به بهانه تمدید قرارداد مرتضی پورعلی‌گنجی با پرسپولیس؛ عشق به پول یا عشق به تیم؟/ اخاذی ستاره سرشناس از باشگاه با یک عکس دو نفره!

 به گزارش خبر ورزشی در حالی خبر تمدید قرارداد مرتضی پورعلی گنجی با پرسپولیس منتشر شده که منابع آگاه می‌گویند این توافق و تمدید قرارداد چندان هم ساده نبوده است!

گویا مرتضی پورعلی گنجی روز چهارشنبه ۶ تیر ۱۴۰۳ برای تمدید قرارداد خود به باشگاه پرسپولیس مراجعه و اصرار می‌کند تا مطالبات فصل گذشته خود را دریافت نکرده تمدید نمی‌کند و رضا درویش پس از صحبت های طولانی مجبور به پرداخت مطالبات فصل گذشته این بازیکن می‌شود تا این بازیکن را برای تمدید، مجاب کند. اما پس از تمدید، این بازیکن اظهار می‌کند به عشق هواداران و بدون مشکل تمدید کرده و حتی به بازیکنانی که جدا شده اند طعنه می‌زند.

البته اگر این روایت صحت داشته باشد پورعلی گنجی اولین بازیکنی نیست که تمدید قراردادش پرحاشیه بوده است.

اخاذی از پرسپولیس با عکس دو نفره کنار مالک متمول

به همین بهانه برمی‌گردیم به پایان لیگ هجدهم و اتفاق مشابهی که در باشگاه پرسپولیس رخ داد؛ پس از پایان لیگ هجدهم و رفتن برانکو ایوانکوویچ بعد از قهرمانی این تیم، هجمه زیادی به دلیل مشکلات روی ایرج عرب، مدیرعامل وقت پرسپولیس بوجود آمد، به حدی که در ساختمان اداری باشگاه پرسپولیس دیده نمی‌شد و با حضور پلیس تردد می‌کرد.

آن روزها هواداران پرسپولیس مقابل باشگاه تجمع کرده بودند و ایرج عرب برای اینکه با هواداران پرسپولیس روبرو نشود به جای ساختمان اداری باشگاه، فقط به ورزشگاه درفشی فر می‌رفت.

در چنین شرایطی یکی از بازیکنان پرسپولیس در حرکتی عجیب، عکسی از خود و محمدرضا زنوزی، مدیرعامل باشگاه تراکتور به ایرج عرب نشان داد و گفت از این باشگاه، پیشنهاد سه میلیارد و دویست میلیون تومانی دریافت کرده است و اگر باشگاه پرسپولیس همین مبلغ را به او ندهد، به باشگاه تراکتور می‌رود. این صحبتها در حالی بود که قرارداد فصل قبل این بازیکن ۸۰۰ میلیون تومان بود و طبق فرمول قرارداد او با باشگاه پرسپولیس، مبلغ قرارداد این بازیکن در فصل آینده به یک میلیارد و دویست میلیون تومان می‌رسید. پس از کش و قوس های فراوان، عرب به سه میلیارد تومان راضی شد اما بازیکن مورد نظر که عکسش با مالک باشگاه تراکتور را روی حافظه گوشی تلفن همراه خود به مدیرعامل وقت پرسپولیس نشان داده بود آب پاکی را روی دست ایرج عرب ریخت و گفت حتی اگر هزار تومان کمتر از سه میلیارد و دویست میلیون تومان روی برگه نوشته شود، او قرارداد را امضا نمی‌کند. ایرج عرب هرچه تمنا کرد فایده‌ای نداشت و در انتها مجبور به پرداخت سه میلیارد و دویست میلیون تومان شد تا با نگه داشتن این بازیکن بتواند هجمه هواداران را کم کند. در آن شرایط فقط کافی بود این بازیکن هم بعد از برانکو از پرسپولیس برود تا هواداران خشمگین، مدیرعامل وقت باشگاه را به توپ ببندند.

پس از این اتفاق، این بازیکن در مصاحبه‌ای مدعی شد در مسیر باشگاه، کودک فال فروشی را دیدم که به من گفت برانکو رفت، تو نرو. این حرکت کودک فال فروش من را منقلب کرد و در حالیکه از یک باشگاه متمول پیشنهاد بالایی داشتم، به عشق پرسپولیس و هواداران این تیم تمدید کردم. 

ایرج عرب بعد از شنیدن این مصاحبه عصبانی شد و آن بازیکن را تهدید به افشاگری کرد و گفت به هواداران پرسپولیس می‌گویم از ما اخاذی کردی و به دروغ گفتی به عشق پرسپولیس تمدید کردی اما عرب حتی بعد از پایان دوران مدیرعاملی اش هم این تهدید را اجرایی نکرد.

تخفیف بی تخفیف؛ به عشق هواداران!

این بازیکن، تنها بازیکنی نیست که به نوعی از تیم خود اخاذی کرده و در تیم استقلال هم مشابه این اتفاق، بارها افتاده است.

به نقل از علی فتح‌الله‌زاده، مدیر سابق باشگاه استقلال، یکی از بازیکنان این تیم که همیشه دم از عشق به استقلال و هواداران این تیم می‌زد و تشویق هواداران را محرک و دلیل پیشرفت خود می‌دانست، هر زمانی که برای مذاکره و تمدید به دفتر باشگاه می‌آمد، مبلغی را مطرح می‌کرد و از شب تا نماز صبح یک ریال هم از مبلغ خود کوتاه نمی‌آمد و پس از صحبت های طولانی مجبور به پرداخت آن مبلغ می‌شدیم ولی پس از تمدید قرارداد همین بازیکن در مصاحبه هایش اعلام می‌کرد بخاطر هواداران، سفید امضا کردم.

این بازیکن که کناره های زمین بازی می‌کرد در طول مدت طولانی حضور در استقلال حتی صدهزار تومان هم به باشگاه تخفیف نداد اما هر سال مدعی بود پول برایش اولویت نیست و به عشق هواداران، سفید امضا می‌کند.

کاش اتاق مذاکره، جعبه سیاه داشت

مطرح شدن این اتفاقات تلنگری است به هوادار فوتبال تا جملات عشق به تیم و هواداران را جدی نگیرد چون در فوتبال روز دنیا مبلغ قرارداد، از عشق به تیم پیشی گرفته است و اگر روزی مدیران فوتبال از صحبت های مطرح شده در اتاق مذاکرات بگویند، قطعا نظر هواداران در مورد تعصب و عشق به تیم تغییر خواهد کرد. اگر اتاق مذاکره جعبه سیاه داشت بسیاری از مربیان و بازیکنان، از خجالت نمی‌توانستند به صورت هواداران تیم خود نگاه کنند!

source