ورزشگاه می‌روند و نه اجازه حضور فرزندان‌شان را می‌دهند، نکته دقیقی است که چاره‌اش نه در حذف زنان یا گوشه‌نشینیِ آن‌ها، که اقدام فوری جهت فراهم کردن فرصت برای همین خانواده‌های علاقه‌مند مورداشاره کیهان است. این‌که می‌گویند مگر نگفتید ورود زنان جو ورزشگاه را بهتر می‌کند اما دیدید که نکرد و گفتیم که نمی‌کند، ماهی‌گرفتن از آب گل‌آلودی است که فدراسیون فوتبال با مدلی که برای حضور زنان در پیش گرفته مسبب آن است. فراموش نکنیم آن‌هایی که مدعی بودند حضور زنان می‌تواند موجب بهبود وضعیت فرهنگی استادیوم‌ها شود، سینما و شهربازی و بازار و ده‌ها تجربه دیگری را نشان می‌دادند که روش کنونیِ جانمایی زنان هیچ شباهتی به آن مثال‌ها ندارد! البته که ورزشگاه‌ها به‌خاطر چنددهه مردانه بودن شرایط متفاوتی دارند، اما راه اصلاح، در استمرار این وضعیت یا تغییر معیوب آن نیست.

بیشتر بخوانید: پیام پر از طعنه و تذکر سپاهان به کمیته انضباطی/ با لیدر، هوادار، خبرنگار، رسانه و… برخورد کنید!

source