البته که این یک سوال قدیمی است و چندان ربطی به حال حاضر ندارد. اما شاید امسال که تراکتور با خرید ستارههای نامدار -درست مثل سالی که سه کاپیتان تیم ملی را به ایران آورد- بازار را قبضه کرده دوباره این سوال هم احیا شده باشد. اینکه چرا تراکتور با وجود داشتن تمام المانهای لازم برای کسب قهرمانی، از پول استخدام مربیان مشهور و ستارههای گران قیمت تا خیل عظیم طرفداران و ریشه و پیشینه معتبر، هرگز به موفقیت نمیرسد؟
در تمام این سالها دلایل زیادی در این باره مطرح شده اما حالا این تیم با داشتن بازیکنانی که تجربه و شخصیت قهرمانی دارند، دیگر آن ایرادات را هم ندارد. پس اگر امسال تراکتور دوباره قهرمان نشد، باید جای دیگری دلایل ناکامیاش را جستجو کند. دلایلی که شاید یک نمونه آن رفتاری است که در دو فصل اخیر با دروازهبانانش شده است. سالها محمدرضا اخباری با بازوبند کاپیتانی از دروازه تراکتور دفاع میکرد و به نشانه شایستگی به تیم ملی هم دعوت میشد اما فصل قبل تراکتوریها او را در سنی که برای یک دروازهبان جوان محسوب میشود، نخواستند و حسین پورحمیدی جانشین او شد.
حسین پورحمیدی فصل قبل ۱۸ کلین شیت به ثبت رساند، به تیم ملی رسید و در ۲۶ سالگی یکی از امیدهای آینده فوتبال ما برای دروازهبانی است. اما تراکتور رفتار پارسال را امسال هم تکرار کرد، بیرانوند آمده و پورحمیدی چارهای جز جدایی ندارد. در آستانه شروع فصل هنوز تکلیف بیرانوند مشخص نیست و تراکتور ا جدایی پورحمیدی هم موافقت نمیکند. اتفاقی که ممکن است باعث بیرون ماندن او تا نیم فصل شود. سوال اینجاست که در فوتبال حرفهای مسائل انسانی کجای کار هستند؟
این درست که تراکتور حق دارد با خرید ستارههای تازه تیم خود را تقویت کند. حق دارد هر بازیکنی را نخواست کنار بگذارد اما شاید این نحوه کنار گذاشتن افراد یکی از دلایل ناکامی تراکتور در تمام این سالها بوده باشد. اینکه بازیکنان فعلی وقتی به سرنوشت ستارهها و کاپیتانهای خود نگاه میکنند، ته دلشان میلرزد که فردا نوبت ماست و در آن صورت نمیتوانند -نه اینکه نخواهند- نمیتوانند آنطور که باید و شاید برای تراکتور در زمین جانفشانی کنند.
در تمام دنیا و هر کاری که سر و کارش با انسان باشد، با استخدام متخصصین مختلف سعی در حفظ و کنترل شرایط میکنند. انسان موجود پیچیدهای است که گاه با یک تلنگر در ناخودآگاه ممکن است تمام تواناییهای خود را از دست بدهد. باید دید آیا امسال تراکتور طلسم ناکامی را به لطف خریدهای گران قیمت میشکند یا اینکه باز هم در بر همان پاشنه خواهد چرخید؟
source