طرفداری | در یکسو، شادی موج میزد و در طرف دیگر، غم و اندوه بیپایان. بازیکنان رئال بتیس بیحرکت، درست در برابر هوادارانشان ایستادهاند؛ با قلبی شکسته و روحی مغموم.
آدریان بهشدت گریه میکند؛ او یکی از بازیکنانی است که از آنچه رخ داده، ویران شده است. برای ۴۵ دقیقه، بتیس تنها یک نیمه با اولین جام اروپایی در تاریخ خود فاصله داشت. اما دست تقدیر اجازه نداد؛ آنها در نیمه دوم کاملاً فروپاشیدند و در پایان، فقط ویرانهای از آنها باقی ماند. فرو ریختن و قلبهای شکستهٔ آنها آشکار بود. چه کسی جرئت دارد به آنها بگوید لیگ کنفرانس اهمیتی ندارد؟ دارد، خیلی هم دارد!
و چلسی، آبیهای لندن، حالا میتواند ادعا کند یکایک جامهای اروپایی را درو کرده است؛ اولین تیم فوتبال اروپا که هر چهار جام اروپایی یوفا را در تاریخ فوتبال این قاره بهدست آورده است.
شاید بگویید، خیلی از تیمهای بزرگ اصلاً در لیگ کنفرانس حضور ندارند تا بخواهند جام را از آن خود کنند، موضوع این نیست. این، باز هم یک جام اروپایی است.
سعی کنید به این هواداران چلسی یا بتیس بگویید این جام بیاهمیت است! مطمئن باشید کسی برای شما تره هم خرد نمیکند. لیگ کنفرانس، همچنان یک جام معتبر اروپایی است. پس لطفاً شادی و غم طرفداران چلسی و بتیس را خراب نکنید!
برای ۶۵ دقیقه، به نظر میرسید رئال بتیس قرار است، به لطف گل عبدالصمد الزلزولی، تاریخسازی کند. اسپانیاییها کاملاً بر بازی مسلط بودند؛ تا حدی که چلسی حتی نمیتوانست چند پاس ساده رد و بدل کند تا ریتم خود را بهدست بیاورد. بازیکنان بتیس بیشتر دویدند، با دل و جان بازی میکردند و کنترل بازی را با گل زودهنگام بهدست گرفته بودند.
تا وقتی که ریس جیمز، کاپیتان چلسی، وارد میدان شد و بهناگاه کول پالمر تصمیم گرفت اوضاع درهموبرهم چلسی در نیمه دوم را روبهراه کند.
چلسی فقط در نیمه دوم بازنگشت؛ بلکه بعد از استراحت بین دو نیمه، برای قلعوقمع آمد و بتیس را در هم کوبید و طی ۲۶ دقیقه، چهار گل به ثمر رساند.
مانوئل پیگرینی، سرمربی رئال بتیس، متأثر و متعجب مانده بود. پس از بازی گفت:
در نیمه دوم چه اتفاقی افتاد؟ نیمه اول فوقالعاده بازی کردیم؛ گل زدیم و حتی چند موقعیت خیلی خوب دیگر هم داشتیم، اما در نیمه دوم مصدومیتها تأثیرشان را گذاشت. هواداران واقعاً بینظیر بودند، چه در طول بازی و چه بعد از آن. دردناکترین بخش ماجرا برای ما همین است: موفق نشدیم این جام را به هواداران تقدیم کنیم.
ما سهمیهٔ اروپا را برای فصل بعد گرفتیم اما باید بگویم مصدومیتها واقعاً امروز مشکلساز شدند. مقابل تیمی به قدرتمندی چلسی، این همیشه به ضررت تمام میشود. روحیهٔ بازیکنان؟ آنها کاملاً افسرده و داغان هستند. ما نتوانستیم آن چیزی را که در نیمه اول ساخته بودیم، حفظ کنیم.

بیدلیل هم نبود، کول پالمِر در بخش دوم بازی کلاسش را به نمایش گذاشت. او که در نیمه دوم ضرباتش به توپ کم و قابل شمارش بود، انگار مأموریت ناتمامی دارد، بارها عقب آمد تا توپ را بگیرد و تأثیرش را در بازی دیکته کند، و با دو پاس بسیار تماشایی همه را تحتتأثیر قرار داد و دلیل اصلی بازگشت کوبندهٔ چلسی، و گلهای اول و دوم تیم بود.
آمار میگوید، پالمِر اولین بازیکنی است که در فینال یک رقابت بزرگ اروپایی، از زمان مارسلو در رئال مادرید برابر لیورپول در فینال لیگ قهرمانان ۱۸–۲۰۱۷، دو بار پاس گل ارسال کرده است. و با توجه به اینکه او در ۴۵ دقیقه عملاً هیچ کاری نکرد، این موفقیت حتی چشمگیرتر به نظر میرسد. او در پایان فصل به بهترین سطحی که از او سراغ داریم، بازگشت.
انزو مارِسکا، سرمربی چلسی، در گفتوگو با تیتیانتی گفت:
خیلی خوشحالم. کمی در نیمهٔ اول احساس بدی داشتم، فکر میکنم رویکرد ما به بازی اشتباه بود. کمی انتظار داشتم بعد از شادی بیش از حدی که پس از بازی با ناتینگهام فارست داشتیم و فصل را در حسرت و انتظار برای رسیدن به لیگ قهرمانان گذرانده بودیم، تأثیر منفی روی تیم بگذارد. نیمهٔ اول خیلی به مشکل برخوردیم اما نیمهٔ دوم خیلی بهتر بودیم.
درست زمانی که به نظر میرسید اولین جام عصر «بلو کو BlueCo»، کنسرسیوم متشکل از چند سرمایهگذار آمریکایی، به رهبری تاد بولی، از دست رفته است و منتقدان آماده بودند تا با شمشیرهای از رو بسته به آنها یادآوری کنند که با بیش از یک میلیارد هزینه هرگز نباید در فینال لیگ کنفرانس در جبههٔ بازندگان قرار گیرند، کول پالمِر مثل بزرگان وارد میدان شد و ورق را برگرداند.
دو سانتر او در دقیقهٔ ۶۵ و ۷۰، یکی با پای چپ، و دیگری با پای راست و هر دو به یک اندازه تماشایی، این فینال را زیر و رو کرد. با همین دو لحظه، پالمِر شبی را ساخت تا چلسی مجموعهاش را کامل کند. آنها برندگان گرنداسلم اروپا هستند و با شرکت در هر یک از تورنمنتهای یوفا موفق به کسب آن شدهاند.
در آغاز فکر میکردیم مربی باتجربهای چون مانوئل پیگرینی، شاگرد سابق خود، انزو مارِسکا را کاملاً غافلگیر کرده است، اما همهچیز تغییر کرد وقتی پالمِر دکمهٔ «سرد» و معروف خود را فعال کرد و بازی را در دست گرفت!

سانتر اول او منجر به ضربهٔ سر انزو فرناندز شد: ۱–۱. فرناندز هواداران و تیم را به آرامش دعوت کرد و خاطرنشان کرد: نگران نباشید، همهچیز تحت کنترل قرار دارد.
سانتر دوم پالمِر با یک چرخش ظریف برای جا گذاشتن خسوس رودریگز شروع شد و سپس توپ را به نیکولاس جکسون رساند؛ جکسون خوششانس بود که توپ بعد از برخورد به سینهاش از کنار دروازهبان بتیس، آدریان، گذشت و گل دوم ثبت شد: ۲–۱.
در میان بیش از یک میلیارد پوند هزینهای که از زمان مالکیت تاد بولی و کلیرلیک کپیتال در سه سال گذشته خرج شد، هیچ خریدی بهاندازهٔ پالمِر ارزش خود را ثابت نکرده است.
کاپیتان فرناندز حق داشت؛ بعد از گل دوم، چلسی برتری و حاکمیت مطلق خود را نشان داد و جِیدون سانچو و مویسس کایسدو گلهای سوم و چهارم را به ثمر رساندند.
در حالی که مالکان تیم، تاد بولی و بهداد اقبالی هم در جشن قهرمانی داخل زمین حضور داشتند، ۱۱ هزار نفر هوادار چلسی با تمام وجود میخواندند:
ما همهٔ جامها را بردهایم.
آسان نیست به هواداران چلسی بقبولانی این جام اهمیت ندارد؛ آنها امیدوارند این اولین جام از عصر جدید آبیها و شرکا باشد.
هواداران چلسی در وروتسواف لهستان، از نظر تعداد کاملاً در اقلیت بودند؛ دهها هزار اسپانیایی با شور و هیجان متفاوت خود آمده بودند تا شاهد اولین قهرمانی تیم خود باشند. در میدان سالت شهر فقط رنگهای سبز و سفید بتیس دیده میشد و در طول مسیر خود به استادیوم با خواندن آواز و کوبیدن دهل شور و هیجان زیادی ایجاد کرده بودند.
بهجز ۲۸ نفر از اغتشاشگران که در درگیریهای خشونتآمیز بازداشت شدند و پلیس لهستان با ماشینهای آبپاش حسابی حسابشان را رسید، فضا بهطور کلی کاملاً شاد و دوستانه بود.
این اولین فینال اروپایی تاریخ بتیس بود و براستی نماد هدفی است که لیگ کنفرانس اروپا ایجاد کرده است؛ یوفا بهدرستی میخواهد به تیمهای کوچکتر شانسی برای افتخار بدهد، همانطور که وستهام و المپیاکوس در دو فصل گذشته، برندههای رمانتیک این جام بودند.

بتیس قصهٔ زیبایی بود که پایان بدی داشت. تیمی از کنار گذاشتهشدهها که دور هم جمع شدند تا تاریخ بسازند.
جیووانی لو سلسو را تاتنهام کنار گذاشت و حاضر شد برای فروش دوبارهاش به بتیس ۱۷ میلیون پوند ضرر کند.
هکتور بیرین در آرسنال جایی نداشت و بدون دریافت مبلغی اجازهٔ جدایی گرفت. آنتونی را هم منچستریونایتد بهعنوان یک اشتباه ۸۶ میلیون پوندی کنار گذاشت؛ اما او حالا با حضور قرضیاش در بتیس اعتبارش را تا حدودی برای خیلیها بازیافت.
در کنار او، بازیکنان سابق لیگ برتر مانند آدریان، دروازهبان سابق لیورپول، پابلو فورنالس، رومن پِرو، و البته ایسکو که در نیمهٔ اول فوقالعاده بود، و حتی در کنار آنها مانوئل پیگرینی بهعنوان مربی، با آنهمه افتخار، حضور داشت. خلاصه همهچیز برای داستانی شیرین و بهیادماندنی آماده بود!
برای مارِسکا و چلسی، فینال واقعی روز یکشنبه در آخرین روز لیگ برتر در برابر ناتینگهام فارست بود؛ دیداری که با پیروزی ۱–۰ تمام شد تا رتبهٔ چهارم لیگ برتر و سهمیهٔ لیگ قهرمانان قطعی شود.
و فینال لیگ کنفرانس؟ این شاید فقط یک پاداش بود؛ فرصتی برای جشن گرفتن فتح جامی که هرگز دوست ندارند دوباره برایش بازی کنند.
مارِسکا ریسک کرده بود، ترکیب تیمش عجیب بود و پیش از بازی مورد انتقاد هم قرار گرفت. ریس جیمز و لوی کولویل را روی نیمکت گذاشت و به مالو گوستو و بِنوآ بادیاشیل میدان داد.
ده دقیقهٔ اول «گوستو» در حد آبروریزی بود. او طوری بازی میکرد؛ انگار یکی از تماشاگران قرعهکشی را برده و وسط فینال به میدان رفته است! پاس اشتباه او در دقایق اولیه باعث شد توپ به ایسکو برسد،
چه کسی!
ایسکو، پنج بار با رئال مادرید قهرمان لیگ قهرمانان شده و حالا کاپیتان ۳۳ سالهٔ بتیس است. او بهخوبی تشخیص داد در طول بازی، گوستو پست دفاع راست خودش را بعد از حرکت به خط میانی پوشش نمیدهد.
پاس هوشمندانهٔ ایسکو به همان فضای باز جناح گوستو رفت و عبدالصمد الزلزولی را در موقعیت گلزنی قرار داد؛ او هم با زیبایی توپ را درون دروازه کاشت. حتی نیمکتنشینهای بتیس با هجوم به زمین جشن گرفتند.
چلسی تا پایان نیمهٔ اول ۷۰ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت اما حتی یک موقعیت جدی هم خلق نکرد.
مارِسکا در بین دو نیمه اشتباهش را اصلاح کرد و گوستو را با ریس جیمز تعویض کرد. کاپیتان چلسی پیش از آغاز نیمهٔ دوم بازیکنان را دور هم جمع کرد، شکی در ایجاد انگیزه و الهامبخشی او ندارم.
آبیها برای رسیدن به وروتسواف در مسیر خود بیش از ۱۷۵۰۰ کیلومتر را در سفر طولانی خود پشت سر گذاشتند، از جمله سفری طاقتفرسا در ماه دسامبر به آستانه در قزاقستان.
زمانیکه ریس جیمز سخنرانی تحریککنندهٔ خود را ابراز میکرد، فقط ۴۵ دقیقه فرصت داشتند تا ارزش زحمت آن سفرها را به رخ بکشند.
در دقیقهٔ ۵۵ یک پنالتی میخواستند؛ زمانی که آدریان موقع دفع سانتر، جکسون را سرنگون کرد، اما داور بوسنیایی، عرفان پِلیتو، هیچ واکنشی نشان نداد.
دقیقهٔ ۶۵، سانتر پالمِر و ضربهٔ سر فرناندز آمد و انفجاری از شادی در پشت دروازهٔ بتیس رخ داد؛ بازی ۱–۱ شد و ناگهان چلسی از این رو به آن رو شد.

نمیدانم چرا، اما بهنظرم انزو فرناندز بازیکنی بیست و هفت، هشت ساله یا حتی کمی مسنتر به چشم میآید. او روی زمین انرژی یک بازیکن باتجربهتر را منتقل میکند.
ولی واقعیت این است که ستاره آرژانتینی تنها ۲۴ سال و ۱۳۱ روز سن دارد و حالا نامش را در تاریخ ثبت کرد.
فرناندز دومین کاپیتان جوان تاریخ است که یک باشگاه انگلیسی را به قهرمانی در یک فینال بزرگ اروپایی رسانده است؛ فقط بابی مور در فصل ۶۵-۶۴ با کسب جام برندگان جام اروپا با وستهام از او جوانتر بود.
عجیب نیست؟ آیا فقط من اینطور درباره فرناندز فکر میکنم؟
پس از آن، در دقیقه ۷۰، جکسون گل دوم را بهسرعت زد و با شادی با زانو روی چمن سر خورد. او این گل را به همتیمیهایش بدهکار بود؛ دو هفته قبل با اخراج در بازی مقابل نیوکاسل تیمش را در شرایط سختی گذاشته بود. و با این گل، دینش را ادا کرد.
هرچند در دقیقه ۷۷ جکسون اشتباه بزرگی کرد؛ او فقط آدریان را در موقعیت تکبهتک در رو داشت و حتی سانچو در سمت راست او بود، اما با یک لمس سنگین، توپ را بهراحتی تقدیم آدریان کرد و بعد به خاطر مصدومیت تعویض شد.
در دقیقه ۸۳، سانچو، بازیکن تعویضی دیگری بود که گل زد و در دقیقه ۹۱، کایسدو با شوتی از ۲۰ متری گل چهارم را وارد دروازه کرد. او بهترین بازیکن فصل چلسی شد، اما این فینال بیشک متعلق به کول پالمِر بود.
در فصل ۲۵-۲۰۲۴، برای اولین بار در تاریخ، پنج باشگاه مختلف انگلیسی جامهای بزرگ را فتح کردند: لیورپول (لیگ برتر)، کریستال پالاس (جام حذفی)، نیوکاسل یونایتد (لیگکاپ)، تاتنهام هاتسپر (لیگ اروپا)، و چلسی (لیگ کنفرانس اروپا).
شاید عجیبترین بخش ماجرا این باشد که نه منچسترسیتی، نه منچستریونایتد و نه آرسنال جزو این پنج تیم قرار دارند. از اینرو فصل عجیب، و در عین حال فوقالعادهای بود.
پس از اینکه بازیکنان افسرده و بسیار غمگین رئال بتیس، هنگام دریافت مدال بازندهها، با گارد افتخار آبیها روبهرو شدند، نوبت چلسی بود تا جام جدید کابینه افتخارات خود را دشت کند.
انزو مارِسکا پیشاپیش شاگردانش حرکت میکند و بازیکنان مثل ساردین کنار هم روی سِن جمع شدهاند.
سرانجام نوبت ریس جیمز، کاپیتان اول تیم میرسد تا قدمزنان بالا بیاید و جام را بردارد؛ آرام و با لبخند به جلوی صف میآید، کمی پایین میرود، سپس دوباره بلند میشود، وقت جشن گرفتن رسیده است!
طبق معمول، آهنگ خاطرهانگیز “We Are the Champions” از Queen پخش میشود و در پایان، ترانه خودمانیتر و شخصیتر “یک قدم فراتر” (One Step Beyond) از گروه “مدنس” (Madness) از بلندگوهای ورزشگاه پخش میشود و تمام هواداران چلسی به وجد آمدهاند.
این آهنگ برایشان مثل ترانه “یک بوسه” (One Kiss) لیورپولیهاست!
همگی میرقصند…
رتبه چهارم لیگ برتر و قهرمانی در لیگ کنفرانس اروپا؟ مهم نیست منتقدان چه بگویند؛ این برای اولین فصل مارِسکا عالی بهنظر میرسد! و بهطور حتم میتواند شروع موفقیتهای زیادی برای تیم جوان چلسی باشد. استمفورد بریج به سوی جلو میراند؛
“یک گام پیشتر، یک قدم جلوتر… One Step Beyond”
source