گزارش|

تیم فوتبال استقلال در سالهای اخیر هر فصل با یک سبک متفاوت به میدان رفته به طوری که این تیم را به تیمی بدون فلسفه و حتی بدون شخصیت تبدیل کرده است.
اوضاع نابهسامان این روزهای تیم فوتبال استقلال به یکی از اصلیترین دغدغههای این تیم پرهوادار پایتخت تبدیل شده است به طوری که بسیاری از طرفداران دو آتشه هم دیگر حالی برای کری خوانی با رقیبان را ندارند.
نتایج آبیپوشان به حدی ناامیدکننده است که شاید حتی خیلی از بدبینترین هواداران هم فکرش را نمیکردند، اما حالا تنها یک کوروسوی امید برای آنها باقی مانده است و شاید تنها دلیل پیگیری شرایط تیم همین کورسوی امید قهرمانی در جام حذفی باشد.
اگر یک سؤال ساده از هواداران استقلال پرسیده شود «تیم شما چه سبک بازی دارد؟» پاسخ اکثر آنها یا سکوت است، یا عباراتی مثل «سبک خاصی نداریم»، یا «بسته به حال روزمان بازی میکنیم». این دقیقاً همان نقطهای است که نشان میدهد استقلال سالهاست از داشتن یک فلسفه بازی محروم مانده است.
تیمی که فلسفه ندارد، شخصیت ندارد
استقلال در سالهای اخیر با مربیان مختلفی کار کرده، اما هیچکدام نتوانستهاند هویت فنی پایداری برای تیم ایجاد کنند. هر مربی با ایدهای متفاوت آمد و رفت، اما هیچکدام به ساخت یک تیم با سبک مشخص نرسید. گاهی تیم پرس میکرد، گاهی فقط ضدحمله میزد و گاهی هم بیهدف به توپ ضربه میزد.
در فوتبال مدرن، سبک بازی یک تیم نهتنها معرف هویت آن باشگاه است، بلکه پایهای برای جذب بازیکن، طراحی تمرینات، ساخت آکادمی و حتی انتخاب سرمربی بعدی محسوب میشود. اما استقلال همواره با «تغییر»، بهجای «تثبیت»، مسیرش را طی کرده است.
استراماچونی یک فرصت بود؛ نه یک مسیر
یکی از معدود مقاطعی که استقلال چیزی شبیه به هویت بازی داشت، دوران کوتاه حضور آندرهآ استراماچونی روی نیمکت آبیپوشان بود. تیم او با ترکیب فوتبال هجومی و مالکانه، شادابی و سازمان تاکتیکی را تلفیق کرده بود. اما پروژه او نیز نیمهتمام ماند و بعد از آن، هیچکس ادامه همان راه را نرفت. هر مربی از صفر شروع کرد، بیآنکه بداند باشگاه چه مسیری را ترسیم کرده است.
جای خالی یک نقشه کلی برای باشگاه
تیمهایی مثل پرسپولیس، سپاهان و حتی تراکتور نشان دادهاند که داشتن یک نقشه راه، ولو با مربیان متفاوت، میتواند ضامن موفقیت باشد، اما استقلال هنوز درگیر آزمون و خطاست. نه سبک بازی دارد، نه زبان فنی مشخص، نه برنامهای برای آینده. حتی آکادمی باشگاه هم بهجای تغذیه تیم اصلی، کاملاً جدا و بیربط به آن فعالیت میکند.
برای بازسازی استقلال، باید از زمین شروع کرد
استقلال بیش از هر چیز نیازمند یک «بازسازی فنی» است. باید کمیته فنی یا مدیر فنیای تعیین شود که فلسفه مشخصی را در تیم نهادینه کند. این فلسفه باید در تمام ردههای سنی پیاده شود و مربیان آینده نیز بر اساس آن انتخاب شوند نه بر اساس شهرت یا فشار هواداران. بدون این اصلاح بنیادین، هر مربی جدید تنها به بخشی از این چرخه تکراری تبدیل خواهد شد.
انتهای پیام/
source