گزارش|
تیم ملی فوتبال بازهم نتوانست مقابل ازبکستان به پیروزی برسد، نتیجهای که در تقابلهای اخیر ۲ تیم به سود شاگردان قلعهنویی نبوده تا نگرانیها را از مسیر درست تیم قلعهنویی افزایش دهد.
دیدارهای تدارکاتی معمولاً محلی برای آزمون و خطا هستند؛ جایی که ضعفها عیان میشود، ساختارها محک میخورند و تیم از دلِ اشتباهات، مسیر پیشرفت را پیدا میکند. اما آنچه در تیم ملی ایران دیده میشود، بیش از آنکه نشانهای از یک «پروژه رو به جلو» باشد، بیشتر شبیه مجموعهای از آزمونهای پراکنده است که خروجی مشخص و قابل دفاعی ندارد.
امیر قلعهنویی تأکید میکند هدف نهایی کادرفنی، آمادگی برای جام جهانی است و پیروزی در تورنمنتهای دوستانه هدف اصلی نیست. این نگاه روی کاغذ درست است؛ اما در عمل، تیم ملی نه در ساختار دفاعی ثبات دارد، نه در حمله راهکارهای مشخص و نه در میانه میدان کنترلی که نشانی از یک برنامه بلندمدت باشد.
قلعهنویی از «بهبود ساختار دفاعی» سخن میگوید؛ در حالیکه اشتباهات فردی و تیمی همچنان تکرار میشود و فاصله خطوط تیم در بسیاری از دقایق بازی آزاردهنده است. از «افزایش بار گلزنی» صحبت میشود، اما روند خلق موقعیت تیم ملی نسبت به گذشته نهتنها افزایشی نداشته، بلکه در بسیاری از مسابقات بهشدت اُفت کرده است به طوری که در ۲ دیدار برگزار شده در تورنمنت العین موفق به باز کردن دروازه حریفان نشد. ژنرال از «ارتقای کیفیت اداره بازی در میانه میدان» گفته میشود، اما واقعیت مسابقات اخیر چیز دیگری را نشان میدهد: تیم ملی هنوز فاقد یک هویت مشخص در مالکیت توپ و انتقال سریع است.
این پرسش بزرگ همچنان بیپاسخ مانده است: آیا این مسیر واقعاً به موفقیت در جام جهانی ختم میشود؟

تیم ملی هنوز پس از ماهها کار، فاقد چارچوب تاکتیکی روشن است؛ ترکیب ثابت مشخصی ندارد؛ نقشها تعریفشده نیست و تغییرات گسترده در هر اردو، بیشتر نشانه سردرگمی است تا ساختن یک تیم مدرن.
هواداران تیم ملی حق دارند بدانند برنامه واقعی چیست، چرا خروجی جلسات فنی با آنچه در زمین میبینیم تفاوت دارد، و مهمتر از همه اینکه آیا کادرفنی در مسیر اصلاح اشکالات شجاعت لازم را دارد یا نه.
مردم ایران بدون تردید خواهان موفقیت تیم ملی در جام جهانی هستند، اما مسیر فعلی نشانی از قطعیت ندارد؛ و این نگرانی جدی است. تیم ملی نیازمند شفافیت، ساختار و یک برنامه دقیق است؛ چیزی که فعلاً در عمل کمتر دیده میشود.
انتهای پیام/
source