دنیای اقتصاد نوشت: منکر برخی کارهای مثبت سرمربی پرتغالی در فوتبال ایران نمیشویم، اما واقعیت اینجاست که برآیند حضور وی برای ما در بیش از ۸ سال کار کردن و تجربه ۳ جام جهانی، کاشتن تخم نفاق و درو کردن چند دستگی در پیکره این ورزش بود.
همه اینها به کنار، کیروش حتی در نتیجهگیری هم ناموفق بود و این موضوع تنها منوط به تیم ملی ما نبود. او پس از جدایی از ایران در سال ۲۰۱۹، هدایت تیم ملی کلمبیا را برعهده گرفت و دستاوردش، سنگینترین شکست تاریخ فوتبال ملی این کشور (۶بریک برابر اکوادور) و بدترین باخت خانگی هشت دهه اخیر (۳برصفر به اروگوئه) بود. تا جایی که آنها حتی با تغییر سرمربی هم نتوانستند به جام جهانی برسند و البته موسیوی پرتغالی این عدم راهیابی به جام جهانی را چند ماه بعد روی نیمکت مصر هم تجربه کرد!
سیام بهمن سال ۱۴۰۰، کلمبیا در راه مقدماتی جام جهانی با یک گل مغلوب آرژانتین شد و با وجود برد در دو بازی رسمی دیگر، نتوانست به قطر برسد و سرمربیای که جانشین کیروش بود هم جدا شد. از آن زمان ۲۳ مسابقه رسمی و دوستانه میگذرد که زردپوشان طعم شکست را نچشیدهاند و درحال سپری کردن یکی از بهترین دورههای تاریخشان هستند. راستی باید به یادتان بیاوریم که قطریها هم که کمتر از یک سال حضور کی روش را روی نیمکتشان تاب آوردند، با اخراج وی در آستانه جام ملتها به قهرمانی در آن رقابتها رسیدند! پس اینطور که مشخص است، نبود سرمربی پرتغالی سبب خیر است و هیچ کس برای توصیف دوران او، از کلمه «یادش بخیر» استفاده نمیکند.
source