به گزارش ایرنا، استمرار ناکامی‌های نساجی در فصل جاری فوتبال کشور که از ابتدای فصل آغاز شد و تا پایان هفته بیست‌وهشتم نیز ادامه یافت و این تیم را در آستانه قطعی شدن سقوط از لیگ برتر قرار داده است، شرایط بغرنجی را برای نساجی ایجاد کرده که بسیاری از هوادارانش نخستین بار است آن را تجربه می‌کنند.

نساجی آخرین شانسش برای زنده نگه داشتن امیدهای بقا در لیگ برتر را پنجشنبه گذشته در قائمشهر با فرصت‌سوزی‌های پیاپی و ثبت تساوی بدون گل مقابل دیگر قعرنشین لیگ، یعنی هوادار تهران از دست داد و حالا فقط چند سانتیمتر با سقوط از لیگ برتر فاصله دارد.

نیاز به معجزه‌ای فوتبالی

بقای نساجی در لیگ برتر فقط به یک معجزه فوتبالی نیاز دارد. نماینده مازندران در لیگ برتر فوتبال اکنون با ۲۲ امتیاز از ۲۸ مسابقه در رتبه پانزدهم جدول قرار گرفته و برای بقا باید هر ۲ مسابقه‌ باقیمانده‌اش را با برد پشت سر بگذارد و منتظر شکست مس رفسنجان در ۲ بازی پایانی باشد تا بتواند در لیگ برتر ماندگار شود. اتفاقی که خوش‌بین‌ترین هوادار نساجی هم می‌داند امکان‌پذیر نیست.

نساجی در هفته بیست‌ونهم باید به تبریز برود و در حضور ده‌ها هزار هوادار پرشور تبریزی مقابل قهرمان زودهنگام این رقابت ها صف‌آرایی کند. دیداری که ۱۸ اردیبهشت قرار است برگزار شود و با کسب هر نتیجه‌ای جشن قهرمانی تبریزی‌ها برگزار می‌شود و در یک سوی دیگر هم سقوط نساجی به لیگ دسته یک قطعی می‌شود.

نساجی در برزخ

آخرین مسابقه نساجی در این فصل هم باید در قائمشهر و مقابل ذوب‌آهن اصفهان برگزار شود. مس رفسنجان هم در هفته بیست‌ونهم مهمان ذوب‌آهن می‌شود و در هفته سی‌ام از خیبر خرم‌آباد میزبانی می‌کند.

نساجی‌چی‌ها به خوبی می‌دانند، تیمی که در مقابل مس رفسنجان ۱۰ نفره نتوانست به پیروزی برسد و در بازی خانگی مقابل هوادار بحران‌زده که ضعیف‌ترین خط دفاع لیگ را به نام خود ثبت کرده، با درخشش لوان پولی در دروازه نساجی تن به تساوی بدون گل داد، توان و امیدی برای برد مقابل تراکتور مدعی و آماده قهرمانی و ذوب‌آهن اصفهان که فصل خوبی را پشت‌سر گذاشته ندارد. بنابراین پس از هفت فصل حضور در لیگ برتر، سقوط نساجی به لیگ دسته یک برای هواداران این تیم نیز مسجل شده است.

البته زمزمه‌هایی نیز در برخی رسانه‌ها و صفحه‌های ورزشی مبنی بر احتمال بقای نساجی در لیگ برتر با اتفاقاتی خارج از زمین فوتبال شنیده می‌شود. برخی‌ زمزمه‌ها از احتمال سقوط مس رفسنجان با حکم کمیته انضباطی به دلیل پرونده تخلفات خبر می‌دهند و بعضی نیز احتمال ۱۸ تیمی شدن لیگ برتر را مطرح می‌کنند.

دلهره‌های همیشگی سقوط

اما صرف‌نظر از همه این زمزمه‌ها و احتمال‌های فوتبالی داخل و خارج از زمین، آن‌چه که این روزها برای نساجی‌چی‌ها بسیار پررنگ‌ به چشم می‌آید، وضعیت برزخ‌گونه نساجی در فوتبال ایران است. این‌که حتی اگر نساجی به هر شکلی در لیگ برتر بماند، آیا قرار است باز هم در فصل آینده همین وضعیت چند سال اخیرش را تکرار کند و برای بقا در لیگ برتر دست و پا بزند؟

نساجی در برزخ

نگاهی به عملکرد هفت دوره‌ای حضور نساجی در لیگ برتر نشان می‌دهد که این تیم در همه این دوره‌ها یکی از تیم‌های نیمه پایینی جدول بود و در ۶ دوره نیز فقط برای بقا در لیگ تلاش کرد. روندی که نشان می‌دهد نساجی با وجود همه هزینه‌هایی که مالک و سرمایه‌گذار این تیم برایش انجام داد، نتیجه نگرفت و همواره یکی از ضعیف‌ترین تیم‌های لیگ برتر بود.

به همین دلیل به جز قهرمانی‌اش در جام حذفی، شادی‌های هواداران نساجی در این هفت دوره فقط به بقا در لیگ برتر محدود شد. البته همان قهرمانی هم با تلخی‌های خانه‌به‌دوشی نساجی در آن فصل و میزبانی نکردن این تیم از رقبای آسیایی در مازندران، به خاطره‌ای پرحسرت تبدیل شد.

آینده مبهم پیش روی نساجی

هواداران نساجی که تلخ‌ترین روزهای فوتبالی‌شان را تجربه می‌کنند، این روزها نه فقط به خاطر ناکامی در لیگ برتر و سقوط به لیگ دسته یک، بلکه از بیم آینده این تیم و سرنوشتی مبهم که ممکن است انتظارش را بکشد نیز نگران هستند.

از نگاه هواداران، این تیمِ نساجی چه در صورت بقای دور از انتظارش از لیگ برتر و چه در صورت سقوط تقریبا مسجل شده‌اش به لیگ دسته یک، تیمی نیست که بتواند در هر کدام از این لیگ‌ها نتیجه بگیرد. مگر این‌که تصمیم‌های مدیریتی مناسبی برای آن اتخاذ شود که مهم‌ترین این تصمیم‌ها نیز استقرار تیم در مازندران است.

نساجی در برزخ

تجربه به خوبی ثابت کرده که جذب بازیکنان اسم و رسم‌دار به تنهایی نمی‌تواند عاملی برای موفقیت نساجی یا حتی تیم‌های دیگر باشد. ناکامی النصر عربستان با ستاره‌هایی همچون کریستیانو رونالدو، آیمریک لاپورته و ژان دوران مقابل کاوازاکی ژاپن در نیمه‌نهایی لیگ نخبگان آسیا در حالی که مجموع رقم قرارداد بازیکنان کاوازاکی کمتر از ۱۰ درصد هزینه جذب بازیکنان تیم عربستانی بود، ‌ این موضوع را یک بار دیگر نشان داد که تیم فقط با اسم‌ها تشکیل نمی‌شود و فوتبال فراتر از سرمایه‌گذاری و مسائل مربوط به پشتیبانی است.

این موضوع اکنون در مورد نساجی نیز به درستی صدق می‌کند. البته نباید فراموش کرد که نساجی حتی در جذب بازیکنان اسم و رسم‌دار نیز هوشمندانه عمل نکرد و بازیکنانی را جذب کرد که از دوران اوج‌شان فاصله گرفته بودند.

سال‌های دور از خانه

نساجی در تمام این سال‌های لیگ برتری بودنش با وجود تامین مالی مناسب از سوی سرمایه‌گذار، نتوانست آن‌گونه که پیش از راه‌یابی به لیگ برتر در بطن جامعه فوتبالی قائمشهر حضور داشت، به اتمسفر فوتبالی جاری در خیابان‌ها و خانه‌های این شهر فوتبال‌دوست گره بخورد. این در حالی بود که حمایت هواداران نساجی در همه این سال‌ها بدون هیچ کم و کاستی ادامه داشت و حتی پس از باز شدن پای بانوان به ورزشگاه‌ها، بانوان نساجی‌چی نیز نشان دادند فوتبالی‌تر و هوادارتر از آن چیزی هستند که تصور می‌شد.

بی‌تردید مهم‌ترین سنگ پیش پای نساجی در سال‌های اخیر همین موضوع خانه‌به‌دوشی ناشی از نبود محل تمرین مناسب و دور ماندن از جریان فوتبالی جامعه قائمشهر است. سنگی که در همه این هفت سال نمی‌توان بی‌تفاوتی و شعارمحوری مسوولان مازندران برای برداشتن آن را نادیده گرفت. البته این موضوع را نیز نمی‌توان نادیده گرفت که فراهم کردن مجموعه‌ای تمرینی با حداقل‌های امکانات مورد نیاز یک تیم، برای سرمایه‌گذاری که هر سال مبالغ هنگفتی را فقط صرف همین رفت‌وآمدها و خانه‌به‌دوشی‌ها می‌کند احتمالا نباید کار دشواری باشد.

نساجی در برزخ

هواداران، وقتی شعارهای تکراری مسوولان برای حل مشکل زمین تمرین نساجی و انجام نشدن اقدامی از سوی مالک باشگاه به منظور فراهم کردن یک مجموعه حداقلی مورد نیاز تیم در استان را کنار هم قرار می‌دهند، به یک نتیجه ناخوشایند می‌رسند که از قضا برای هیچ کدام از این سه ضلع، یعنی مسوولان، کادر مدیریتی باشگاه و خود هوادران مطلوب نیست؛ «نخواستن!»

بسیاری از نساجی‌چی‌ها حالا و در آستانه سقوط از لیگ برتر به این نتیجه رسیده‌اند که دلیل ناکامی‌های نساجی در این هفت سال، نخواستن است. وگرنه استقرار یک تیم در شهر و استان خودش و فراهم کردن یک زمین تمرین با امکانات اولیه کار غیرقابل انجامی به نظر نمی‌رسد.

نساجی حالا در شرایط عجیبی قرار دارد. در آستانه قطعی شدن سقوط است و یک پای تیم در لیگ دسته یک قرار گرفته، خبر اعلام خبر کناره‌گیری چندباره ساکت الهامی بدون واکنشی از سوی باشگاه مانده و با توجه به پیشینه داشتن اعلام آمادگی واگذاری امتیاز باشگاه از سوی رضا حدادیان در ۲ سال اخیر، مشخص نیست پس از سقوط یا بقا سرنوشت تیم چه خواهد شد.

بدیهی‌ترین نکته در این ماجرا این است که فوتبال‌دوستان قائمشهر و هواداران نساجی مانند همه هواداران تیم‌های مختلف، بی‌تردید تیمی جنگنده، منسجم، بانشاط و پرانگیزه که با آن‌ها در یک شهر نفس می‌کشد و حتی در لیگ دسته یک بازی می‌کند را بیشتر از تیمی بی‌انگیزه، پرحاشیه، خانه‌به‌دوش و همیشه در حال سقوط دوست دارند.

source