خدمات سئو سایت
چند هفته پیش دنی برخی از اصول اولیه سئو ویدیو را به ما نشان داد، رسانه ای که ممکن است در ابتدا برای اهداف سئو ارزشمند به نظر نرسد. خب، دنی با کمک کمی از دوستش داک براون، این توهم را به سرعت از بین برد. این هفته، دنی به تنهایی بیرون است، اما هنوز هم موفق می شود به ما نشان دهد که کلمات تمام چیزی نیستند که باید باشند. ویدیوها نیز می توانند ارزش سئوی بسیار خوبی داشته باشند. دنی علاوه بر ارائه پیشنهادهای اثبات شده و عملی به ما، برخی از راههای آزمایشی و بالقوه را برای بهینهسازی تصاویری که ممکن است در حال حاضر و در آینده مفید واقع شوند، فرض میکند.
رونویسی ویدیو
سلام به همه نام من دنی دوور است. من اینجا در SEOmoz به عنوان سئو پیشرو کار می کنم. در جمعه تخته سفید امروز، من قصد دارم در مورد اصول اولیه سئوی تصویر به شما بگویم. هنگامی که ما در حال انجام تجزیه و تحلیل همبستگی بودیم، متوجه شدیم که تصاویر و به طور خاص متن جایگزینی که در داخل آنها قرار دارد، معیار بسیار خوبی برای سئو هستند. تصاویر علاوه بر اینکه فقط برای مردم مفید هستند، برای موتورهای جستجو نیز مفید هستند. من فکر می کنم بخشی از دلیل پشت آن این است که صفحاتی که به خوبی توسعه یافته اند تمایل دارند تصاویری نیز روی خود داشته باشند زیرا به نمایش اطلاعات به گونه ای کمک می کند که محتوای متنی قادر به انجام آن نیست.
اجازه دهید برخی از عوامل مهم در سئوی تصویر را مرور کنم. شماره یک، قبلاً کمی به این موضوع اشاره کردم، متن جایگزین است. متن جایگزین متنی است که برای یک تصویر در صورت عدم نمایش آن ارائه می کنید. شاید تصویر از بین رفته باشد یا شاید شخصی از برنامه ای استفاده می کند که نمی تواند تصاویر را نمایش دهد. این متنی است که آن را می گیرد. بنابراین، از منظر سئو بسیار منطقی است که این معیار مهم باشد زیرا اطلاعاتی است که شما به موتورهای جستجو و سایر فناوریها میگویید که تصویر چه چیزی را نشان میدهد. با اینها، توصیه می کنم آنها را زیر 140 کاراکتر نگه دارید. این یک قانون سرانگشتی است. همچنین، از آنها بخواهید که توصیفی و مطابق با آنچه میخواهید برای آن صفحه هدف قرار دهید، باشند.
شماره دو نام فایل است. این دقیقاً از همان اصول کار می کند. نام فایل همچنین اطلاعاتی است که شما مستقیماً به موتورهای جستجو و سایر فناوریها میدهید تا مشخص شود که اطلاعات در مورد چیست. اگر بخواهید، میدانم که نام فایل احتمالاً سیگنال خشنتری نسبت به متن جایگزین است. متن جایگزین، از تجربه من، وقتی وجود دارد، که همیشه نیست، در واقع، متن جایگزین بارها گنجانده نشده است که برای سئو بد است. اما زمانی که شامل میشود، سیگنال واضحتری نسبت به نام فایلی است که اغلب بهصورت الگوریتمی توسط مهر زمانی تولید میشود، بنابراین فقط یک دسته از اعداد است.
شماره سه متن اطراف است. من فکر می کنم بسیاری از مردم وقتی به سئو تصویر فکر می کنند به این موضوع فکر نمی کنند. متن اطراف یک تصویر چیزهای زیادی در مورد خود تصویر می گوید. این منطقی است، درست است؟ بارها میبینید که تصاویر در یک پست وبلاگ قرار میگیرند و یک عنوان برای توصیف تصویر خواهید داشت. این فقط سیگنال دیگری است که به موتور جستجو و سایر افراد و فناوریها میگوید که این تصویر درباره چیست. متن اطراف، و این می تواند یک شرح باشد، همانطور که به طور سنتی دیده اید، یا فقط می تواند پاراگراف های اطراف تصویر باشد. بسیاری از اوقات از یک تصویر برای تکمیل آنچه که اطلاعات متنی در مورد آن صحبت می کند استفاده می شود. بنابراین متن اطراف بسیار مهم است.
چهارم، مانند تمام سئو، لینک های ورودی مهم هستند. این لزوماً پیوندهای ورودی به URL تصویر نخواهد بود، اگرچه می تواند باشد، اما منظور من در این زمینه پیوندهایی است که به صفحه ای که تصویر روی آن تعبیه شده است می رود. درست مانند سئوی معمولی، متن لنگر آن لینکهای ورودی و اینکه از کجا میآیند و تعداد آنها، همگی عوامل بسیار مهمی برای سئوی تصویر و سپس سئو بهطور کلی هستند.
آخرین شماره پنج است که طبقه بندی انسان است. موتورهای جستجو، مخصوصاً در ابتدایی که این نرم افزار تشخیص تصویر را توسعه می دادند، از انسان استفاده می کردند. آنها افراد را استخدام می کردند و می گفتند: “این را برچسب بزنید.” گوگل به خاطر ایجاد این بازی، Google Image Labeler، نیمه معروف بود، که فکر می کنم هنوز می توانید آن را آنلاین پیدا کنید، جایی که تصویری از مثلاً یک سیب را به شما نشان می دهد. آنها از شما می خواهند در سبک Family Feud که یک نمایش بازی در اینجا در ایالات متحده است، کلماتی را که با آن شی مرتبط هستند فهرست کنید. شما چیزی شبیه به سیب می گویید، و اگر شخص دیگری نیز اپل را بگوید، امتیاز کسب می کنید. شاید قرمز باشد، فوجی، یا مادربزرگ اسمیت، یا هر چیز دیگری که باشد. بنابراین کلمات دیگری که با تصویر مرتبط هستند. و به این ترتیب آنها می توانند نرم افزار خود را آموزش دهند تا درک کنند که اشکال و ایده های کلی در تصاویر به چه معنا هستند.
در طرف دیگر اینجا، من چیزهای تئوری بیشتری دارم که ممکن است موتورهای جستجو از آنها استفاده کنند، در حالی که چیزهایی که در این سمت هستند چیزهایی هستند که ما می دانیم آنها از آنها استفاده می کنند. ما شنیده ایم که مهندسان جستجو در مورد این صحبت می کنند. ما شواهد مستقیم را دیده ایم. اینها چیزهایی هستند که به نظر من باید به آنها توجه کنید اما احتمالاً فقط به جلو بروید. این بیشتر فقط برای دانش شماست تا اینکه در روز از آن استفاده کنید.
اولین مورد OCR است. OCR مخفف تشخیص نوری کاراکتر است. این یک نرم افزار بسیار معتبر است. این در بسیاری از محصولات Adobe وجود دارد. شما می توانید آن را در بسیاری از مکان ها دریافت کنید. کاری که انجام می دهد این است که یک تصویر را اسکن می کند و می تواند شخصیت های موجود در آن را شناسایی کند، کاراکترهایی مانند حروف یا اعداد یا فاصله یا هر چیز دیگری. از این طریق، می توانید متن واقعی را از تصاویر خارج کنید. باز هم، این یک نرم افزار بسیار محبوب است. به نظر من بسیار محتمل است که موتورهای جستجو حداقل تا حدی از این موضوع استفاده کنند. استفاده از هر تصویر در اینترنت از منظر منابع برای آنها بسیار پرهزینه خواهد بود، اما اگر آنها از آن در برخی از آنها استفاده کنند یا حداقل با این فناوری بازی کنند، مطمئناً منطقی خواهد بود.
شماره دو آنالیز رنگ است. از دیدگاه توسعه، شناسایی حداقل یک رنگ، شاید رنگ اصلی، در یک تصویر بسیار آسان است. شما یک پیکسل را انتخاب میکنید و میبینید که کد هگزا یا هر چیز دیگری که روی آن اندازهگیری میکنید، بر اساس نوع فایل خواهد بود. دریافت یک ایده کلی از رنگ یک تصویر بسیار آسان است. اگر به دنبال تم های رنگی خاصی هستید که با یکدیگر یا الگوهای رنگی هماهنگ هستند، این از نقطه نظر طراحی مفید است. اکنون ما این را در واقع در SERPها دیدهایم، بنابراین اگر به جستجوی تصویر Google بروید، اکنون میتوانید ببینید، و Bing در واقع اول این را داشت، میتوانید به SERPهای تصویر بروید و در واقع میتوانید انتخاب کنید تا فقط تصاویری را ببینید که از یک رنگ خاص سیاه و سفید واضح است، اما رنگ های دیگر نیز وجود دارد.
شماره سه اندازه و نوع فایل است. این یکی، به نظر من، بیشتر در مورد افراط است. اگر تصویر به طرز مسخرهای بزرگ باشد، احتمالاً ایندکس نمیشود فقط به این دلیل که موتورهای جستجو نمیخواهند منابع را صرف آن کنند. استثنای آن در صورتی است که به طرز مضحکی به خوبی با آن مرتبط باشد. این در مورد یافتن این موارد پرت است. احتمالاً نمی خواهید تصویری واقعاً بزرگ داشته باشید. احتمالاً ایندکس نمی شود. باز هم، من فکر میکنم چیزی که واقعاً به آن مربوط میشود این است که برای کاربران مضر است، زیرا آنها باید زمان خود را برای دانلود آن صرف کنند. اگر پهنای باند نگران کننده است، احتمالاً برای شروع کلیک می کنند. اندازه تصویر و در کنار نوع تصویر، همه چیزهای استاندارد تصویر احتمالاً برای گوگل مناسب هستند.
من فقط یک شایعه خشن در اینجا شنیده ام که JPEG ترجیح داده می شود، اما صادقانه بگویم GIF و PNG و همه آن چیزهای دیگر احتمالاً خوب هستند. من نگران آن جنبه ها نیستم. فقط اگر از فرمتهای فایل مبهم استفاده میکنید، نگران باشید، که نباید از ابتدا این کار را انجام دهید.
آخرین مورد در اینجا سایر تصاویر موجود در صفحه است. این دوگانه است. قسمت اول که سایر تصاویر موجود در صفحه است احتمالاً مربوط به تصویر داده شده است و دلیل آن این است که آنها در یک صفحه هستند. درسته؟ بخش دیگر، و من می بینم که این اتفاق به خصوص در مورد مشتریان بزرگتر زیاد می افتد، این است که وقتی تعداد زیادی تصاویر را در یک صفحه قرار می دهید، مانند یک گالری تصاویر، ایندکس شدن آن صفحات بسیار سخت است. دلیل آن این است که محتوای متنی منحصر به فرد زیادی وجود ندارد. در بسیاری از مواقع این برای کاربران طاقت فرسا است. در نتیجه جستجو سود چندانی ندارد.
این تمام زمانی است که امروز به دست آوردم. قدردانی می کنم که به این گوش می دهید. لطفاً سوالات خود را در نظرات زیر بپرسید. متشکرم.
رونویسی ویدیو توسط SpeechPad.com
دنی را در توییتر دنبال کنید! حتی بیشتر به نفع شماست، SEOmoz را دنبال کنید!
همچنین، شما می توانید من را دنبال کنید، هارون.
اگر نکته یا توصیهای دارید که در این مسیر یاد گرفتهاید، خوشحال میشویم در نظرات زیر در مورد آن بشنویم. نظر خود را ارسال کنید و شنیده شوید!