بدون تصویر

طرفداری | بازی تیم‌های پرسپولیس و تراکتور در ورزشگاه آزادی را می‌توان روز سیاه فوتبال ایران نامید. رفتار به شدت زشت، قابل نکوهش و دور از شأن جمع کثیری از تماشاگران حاضر در ورزشگاه، به اندازه‌ای غیر اخلاقی و ناجوانمردانه بود که اگر همین امروز حکم بر تعطیلی فوتبال ایران دهند، از عمق وجود شادمان گشته و از اینکه شاید دیگر شاهد چنین کردار و گفتار زشت، موهن و زننده ای نخواهیم بود شکر خدا را به جای خواهیم آورد!

دیدار روز یکشنبه دو تیم بالانشین جدول که با برتری سرخ‌های تهران پایان یافت، سرشار از کینه، دشمنی، بی‌رحمی و بی‌اخلاقی نه فقط از سوی هواداران که از طرف بازیکنان و کادرفنی دو تیم نیز بود. شعارهایی که نثار علیرضا بیرانوند و خانواده‌اش شد ظاهرا تنها به گناه جدایی از یک تیم و رفتن به تیم دیگر بود که با هیچ منطقی پذیرفتنی نیست. فضایی که در رسانه‌های رسمی و مجازی طرفدار پرسپولیس علیه این سنگربان سابق قرمزپوشان تهرانی شکل گرفته بود، جو سنگینی را در ورزشگاه علیه او به وجود آورده و در حضور مادر و سایر اعضای خانواده‌اش در استادیوم آزادی نود دقیقه آنچه از فحاشی، ناسزا و هتاکی بود را تحمل کرد که ای کاش نمی کرد!

کاش دروازه‌بان شماره یک تیم ملی در اعتراض به رفتار و فحاشی گسترده طرفداران حریف زمین را ترک می‌کرد. او اگرچه در یک سیستم  مدرسه‌ای رشد و ارتقا نیافته و فقدان آموزش‌های حرفه‌ای، فرهنگی و اخلاقی در شکل‌گیری شخصیتش نمایان است اما می‌توانست در دفاع از حریم خانوادگی خود دستکش‌ها را درآورده و از ادامه حضور در زمین سر باز زند. این امر می‌توانست با حمایت سایر عوامل برگزاری مسابقه به خصوص هم‌تیمی‌های سابق بیرانوند در پرسپولیس همراه شده و در ادامه تبدیل به حرکتی خودجوش و نمادین در اعتراض به رفتار ناشایست تماشاگران شود.

این فوتبال مگر چقدر ارزش دارد که چند ده هزار نفر در یک استادیوم بزرگ، عزیزترین عزیز یک فرد که مادر نامیده می‌شود را به باد دشنام می‌گیرند؟! آیا بین بازیکنان و مربیان پرسپولیس هیچ رفیق با معرفتی پیدا نمی‌شد که به حرمت سال‌ها درخشش بیرانوند در دروازه پرسپولیس، پشت هم‌تیمی سابق خود درآمده و مانع از این حرمت شکنی‌ها و پرده دری‌ها شود؟! 

تصویری که یکشنبه از فوتبال ایران به دنیا مخابره شد نه فقط بی‌شباهت به فوتبال حرفه‌ای دنیا که کاملا بیگانه با همه جوامع اخلاقی بود. این لگام گسیختگی که ریشه در فقر و مرگ فرهنگ در جامعه ما دارد، شاید در جای جای ایران به وفور دیده شود اما از آنجا که فوتبال دم دستی‌ترین و در چشم‌ترین مقوله اجتماعی محسوب شده و توسط رسانه‌های فراگیر پوشش داده می‌شود، به شکلی عریان و نمایان به تصویر کشیده شده است. 

ویدیوهایی که حاوی شدیدترین حملات کلامی و فیزیکی و غیرمتعارف‌ترین الفاظ و کردار در فاصله چند روز بعد از آن مسابقه کذایی در فضای مجازی دست به دست می‌شود که دل هر انسانی را به درد می‌آورد. اگر آنگونه که در بیانیه باشگاه تراکتور آمده، همه این کارها به طور سازمان یافته و در توجیه به دست آوردن یک پیروزی بزرگ برابر حریفِ تا دیروز صدرنشین بوده باشدریال باید به حال این فوتبال به قهقرا رفته تاسف خورد! 

باید مدیران فرهنگی و ورزشی این فوتبال را محاکمه و محروم کرد. باید آن‌ها را برای مدت طولانی از آفتابی شدن اطراف فوتبال منع کرد. باشگاه‌ها و مراکزی که عنوان فرهنگی را سر در مجموعه‌شان درج کرده‌اند اما کوچک‌ترین حرکت فرهنگی از آن‌ها دیده نمی‌شود! مدیرانی که یا خود دست در قضایای مشکوک سکوها دارند، یا از اداره صحیح آن‌ها عاجزند نباید در فوتبال مسوولیت داشته باشند که اگر روند فعلی به همین منوال پیش رفته و هرج و مرج و نا به‌هنجاری سکو، استادیوم ها را به تسخیر خود در آورد، به زودی شاهد مرگ و زوال فوتبال و ورزش ایران نیز خواهیم بود.

فوتبالی که می‌توانست نقطه جوش و اتصال و اتحاد بین طرفداران تیم‌ها و اهالی شهرها و اقوام مختلف شود، حالا تبدیل به بهانه‌ای برای پرخاش گری، جنگ، کینه توزی، دشمنی و شکاف بین مردم شده است. پرواز دلارهای تقلبی هواداران پرسپولیس در آسمان پس از ورود بیرانوند به چمن ورزشگاه آزادی

 

 

source