المپیک تمام شد و سوالات شروع؛ در سالن گرم چه اتفاقی افتاد؟/ دو قهرمان ما در فینال خودشان نبودند!/ در آن ۲۴ ساعت چه گذشت؟

وظیفه کارشناسان در همه رشته‌های ورزشی این است که بعد از اتمام مسابقات و فروکش کردن هیجانات مردم و علاقه‌مندان، سر فرصت و با خونسردی بنشینند با آنالیز کامل رقابت‌ها به یک تحلیل جامع برسند. انتقادات کارشناسان باید به گونه‌ای باشد که راهگشای مسئولان و قهرمانان شود. هیچ ورزشکار و هیچ رشته‌ای با عقده گشایی و توهین پیشرفت نمی‌کند. مسائل شخصی را نباید دخالت داد.

حالا که کشتی آزاد المپیک تمام شده بهترین فرصت است تا کارشناسان بنشینند و چرایی تلخی این رقابت‌ها را بررسی کنند. برای اولین بار در تاریخ ما یک تیم پنج نفره به المپیک فرستادیم که چهار نفر آنها با مدال برگشتند، یعنی ۸۰ درصد، اما چرا هیچکس از این اتفاق بزرگ خوشحال نیست؟ شاید دلیل اول این باشد که مردم از درک عظمت و اهمیت میدان المپیک عاجزند. جایی که بزرگترین قهرمانان جهان و به راحتی مقابل یک رقیب تازه وارد شکست می‌خورند. جایی که دیگر کشور و ملیت مهم نیست. صاحب یک رشته ورزشی به گمنام‌ترین نماینده از یک کشور ناشناخته می‌بازد. جذابیت و اهمیت المپیک به همین اتفاقات است و به همین دلیل اهل فن مدال المپیک را از سه مدال جهانی در فاصله هر دو المپیک، با ارزش‌تر می‌دانند.

سه قهرمان بزرگ ما که هر سه دارنده مدال طلا و اسم و رسم در وزن خود بودند، با اقتدار و به زیبایی به فینال رسیدند. همه برای آنها مدال طلا را کنار گذاشته بودیم و قضا و قدر به گونه‌ای جلو رفته بود که کمتر کسی به شکست در فینال فکر می‌کرد. حسن یزدانی در تمام این سال‌ها تنها به تیلور باخته و او اصلاً به المپیک نرسید. آرون بروکس که همه فکر می‌کردند جدی‌ترین رقیب یزدانی است، هم در نیمه نهایی شکست خورد و به فینال نرسید. امیرحسین زارع جدی‌ترین رقیبش یعنی طاها آکگول را برد و در فینال اگرچه مقابل مردی با ۱۰ مدال جهان و المپیک ایستاد اما همیشه او را برده بود و رحمان عموزاد که بدون دادن امتیاز با اقتدار فینالیست شد. در این وزن ۵ قهرمان جهان حضور داشتند که همگی در گروه رحمان بودند و او طی سه کشتی تا فینال، سه قهرمان جهان و المپیک را برد.

المپیک تمام شد و سوالات شروع؛ در سالن گرم چه اتفاقی افتاد؟/ دو قهرمان ما در فینال خودشان نبودند!/ در آن ۲۴ ساعت چه گذشت؟

از آن طرف در فینال این ۳ نفر، به جز گنو پتریاشویلی، رقبای یزدانی و رحمان حریفانی گمنام بودند که تا آن لحظه هیچ مدال و عنوان جهانی نداشتند. قهرمان ژاپنی که یک جوان تازه وارد بود و کشتی‌گیر روس زیر پرچم بلغارستان فقط دو مدال قاره‌ای داشت. شاید در نظر اول بگوییم بچه‌های ما حریف را دست کم گرفته بودند. شاید کشتی حسن یزدانی به خاطر آن خطای ناجوانمردانه و فشار روی کتف به دلخواه ما پیش نرفت اما در مورد دو فینال بعدی قطعاً دلایلی برای شکست وجود دارد.

همه می‌دانند که در تمام دنیا وقتی سردار و کاپیتان یک رشته ورزشی در یک تیم شکست می‌خورد، روحیه بقیه نیز پایین می‌آید اما باز اختلاف سطح زارع و عموزاد با رقبایشان به حدی بود که بتوانند ناکامی یزدانی را جبران و با طلا برگردند. قهرمانان ما هر دو در همان سه دقیقه اول باختند. دست تقدیر چنین بود که هر دو با نتیجه ۱۲ – یک و با امتیاز عالی در سه دقیقه اول مغلوب شده باشند. کمک داوری‌ها -که در این دوره به ما بسیار نادر و عجیب غریب بود- در هر دو مورد به دادمان رسید و کار به وقت دوم رفت، اما با نتیجه ۱۰ – یک…

امیرحسین زارع در وقت دوم ۸ پوئن گرفت. آن هم در سنگین وزن که گرفتن یک پوئن در ادوار قبلی المپیک به معنی قهرمانی بود. اما متاسفانه ۱۰-۹ باخت. حریف او از هیچ عمل ناجوانمردانه روگردان نبود اما باز امیرحسین می‌توانست او را ببرد. کشتی‌گیری که در سه دقیقه ۸ امتیاز می‌گیرد، چرا و چطور در سه دقیقه اول آنقدر عقب افتاد؟ وقتی همین اتفاق در مورد رحمان تکرار شد دیگر مشخص است که آن پشت در سالن گرم و موقع آماده سازی قهرمان ما برای فینال اتفاقات مطابق استاندارد پیش نرفته است. مسلماً سرمربی تیم ملی پاسخگوی اصلی نتایج است. باید منتظر باشیم و حرف‌های محسن کاوه را هم بشنویم اما بیشترین انتقادی که این روزها از اهل فن شنیده می‌شود این است که چطور قهرمانی که در یک روز، سه حریف خود را به راحتی برده ۲۴ ساعت بعد در فینال اینقدر دست و پا بسته است؟

حریف ژاپنی با کمک مربیانش آنالیز درستی از رحمان داشت. او حتی یک بار هم به پای ژاپنی نرسید. چرا مربیان ما چنین آنالیزی از حریف نداشتند؟ در فاصله بردن دیدار سرگروهی تا برگزاری فینال طی آن ۲۴ ساعت، در اردوی تیم کشتی ما چه گذشت؟

source