به گزارش خبرورزشی، از همان روزی که پول وارد فوتبال ایران شد، پای یک عضو جدید هم به خانواده فوتبال باز شد.
خانوادهای که تا آن روز فقط مدیران، مربیان، بازیکنان، داوران، هواداران و رسانهها را داشت، حالا با ورود یک عضو جدید به اسم واسطهها روبرو بود که کم کم تبدیل به قدرتمندترین عضو خانواده هم شد!
تصور کنید در یک خانواده با حضور پدر، مادر، برادران و خواهران بزرگتر، آخرین عضو خانواده که اتفاقاً ناتنی و ناخواسته هم بود و از نظر سنی از همه کوچکتر، خیلی زود عنان تصمیمات و اختیار سرنوشت خانواده را به دست گیرد. درست همان اتفاقی که در دو دهه اخیر فوتبال ایران را به این حال و روز انداخت…
قهرمان لیگ در تابستان مشخص میشود!
کم نیستند کارشناسانی که معتقدند قهرمان یک لیگ در فصل نقل و انتقالات تابستانی مشخص میشود. یعنی تیمهایی شانس بیشتر برای قهرمانی دارند که در فصل نقل و انتقالات زودتر و بهتر از سایر رقبا وارد عمل شده و تیمی قدرتمندتر ببندند. پس برای درک بهتر موضوع میتوان به همین فصل نقل و انتقالات نگاه کرد و برای نمونه کافیست به مربع مدعیان همیشگی قهرمانی پرداخت؛ یعنی چهار تیم بزرگ، باسابقه، پرطرفدار و پرافتخار
یک قهرمان و یک لشگر قربانی!
پرسپولیس، استقلال، سپاهان و تراکتور همیشه با بیشترین بودجه نسبت به سایرین، مطابق انتظار هواداران و پیشینه خود برای قهرمانی میآیند. در نهایت یک تیم قهرمان میشود و سه تیم دیگر به دنبال مقصر برای ناکامی میگردند!
هواداران وقتی در یک بازی تیمشان مطابق میل آنها بازی نکند یا نتیجه نگیرد، شعار حیا کن رها کن سر میدهند و همواره اولین قربانی سرمربی است. پس از آن مدیران میآیند و میروند و در نهایت تقصیر گردن بازیکنانی میافتد که گاه چندین سال سابقه در آن تیم دارند و کارنامهای از خاطرات به یاد ماندنی در پشتوانه، اما به جبر شرایط مجبورند بروند.
این وسط وظیفه کارشناسان و رسانهها اما چیز دیگریست. آنها نباید تابع شرایط و احساسات و شور و عواطف باشند. آنها باید به شکلی درست و دقیق نشانهها را ببینند و به تحلیل برسند و اینجاست که مشخص میشود همیشه تقصیر اصلی گردن همان عضو تازه وارد خانواده است!
دلال، واسطه، ایجنت، مدیربرنامه یا وکیل؛ نامهای مستعار مصیبت!
البته که اگر فوتبال توسط مدیران فوتبالی اداره شود، آنها اجازه ترکتازی به دلالها نمیدهند. کسی نمیتواند گنجشک را رنگ کرده و جای قناری به آنها بفروشد. کسی نمیتواند یک دوره گرد یا پرنده فروش را به اسم فوتبالیست به آنها قالب کند!
اما وقتی مدیران این کاره نباشند، مربیان هم برای حفظ صندلی خود مجبور به رقصیدن با ساز آنها میشوند و بازیکنان هم راه تیم پیدا کردن را نه در ارتقاء کیفیت فنی، بلکه در ایجاد ارتباطات ناسالم میبینند و نتیجه همین میشود که میبینیم…!
راه دور نرویم که نیازی به حافظه نباشد. طرفداران عمده فوتبال نسل جوان هستند که شاید حتی ۱۰ سال قبل را هم به یاد نیاورند. پس بیایید به همین چند هفته اخیر و نقل و انتقالات لیگ بیست و پنجم نگاه کنیم و مثال هم چهار تیم بزرگ و مدعی و ببینیم که چه کردهاند…
تراکتور؛ تنها تیمی که مربی خارجیش را حفظ کرد
تراکتور به عنوان مدافع عنوان قهرمانی و نماینده اول ایران در لیگ نخبگان آسیا -یعنی بالاترین سطح فوتبال قاره- که البته امکان دارد تبدیل به تنها نماینده ما هم بشود (اگر خدای نکرده سپاهان مثل فصل قبل نتواند از سد پلی آف عبور کند) به شکل طبیعی نیاز به تقویت خود داشت.
در حالی که سپاهان و پرسپولیس نتوانستند مربی خارجی خود را با وجود داشتن قرارداد رسمی حفظ و آنها را مجاب به بازگشت کنند و به اجبار سراغ یکی از بازیکنان ایرانی سابق خود رفتند، تراکتور توانست اسکوچیچ را نگه دارد.
مردی که البته سابقه کار در ایران را آنقدر دارد که بشود او را ایرانی نامید. چرا که از خونه به خونه در لیگ آزادگان تا ملوان و فولاد در لیگ برتر و سرمربیگری تیم ملی را در کارنامه دارد.
اسکوچیچ برخلاف دیگران فردای قهرمانی حرف از رفتن زد. از بیماری پدرش تا دلتنگی همسر و فرزندانش دلیل آورد. آن روزها که خبری از حمله رژیم صهیونیستی به خاک ایران نبود و کسی بهانه جنگ و عدم امنیت نداشت. حالا اسکوچیچ پول بیشتری میخواست یا واقعاً خسته شده بود، موضوع بحث ما نیست اما به هر حال تراکتور توانست مربیش را نگه دارد.
تیمی دفاع وسط ندارد اما دفاع راست میخرد!
ولی ببینید همین تراکتور چه خریدهایی کرد! تیمی که فصل قبل بزرگترین دلیل موفقیتش حفظ اسکلت اصلی و ترکیب ۱۱ نفره بود، فقط باید به دنبال ذخیرههای مطمئن میرفت. دیدیم در روزی که شجاع خلیلزاده محروم و عارف آغاسی مصدوم بود، تراکتور به میلاد کر بازی داد که در تمام طول فصل تبدیل به تنها بازی او شد!
تراکتور عارف غلامی را هم خریده بود. بازیکنی که بعد از استقلال تیم پیدا نکرد و مجبور به کوچ به لیگ بوسنی شد و آنجا هم در یک تیم پایین جدولی فرصت بازی پیدا نکرد. در آن روز اسکوچیچ حاضر نشد به غلامی بازی دهد و با کمتر از ۹۰ دقیقه بازی در یک فصل این تابستان او را کنار گذاشت که در کمال تعجب میبینیم برای با همین بازیکن که دو سال است بازی نکرده، تلاشهای بسیاری در جریان است تا دوباره به استقلال برگردد!
شاید همین مثال برای رسیدن به منظور کافی باشد اما در تراکتور موارد دیگری هم هست. تیمی که همیشه پرسپولیس را متهم به قهرمانیهای غیر واقعی کرده، کماکان به سراغ بازیکنان پرسپولیس میرود. تیمی که در دفاع راست دو بازیکن سابق پرسپولیس یعنی مهدی شیری و دانیال اسماعیلی فر را داشت، صادق محرمی دیگر پرسپولیسی بازگشته را هم خرید و اگر فکر میکنید الا فقط سه دفاع راست دارد اشتباه کردهاید!
تراکتور قبل از صادق محرمی، فرشاد فرجی را خرید. دفاع راست فصل قبل پرسپولیس که اتفاقاً در آسیا هم نمایشهای خوبی داشت. البته فرجی میتواند دفاع وسط هم بازی کند اما گاریدو او را همواره در دفاع راست بازی میداد و قبل از مربی اسپانیایی هم اوسمار و یحیی گل محمدی حتی در دربی از او در این پست استفاده کرده بودند.
یعنی تراکتور حالا در لیست خود ۴ مدافع راست دارد که همگی سابقه حضور در پرسپولیس را دارا و مدعی فیکس بازی کردن هستند! آن هم در حالی که عارف آغاسی از این تیم رفته و به درستی عارف غلامی هم بیرون گذاشته شد. تراکتور تا امروز تنها یک مدافع میانی از لالیگا به خدمت گرفته و با توجه به سن بالای شجاع خلیلزاده و سابقه او در محرومیتهای طولانی حداقل به دو مدافع میانی دیگر نیاز دارد.
ستاره پرسپولیسی استقلال برای اعتبار نیمکت آمد؟
اما این باز هم تمام ماجرا نیست! تراکتور این فصل زیباترین بازیها را به نمایش گذاشت و بیشترین گلها را زد که تماماً به خاطر درخشش خط آتش این تیم بود. جایی که مهدی ترابی و مهدی هاشم نژاد به عنوان دو وینگر دو طرف امیرحسین حسینزاده بودند و در پیشانی این خط سه نفره در دور رفت تومیسلاو اشترکال و در دور برگشت دوماگو دروژدک به عنوان تنها مهاجم بازی میکرد.
حسینزاده آقای گل شد و ترابی به همراه هاشم نژاد سلطان پاس گل و کنار ترابی، هر سه به تیم ملی دعوت شدند. اشترکال و دروژدک هم در نیم فصلهای اول و دوم بهترین گلزنان لیگ ایران بودند که چه بسا اگر هر کدام میتوانستند تمام فصل بازی کنند، عنوان آقای گلی را به خود اختصاص میدادند.
اما تراکتور با حفظ همه این ستارهها مهرداد محمدی را به خدمت گرفت! وینگر سابق استقلال که فصل قبل را با محرومیت و مصدومیت کامل از دست داد و کیست که نداند استقلال با نیاز زیاد به مهاجم، اگر از سلامت محمدی مطمئن بود قراردادش را تمدید میکرد!
اما حتی اگر فرض را بر این بگذاریم که مهرداد محمدی آماده و همان مهاجم ملی پوش سابق در راه آهن و سپاهان شده است، باز حضور لژیونر سابق در تراکتور تنها به ترافیک خط آتش میانجامد. یعنی از بین ترابی و هاشم نژاد یک نفر باید روی نیمکت بنشیند تا مهرداد بازی کند!
در عوض تراکتور در میانه میدان ریکاردو آلوز را از دست داد و فقط ایگور پوستونسکی را دارد و ذخیره آنها یعنی پورعلی را هم در لیست مازاد گذاشت که به تیمی دیگر رفت!
سپاهان؛ خرید دردسر!
اما نایب قهرمان فصل قبل که با رفتن کارترون و نیامدن انزونزی و آزاد اعلام کردن سایر خارجیهایش، شکاری و نیازمند را هم به پرسپولیس داده و محرم نوید کیا را آورد تا سر و سامانی به تیمش بدهد. سپاهان که محمدرضا اخباری را برای دروازه خرید و حالا کاپیتان استقلال را به خدمت گرفته است!
کیست که نداند حضور دو دروازهبان بزرگ و همسطح در فوتبال ایران در یک تیم به معنی سم مطلق است و چیزی جز دردسر و حاشیه برای آن تیم ندارد! خریدهای دیگر سپاهان مثل آرش رضاوند در خط میانی -یعنی جایی که محمد کریمی کاپیتان ملی پوش سپاهان حاضر و سرحال است- هم چندان توجیه نداشت.
بازیکنان جوان آلومینیوم (لطفی و حاج عیدی) یا دیگر تیمهای میانه میدان هم برای جا افتادن در ترکیب تیمی مدعی زمان لازم دارند.
پرسپولیس؛ سه مربی دربدر دفاع راست!
حالا به پرسپولیس نگاه کنید که از زمان گاریدو در فصل قبل دفاع راست میخواست و فرجی یا براجعه و صحرایی جوان را حتی در مسابقات لیگ نخبگان آسیا بازی میداد! ایوب العملود همیشه مصدوم بود و کارتال که آمد، پس از نورچشمیاش دورسون یک دفاع راست میخواست که لیست پر بود.
نشان به آن نشان که کارتال رفته و هاشمیان آمده اما پرسپولیس هنوز دفاع راست ندارد! قرارداد گولسیانی تمدید نشد تا به جز پورعلی گنجی و کنعانی -که هر دو با سن بالا سابقه مصدومیت و محرومیت دارند- این تیم مدافع میانی دیگری هم نداشته باشد. در دفاع چپ هم اگر میلاد محمدی نباشد، پرسپولیس مهرهای روی نیمکت ندارد!
معدن هافبک دفاعی وینگر وارد کرد!
اما این تیم ترجیح داد در فصل نقل و انتقالات تا میتواند وینگر بخرد، از بیفوما و کاظمیان تا شکاری و جوانانی چون صادقی و فخریان! پرسپولیس که ال کثیر را به درستی کنار گذاشت تا فقط علیپور و دورسون را به عنوان مهاجم تخصصی داشته باشد، حالا که دورسون ساز رفتن کوک کرده مهاجم نوک هم ندارد!
پرسپولیس که در هافبک بازی ساز فقط سروش رفیعی ۳۵ ساله را داشت اما در هافبک دفاعی مهری، عنایت زاده، خدابنده لو و سرلک را نگه داشته و باز همه میدانیم که انتظار هواداران از تیمی مثل پرسپولیس بازی تهاجمی و زدن گلهای زیاد است!
استقلال؛ تیم بی دفاع مهاجم مازاد خرید!
حالا به استقلال نگاه کنید. رضاوند، حسینی و مهرداد محمدی به عنوان سه بازیکن بزرگ و با تجربه را از دست داد. زبیر نیک نفس و چند نفر دیگر را به ترکیه نبرد و در جواب ساپینتویی که حالا دیگر صدایش درآمده که چرا برایم بازیکن نمیخرید؟ عیسی آل کثیر ۳۶ ساله را خرید!
او که در تمام ۶۰ روز گذشته بعد از کنار گذاشته شدن از پرسپولیس، حتی یک خبر مبنی بر پیشنهاد یک تیم لیگ برتری به او در هیچ رسانه ورزشی منتشر نشد! و البته دیدیم که هواداران هم چه موضعی گرفتند.
استقلال رستم آشورماتوف را برای دفاع میانی خرید که در چمن مخمل ترکیه و اردوی پیش فصل مصدوم شد! از ان مصدومیتها که مشخص نیست کی میتواند به شرایط بازی برسد و کیست که نداند تازه بعد از حضور او در زمین مدتها طول میکشد تا در ترکیب جا بیفتد! یعنی استقلال که مرادمند و ایمان سلیمی را در فهرست خروج گذاشته، حالا فقط سهرابیان و سامان فلاح را در دفاع میانی دارد که زمستان گذشته به عنوان قرضی راهی ملوان شد چون در استقلال به او بازی نمیرسید!
در ایران هر فصل دلالها قهرمان میشوند!
همین مثالها کافیست تا به ما ثابت کند در فوتبال ایران این دلالها هستند که در تیم بستن حرف اول و آخر را میزنند نه مربیان و مدیران و میل هواداران!
تیمها به نیاز جیب و رقم درخواستی آنها بسته میشوند نه بر اساس نیاز و کمبودهای فنی مربیان و به طور طبیعی برنده فوتبال واسطهها و دلالها هستند نه خود فوتبال!
اینجا را ببینید: به بهانه حضور همزمان حسینی و اخباری در سپاهان/ دو پادشاه در یک اقلیم یعنی دردسر خالص!
source