سپهر ستاری؛ تیم ملی فوتبال ایران در تورنمنت کافا برابر تاجیکستان با نتیجه ۲–۲ متوقف شد؛ نتیجهای که نهتنها هواداران را ناامید کرد، بلکه زنگ خطر بزرگی برای آینده فوتبال ایران به صدا درآورد. این تساوی، وقتی نگرانکنندهتر میشود که نتایج ضعیف اخیر تیم ملی را هم کنار آن بگذاریم؛ پیروزی مقابل هند، برد دشوار برابر افغانستان و البته دریافت گل از تیمی مثل افغانستان، و حالا دریافت دو گل از تاجیکستان. مجموعه این اتفاقات تصویری را میسازد که برای فوتبال ایران خوشایند نیست: تیم ملیای که در سطح آسیا بهعنوان مدعی شناخته میشد، حالا مقابل حریفان درجه دو و سه قاره هم به مشکل خورده است.
مشکلات دفاعی و نشتی دروازه ایران
یکی از نکات مهم این چند مسابقه، ضعف آشکار در ساختار دفاعی تیم ملی است. ایران نهتنها برابر افغانستان دروازهاش باز شد، بلکه مقابل تاجیکستان هم دو بار تسلیم شد. این آمار، بهویژه برای تیمی که همیشه روی قدرت خط دفاع و دروازهبانهایش حساب ویژهای باز میکرد، نگرانکننده است. در شرایطی که قرار است تیم ملی در جام جهانی به مصاف غولهای فوتبال جهان برود، چنین عملکردی نشان میدهد که ما بهراحتی میتوانیم به زنگ تفریح حریفان تبدیل شویم.
دفاع ایران فاقد هماهنگی لازم است. اشتباهات فردی مدافعان و ناتوانی در پوشش فضاها باعث شده تیمهای نهچندان قدرتمند هم بهراحتی موقعیت خلق کنند. این مسأله، با وجود داشتن بازیکنانی مثل شجاع خلیلزاده، مجید حسینی یا کنعانیزادگان که تجربه زیادی دارند، بیشتر به ضعف در کار تیمی و ناهماهنگی تاکتیکی بازمیگردد.
بحران در خط حمله و افت ستارهها
ایران همیشه در سالهای اخیر به خط حمله قدرتمندش تکیه داشت؛ بازیکنانی مثل مهدی طارمی، سردار آزمون و علیرضا جهانبخش میتوانستند گره بازیها را باز کنند. اما حالا نشانههای افت در عملکرد این ستارهها به چشم میخورد. مهدی طارمی که روزگاری مهره کلیدی تیم ملی بود، در این بازیها نمایش چندان امیدوارکنندهای نداشت. او کند، بیانگیزه و دور از روزهای اوجش به نظر میرسد. علیرضا جهانبخش هم که بازوبند کاپیتانی را به دوش میکشد، نتوانسته نقشی تعیینکننده در تیم ایفا کند. جهانبخش بیشتر از آنکه یک رهبر در زمین باشد، درگیر نمایشهای فردی شده و نتوانسته تاثیرگذاری لازم را داشته باشد.
حتی رامین رضاییان، بازیکنی که به واسطه حضور در سمت راست و سانترهای دقیقش بارها ناجی تیم ملی بوده، دیگر آن شور و انرژی گذشته را ندارد. وقتی بازیکنان باتجربه تیم ملی چنین شرایطی داشته باشند، طبیعی است که بار اصلی روی دوش جوانان بیفتد؛ اما مشکل اینجاست که ساختار تیم ملی به جوانان اعتماد کامل نمیکند و فرصت زیادی هم به آنها داده نمیشود.
امیر قلعهنویی و دستیاران پرشمارش؛ بنبست تاکتیکی
بخش مهمی از انتقادات به کادرفنی تیم ملی برمیگردد. امیر قلعهنویی که بهعنوان سرمربی انتخاب شد، با خود گروهی پرشمار از دستیاران را به تیم ملی آورد. اما آنچه در زمین میبینیم، نشان نمیدهد که این تعداد زیاد مشاور و مربی دستاوردی برای تیم داشته باشند. به نظر میرسد تیم ملی ایران فاقد یک برنامه تاکتیکی مشخص است. در بازی با هند، افغانستان و تاجیکستان، هیچ الگوی قابللمسی از فوتبال مدرن دیده نشد. بازیکنان بیشتر بر اساس توان فردی بازی میکنند تا یک ساختار تیمی منسجم. این موضوع دقیقاً نقطهضعفی است که در سطح جام جهانی، تیمهای بزرگ بهراحتی آن را هدف قرار میدهند.
بسیاری از کارشناسان معتقدند که قلعهنویی با وجود تجربه طولانی در لیگ ایران، برای سطح ملی و بهویژه عرصه بینالمللی ایده جدیدی ندارد. تیم او بیشتر شبیه تیمهای لیگ برتری بازی میکند تا تیمی که قرار است در جام جهانی بدرخشد. دستیاران پرشمار هم تا امروز چیز تازهای برای ارائه نداشتهاند و بیشتر به یک تشریفات شبیهاند تا یک پشتوانه علمی و تاکتیکی.
هواداران نگران، آینده مبهم
تساوی برابر تاجیکستان و نتایج پرریسک مقابل تیمهای ضعیفتر، فضای نگرانی بزرگی را میان هواداران فوتبال ایران به وجود آورده است. هوادارانی که همیشه انتظار دارند تیم ملی در آسیا مقتدرانه ظاهر شود و با خیال راحت به جام جهانی برسد، حالا میبینند که تیم محبوبشان حتی برابر رقبایی که سالها دستکم گرفته میشدند، به زحمت میافتد. این نگرانی وقتی بیشتر میشود که به آینده فکر کنیم. اگر تیم ملی در همین شرایط به جام جهانی برسد، مقابل تیمهایی مثل برزیل، آرژانتین، فرانسه یا حتی تیمهای درجه دو اروپایی و آمریکای جنوبی، شانس زیادی برای موفقیت نخواهد داشت. در بهترین حالت، باید نگران شکستهای سنگین باشیم و در بدترین حالت، همانطور که برخی کارشناسان میگویند، «زنگ تفریح» جام جهانی میشویم.
مشکل اصلی تیم ملی ایران، نداشتن یک برنامه بلندمدت است. فوتبال ما همیشه بهصورت مقطعی اداره شده و هیچوقت یک چشمانداز ۱۰ ساله برای تیم ملی وجود نداشته است. امروز هم به نظر میرسد تنها هدف، رسیدن به جام جهانی باشد، بدون آنکه به کیفیت حضور در این تورنمنت فکر شود.
کادرفنی باید شجاعت تغییر داشته باشد؛ اعتماد بیشتر به بازیکنان جوان، بازنگری در سیستم تاکتیکی و استفاده از روشهای مدرن بدنسازی و ریکاوری میتواند بخشی از مشکلات را حل کند. همچنین فدراسیون باید بررسی کند که آیا ادامه کار با قلعهنویی در بلندمدت به نفع تیم ملی است یا خیر.
تساوی برابر تاجیکستان فقط یک نتیجه نیست؛ هشداری است برای آینده فوتبال ایران. تیم ملیای که زمانی در آسیا قدرت بلامنازع بود، حالا مقابل تیمهای درجه دو و سه هم به مشکل خورده است. ضعف دفاعی، افت ستارهها، نبود تاکتیک مشخص و کادر فنیای که چیزی برای ارائه ندارد، همه عواملی هستند که اگر همین حالا چارهای برایشان اندیشیده نشود، میتوانند ایران را در جام جهانی به تیمی تبدیل کنند که دیگران فقط برای تفریح مقابلش بازی کنند.
فوتبال ایران امروز بیش از هر زمان دیگری نیازمند تغییر، جسارت و نگاه تازه است؛ وگرنه رویای درخشش در جام جهانی، خیلی زود به کابوس تبدیل خواهد شد.
source