به گزارش خبرورزشی، رضا غندی پور واقعا حیف است؛ او یک استعداد خالص است که نباید هرز برود
در قرن هجدهم فرانسه، شخصیتهایی چون «ژولین سورل» در رمانهایی مانند قرمز و سیاه، با جاهطلبی و حرفهای پرطمطراق، بهجای ساختن خود، به ویرانی رسیدند. آنها تصور میکردند قهرماناند، اما با کلمات و تصمیمهای خود، تنها به تخریب چهره و موقعیتشان پرداختند. رضا غندیپور امروز در فوتبال ایران، کموبیش همان مسیر را میرود.
او جوان است، مستعد، اما در محاصرهای از صداهای متناقض. در حالی که قرارداد رسمی با پیکان دارد، در ترکیب ملوان بازی میکند، شکایت میفرستد، مصاحبه میکند، از روحیهی تیمی میگوید، بعد نامهای به اتحادیه بازیکنان مینویسد و از شرایط «فاجعهبار» خود مینالد. او نه تنها با عملکرد فنیاش، بلکه با حرفها و اطرافیانش در حال ساختن داستانی است که بیشتر شبیه پرونده است تا پیشرفت.
غندیپور در موقعیتی ایستاده که هر حرکتش زیر ذرهبین است. او بهجای اینکه با آرامش، مسیر بازیکنسالاری حرفهای را طی کند، وارد فضایی شده که بیشتر به زمین بازی ایجنتها و وکلا شباهت دارد. یک فضای مبهم که حالا کار را به شکایت رسمی پیکان و تشکیل جلسه در کمیته وضعیت کشانده است.
او چیزی نمیسازد. او در حال خرابکردن چیزیست که میتوانست آیندهاش باشد. مثل شخصیتهای ادبیات روشنگری فرانسه، که گمان میکردند حرف زدن یعنی اثبات برتری، اما در عمل، با کلمات خودشان را به لبه پرتگاه بردند.
غندیپور باید بداند که فوتبال جای نمایشهای حقوقی نیست. اینجا، عملکرد در زمین حرف اول را میزند. اگر قرار باشد هر بازی با یک بیانیه، یک شکایت، یک موضع عجیب همراه شود، فوتبالش دفن میشود زیر خاک اخبار فرعی.
و پرسش همچنان پابرجاست: رضا، تا کی میخواهی با زبانت، دیواری را خراب کنی که شاید خانهات میشد؟
توضیح خبرورزشی: درباره غندی پور خبری شنیدیم که انتشارش می تواند مسیر قصه را عوض کند! دو روز صبر کنید…
source