انتشار فهرست نهایی تیم ملی فوتبال ایران برای دیدارهای پیشرو مقابل قطر و کره شمالی، گرچه در ظاهر رنگ و بوی تنوع و جوانگرایی دارد، اما در باطن بار دیگر ذهن فوتبالدوستان را با این پرسش روبهرو کرده که آیا در تیم ملیِ قلعهنویی جایی برای شایستهسالاری باقی مانده است؟
در این لیست ۲۸ نفره، تیم تراکتور با ۵ بازیکن شامل علیرضا بیرانوند، شجاع خلیلزاده، عارف آقاسی، مهدی هاشمنژاد و امیرحسین حسینزاده بیشترین سهم را به خود اختصاص داده است که تصمیمی منطقی بوده است. تراکتور، سپاهان، پرسپولیس، استقلال، ملوان، آلومینیوم و فولاد، ۷ باشگاه لیگ برتری دارای نماینده در این فهرست هستند.
در این میان، شجاع خلیلزاده با ۳۶ سال سن همچنان در لیست نهایی تیم ملی دیده میشود؛ آنهم در شرایطی که انتقادات زیادی به کیفیت بازی او وارد شده است.
دعوت از شجاع خلیلزاده یک انتخاب عجیب در آستانه جام جهانی است و مشخص نیست قلعهنویی با چه نیتی این بازیکن را در ۳۶ سالگی به اردوی تیم ملی دعوت کرده است در حالیکه بهتر از هرکسی میداند او در جام جهانی سن بازنشستگی را هم رد کرده است. برخی منتقدان معتقدند اگر سن او مشکلی ندارد چرا از رامین رضاییان که به گفته کارشناسان یکی از بهترین بازیکنان حال حاضر فوتبال ایران است، دعوت نمیشود؟
آیا واقعاً چنین بازیکنانی با معیارهای فنی به تیم ملی رسیدهاند یا رابطهها و ملاحظات بیرونی نقشی پررنگتر از تواناییهای فردی داشتهاند؟
از سوی دیگر، بازیکنانی که در اردوهای اخیر تیم ملی حاضر بودهاند و در تمرینات درخشیدهاند، از لیست خط خوردهاند؛ از جمله پارسا جعفری، یعقوب براجعه، محمد عسکری و محمدمهدی زارع. این تصمیمها این گمانهزنی را تقویت میکند که «نام» و «رابطه» همچنان بر «فرم» و «موقعیت» اولویت دارد؛ موضوعی که چندی پیش مهدی ترابی به آن اشاره کرد و حاضر شد در راستای اثبات این موضوع از تیم ملی خط بخورد!
نگاه محافظهکارانه قلعهنویی در دعوت از بازیکنان بالای ۳۰ سال (۱۰ نفر در این اردو) هم نشان از آن دارد که تیم ملی هنوز با بحران نداشتن نقشهای روشن برای آینده روبهرو است.
در شرایطی که تیمهای ملی مدرن جهان بهسمت پوستاندازی فنی میروند، میانگین سنی ۲۷.۲ سال برای تیمی که باید در مسیر جام جهانی ۲۰۲۶ قرار گیرد، نشانی از آیندهنگری نیست.
مهدی طارمی، سامان قدوس، بیرانوند و دیگر باتجربهها شاید همچنان ارزش فنی بالایی داشته باشند، اما ترکیب کنونی بیش از آنکه حاصل یک فرآیند رقابتی و ارزیابی کارشناسی باشد، یادآور همان چرخههای بسته و تصمیمگیریهای غیرپاسخگو در دوران پیشین است.
قلعهنویی این فرصت را دارد تا به عنوان مربی ایرانی با تیم ملی به جام جهانی برود، اما اگر همین رویه مبتنی بر سلیقه، محافظهکاری و بیتوجهی به واقعیتهای روز فوتبال ایران ادامه یابد، نهتنها فرصتها از دست خواهد رفت، بلکه تیم ملی نیز با همان مشکلات سنتی، پا به مسیر جهانی خواهد گذاشت؛ بدون تحول، بدون چشمانداز و احتمالاً در آینده بدون مربی ایرانی!
قلعهنویی حمایت تمام و کمال فدراسیون فوتبال را در اختیار دارد و شاید همین حمایتها باعث شود برخی از تصمیمات با دقت نظر کمتری گرفته شود و حق به حقدار نرسد.
گفتنی است؛ تیم ملی فوتبال ایران، ۱۵ خرداد در ورزشگاه جاسم بن حمد دوحه مقابل قطر صفآرایی میکند و ۲۰ خرداد در استادیوم آزادی میزبان کره شمالی است.
source