به گزارش مشرق، در روزهای اخیر انتقادهای بسیاری به سمت و سوی تیم ملی روانه شده؛ نقدهایی که ابتدا به‌دلیل حضور در تورنمنت کافا انجام شد و سپس به عملکرد تیم ملی مقابل افغانستان و تاجیکستان رسید. تیم امیر قلعه‌نویی با اینکه برخی از لژیونرهای مهم و کلیدی را در اختیار ندارد اما آنچنان که باید موردِ انتظار ظاهر نشده و به‌خصوص در دفاع تیمی متزلزل بوده است.

ماهیتِ بازی‌های تدارکاتی همین است؛ بازی با بازیکنانی که در دیدارهای رسمی کمتر فرصت عرض‌اندام به‌دست آورده‌اند و محک آن‌ها مقابل رقبا. حالا اگر حریفان، بزرگ باشند که چه بهتر و آن‌گاه است که می‌توانیم دل ببندیم به پختگی بازیکنان و تنه به تنه شدنِ آن‌ها با بزرگان فوتبال جهان.

تیم ملی در ۱۰ بازی اخیر خود ۱۱ گل دریافت کرده است. قطر( ۲ گل )، کره‌شمالی( ۲ گل )، قرقیزستان(۲ گل)، ازبکستان(۲ گل )، تاجیکستان(۲ گل) و افغانستان(یک گل). ۷ گل از این گل‌های خورده متعلق به نیمه دوم مسابقات است. ۵ گل حدفاصل دقایق ۴۶ تا ۶۰ و ۲ گل در ۱۵ دقیقهِ پنجم. یعنی از دقیقه ۶۱ تا ۷۵. این آمار نشان می‌دهد که تیم ملی در نیمه‌های دوم تضعیف می‌شود. به قول فوتبالی‌ها، ما نیمه مربیان را به رقبا می‌بازیم یا نمی‌توانیم بازیکنان را برای حضور در ۴۵ دقیقه‌ی دوم آماده کنیم!

تیم ملی در ۱۰ بازی اخیر خود ۱۱ گل دریافت کرده است. ۷ گل از این گل‌های خورده متعلق به نیمه دوم مسابقات است. ۵ گل حدفاصل دقایق ۴۶ تا ۶۰ و ۲ گل در ۱۵ دقیقهِ پنجم. یعنی از دقیقه ۶۱ تا ۷۵. این آمار نشان می‌دهد که تیم ملی در نیمه‌های دوم تضعیف می‌شود. به قول فوتبالی‌ها، ما نیمه مربیان را به رقبا می‌بازیم یا نمی‌توانیم بازیکنان را برای حضور در ۴۵ دقیقه‌ی دوم آماده کنیم!

ما اما تورنمنت کافا را انتخاب کردیم؛ شاید چون گزینه‌ی دیگری نداشتیم. اتفاقی متفاوت از کره‌جنوبی و ژاپن که در روزهای فیفا با تیم‌های بزرگ بازی می‌کنند و بازیکنان‌شان با ستاره‌های فوتبال جهان در مستطیل سبز به رقابت می‌پردازند. تیم ملی اما با انبوهی از مصدومیت‌ها و غیبت‌ها به دوشنبه رفت و در تورنمنت کافا شرکت کرد.

بگذارید منصفانه قضاوت کنیم؛ در اینکه تیم ملی بخش بسیاری از ترکیب اصلی خود را در کافا در اختیار ندارد، هیچ شکی نیست. بازیکنانی نظیر علیرضا بیرانوند، سعید عزت‌اللهی، سردار آزمون، علی قلی‌زاده، مهدی قایدی و … در تورنمنت حضور ندارند و بخشی دیگر از ستاره‌ها هم دیرتر به اردو اضافه شدند.

تورنمنت، تورنمنتِ محکِ جوانترها است؛ آن‌هایی که پیشتر، یا به بازی گرفته نشده‌اند یا راهی به اردو پیدا نکرده‌اند. بازیکنانی نظیر محمدامین حزباوی، محمد نادری، مهدی هاشم‌نژاد، عارف آقاسی، آریا یوسفی، مجید علیاری، مهران احمدی و امیرحسین حسین‌زاده که جملگی در کافا محک خوردند و البته خیلی از آن‌ها نمره قبولی نگرفتند.

حالا برسیم به نقدِ تیم ملی. درست است که فوتبال در آسیا پیشرفت کرده، فاصله کم شده و رقابت تنگاتنگ اما هرگز برنمی‌تابیم که حتی با تیم دوم، دروازه ما مقابل افغانستان باز شود. بازیکنانی که مقابل این تیمِ همسایه در ترکیب قرار گرفتند، جملگی ده‌ها میلیاردی بودند و در لیگ با مبالغ هنگفت جابه‌جا می‌شوند.

ارزش تیم ملی افغانستان اما روی هم به اندازه‌ی قرارداد یکی از بازیکنان تیم ملی هم نبود. این یعنی یک جای کار ایراد دارد که دروازه تیم ملی با اشتباه در آفسایدگیری مقابل افغانستان باز می‌شود. هر چقدر هم که بگویند بازیکنان جوانتر محک خوردند، هرگز نمی‌تواند پاسخ قانع‌کننده‌ای به انتقادها باشد.

تیم ملی و ۱۱ گلِ خورده در ۱۰ بازی؛ «فودباله» دیگه!

یا مقابل تاجیکستان؛ دروازه تیم ملی دو بار باز شد و بازی به جای پیروزی ۲ بر صفرِ ایران، با تساوی ۲ بر ۲ به پایان رسید. اغلب بازیکنانِ باتجربه که به اردو اضافه شده بودند، در ترکیب قرار گرفتند یا وارد بازی شدند. دروازه‌ی تیم ملی اما ۲ بار و روی اشتباهاتی باز شد که نه نشانی از محک داشت و نه کم‌تجربگی در بازی‌های رسمی!

بهترین بازیکن تاجیکستان، شاید وحدت هنانوف باشد. البته در کنار عمربائف که دو پاس گل داد یا ژورابائف که گل دوم را به ثمر رساند. هنانوف اما در سپاهان اغلب روی نیمکت می‌نشیند و در ترکیب اصلی قرار نمی‌گیرد. عمربائف در یک تیم معمولی در لیگ بلغارستان حضور دارد و ژورابائف هم در تیمی متوسط در لیگ ازبکستان مشغولِ بازی است. پدیده فوتبال تاجیکستان هم که فصل قبل راهی گل‌گهر شد، هرگز فرصت آنچنانی برای درخشش در لیگ ایران به‌دست نیاورد؛ بازیکنی به نام آمادونی کمالوف.

تیم ملی و ۱۱ گلِ خورده در ۱۰ بازی؛ «فودباله» دیگه!

این‌ها مستنداتی است برای نقدِ تیم ملی؛ اینکه حتی نباید در غیاب بازیکنانی نظیر بیرانوند، آزمون، عزت‌اللهی، قلی‌زاده و قایدی مقابل تاجیکستان به تساوی برسیم و حریف را شکست ندهیم. همچنین یک سئوال مهمتر نیز مطرح است. اینکه چرا به راحتی دروازه تیم ملی باز می‌شود و تور به لرزه در می‌آید؟

اجازه بدهید کمی به آمار هم رجوع کنیم؛ تیم ملی در ۱۰ بازی اخیر خود ۱۱ گل دریافت کرده است. قطر (۲ گل)، کره‌شمالی (۲ گل)، قرقیزستان (۲ گل)، ازبکستان (۲ گل)، تاجیکستان (۲ گل) و افغانستان (یک گل). ۷ گل از این گل‌های خورده متعلق به نیمه دوم مسابقات است. ۵ گل حدفاصل دقایق ۴۶ تا ۶۰ و ۲ گل در ۱۵ دقیقهِ پنجم. یعنی از دقیقه ۶۱ تا ۷۵.

این آمار نشان می‌دهد که تیم ملی در نیمه‌های دوم تضعیف می‌شود. به قول فوتبالی‌ها، ما نیمه مربیان را به رقبا می‌بازیم یا نمی‌توانیم بازیکنان را برای حضور در ۴۵ دقیقه‌ی دوم آماده کنیم! اینکه دروازه تیم ملی مقابل بزرگان فوتبال جهان، حتی بیشتر از ۲ بار در طولِ یک بازی باز شود، کوچکترین ایرادی ندارد اما وقتی برابر رقبایی نظیر کره‌شمالی، افغانستان، تاجیکستان و حتی قرقیزستان گل می‌خوریم، باید نگرانِ آینده باشیم.

امیر قلعه‌نویی بعد از پایان جام ملت‌های آسیا و شکست مقابل قطر در نیمه‌نهایی، جملاتی به زبان آورد که نشان می‌داد او علاقه‌ای برای پذیرشِ انتقادها پیرامون عملکرد خط دفاع تیم ملی ندارد. او در یک برنامه تلویزیونی، وقتی با سئوالات فنی مواجه شد، از جمله‌ی: «فودباله دیگه» استفاده کرد.

حالا اما نقدها به بالاترین حد ممکن رسیده و انتظار از امیر قلعه‌نویی این است که به مشکلات رسیدگی کند؛ به‌خصوص مشکلاتی که در ساختار دفاعی وجود دارد و تنها متعلق به مدافعان مرکزی نیست بلکه کلِ تیم باید در آن مشارکت کنند. بهتر است قلعه‌نویی دنبال بهانه‌تراشی نباشد؛ او بپذیرد که تیم ملی و کادرفنی ضعف دارند. ضعفی که اگر برطرف نشود، قطعاً در جام جهانی ۲۰۲۶ به چشم خواهد آمد. پس نگذاریم خیلی دیر شود.

source