به گزارش خبرورزشی، ورود ترنت الکنان ساندر-آرنولد با فریاد هوادارانی همراه بود که او را خائن می خواندند. با گذشت چند روز از بازی لیورپول و آرسنال این سوژه همچنان برای رسانه های انگلیسی داغ است؛
دقیقهی ۹۵. مارتین اودگارد در موقعیتی برای خلق یکی از ماندگارترین لحظات فصل قرار گرفت. هواداران آرسنال در جایگاه «انفیلد رود» از جا برخاستند، و برایان مور، جایی در آن گالری افسانهای ذهنی، زمزمه کرد: «الآن وقتشه!» اما توپ از کنار دروازه رفت. و این شاید بهترین نمای خلاصهشده از کل فصل بود: لحظهای با پتانسیل بالا که بهجایی نرسید. با اختلاف ۱۵ امتیازی میان لیورپول و آرسنال، آن گل – حتی اگر بهثمر میرسید – تغییری در سرنوشت فصل نمیداد.
بازی همه چیز داشت: گل، درگیری، کارت، درام دیرهنگام. اما آنچه نداشت، «وزن قهرمانی» بود. این بازی اگرچه بهشدت تماشایی بود، اما در جدول هیچ سرنوشت قاطعی رقم نمیزد.
همین سبکسری، شاید جذابیت بازی را بیشتر هم کرده بود. لیورپول که دیگر چیزی برای از دست دادن نداشت، بهنوعی وارد یک مهمانی بیفشار شده بود. اما این فضا، به شکلی طعنهآمیز، فرصتی شد برای رخ دادن صحنهای که بازی با آن به یاد خواهد ماند: ورود ترنت الکساندر-آرنولد.
چگونه به خانواده پشت میکنند؟
وقتی ترنت وارد زمین شد، هواداران با او آنگونه رفتار کردند که گویی خائنیست. اگر این بازی واقعاً اهمیت داشت، شاید اصلاً او را بازی نمیدادند – یا لااقل برایش تشویقی ترتیب میدادند. اما در این فضای خاکستری، ورود او نه فقط فضای تاکتیکی تیم را بر هم زد، بلکه زمینهساز گل تساوی آرسنال شد. میکل مرینو در محوطه تنها ماند و گل زد. این یک اشتباه دفاعی ساده بود – یا شاید نشانهای از یک سردرگمی عمیقتر.
هو کردن ترنت، بهنحوی غیرمنطقی، شخصی و کاملاً نامتناسب بود. و همین، معنای واقعی «هواداری» را نشان میدهد. فوتبال بدون این واکنشهای احساسی و گاه بیمنطق، فقط آماری خشک میماند. ساندرلند هنوز کاونتری را دوست ندارد، استوک هنوز آرون رمزی را نمیبخشد، و لیورپول… حالا ترنت را زیر سؤال میبرد.
باشگاهی مدرن، با بیرحمی پنهان
ترنت – فرزند لیورپول، محصول آکادمی – باید میدانست در خانواده، نیمدل بودن ممنوع است. خداحافظیاش، اگر قطعی باشد، بخشی از روندیست که پیش از این هم اتفاق افتاده: فابینیو، هندرسون، فیرمینو، میلنر، کیتا… همه، آرام و بیسروصدا کنار گذاشته شدند. لیورپول باشگاهیست که وقتی تصمیم میگیرد، احساسات را کنار میگذارد. حتی فیرمینو در خاطراتش نوشت وقتی برای خداحافظی رفت، کلوپ فقط لبخند زد؛ چون تصمیم پیشتر گرفته شده بود.
و اما آرسنال…
در سوی دیگر، آرسنالیست که هنوز درگیر تعارف است. تیمی پر از کیفیت، اما اغلب بیتصمیم. باشگاهی که برای اخراج مربی، پنج سال صبر کرد. بازیکنانی مانند مارتینلی یا پارتی که فرصتهای تکراری دریافت میکنند، بدون آنکه جایگزینی برایشان آماده شود. اودگارد که باید رهبر باشد، در فصلی کلیدی ناپدید شده. ساکا درجا میزند. مهاجم واقعیای وجود ندارد.
سؤال این نیست که آیا آرسنال خوب بازی میکند یا نه. سؤال این است که آیا بلد است مثل تیمی مدرن، تصمیم بگیرد؟ آیا میتواند – مثل لیورپول – در لحظهی مناسب، «سرد» و قاطع باشد؟ یا همچنان به «فرایند» دلخوش خواهد بود؟
یک نتیجهی بیاثر، یک پیام بزرگ
بازی در انفیلد سرنوشت قهرمانی را رقم نزد. اما شاید سرنوشت فصل آینده را روشن کرد. لیورپول، با همهی احساساتی که هوادارانش را توصیف میکند، بلد است چه زمانی تصمیم بگیرد. آرسنال هنوز در حال تماشا کردن است.
source