به گزارش خبر ورزشی، حسن روشن مهاجم بی تکرار فوتبال ایران همیشه به صراحت لهجه و بیان بی‌ پرده حرف‌هایش مشهور است. حسن آقا سی تیر ۱۳۹۰ مصاحبه ای مفصل و خواندنی با ما انجام داد که می‌خواهیم دوباره به خلاصه آن نگاه کنیم:

–  ۱۵ ساله بودم که مستر رایکوف به تیم ملی جوانان دعوتم کرد به همین خاطر به من می‌گفتند طفل شیرین رایکوف. بنده خدا همیشه هوایم را داشت و همه جا مواظبم بود.

– یک بار مجموعه‌ای را تحت عنوان تیم ملی جوانان در اختیار رایکوف گذاشتند ولی در فرودگاه متوجه شد نصف بیشتر نفرات ثابت در واقع بازیکنان تیم ملی بزرگسال با سنین ۲۴ و ۲۵ سال هستند! علی پروین، کارو حق وردیان، برادران معینی و… همه فیکس تیم ملی جوانان بودند که به دستور فدراسیون فوتبال صورتهایشان را ۶ تیغه کرده بودند تا با تیم جوانان بروند! جالب اینکه همان تیم در مرحله مقدماتی حذف شد و مدیران فدراسیون فوتبال فهمیدند بار کج به مقصد نمی‌رسد.

– مدیران فوتبال ما خودشان خوابیدند و عقب ماندیم. کمبود امکانات، جنگ و… صرفاً بهانه بود. مگر عراق از وسط میدان جنگ و خرابه‌ها بلند نشد و سال ۲۰۰۷ کاپ قهرمانی جام ملت‌های آسیا را به خانه نبرد؟

– پرویز مظلومی الان سرمربی استقلال است و بارها به او گفته‌ام از میدان دادن به جوانان نترس. همین مستر رایکوف یک بار حسن روشن جوان را به جای غلامحسین مظلومی روانه میدان کرد. آنقدر ترسیده بودم که کنار زمین برای رفتن به داخل میدان تردید داشتم اما رایکوف من را به زور فرستاد داخل مستطیل سبز و انقدر پشتم ایستاد که شدم حسن روشن.

– در اواسط دهه ۵۰ ناگهان ناصر حجازی، رضا عادلخانی، نصرالله عبداللهی و غلامحسین مظلومی که هر چهار نفر فیکس تیم ملی بودند از تاج (استقلال) جدا شده و به شهباز رفتند ولی رایکوف خودش به آنها گفت بروید و به فکر زندگی خودتان باشید. وقتی آنها رفتند، مثل رایکوف دست‌هایش را از خوشحالی به هم مالید و گفت: “حالا تیمم عالی شد. آنها فیکس تیم ملی بودند و از بازی‌های باشگاهی اشباع شده بودند. اگر به این نفرات میدان نمی‌دادم، تماشاچی بیچاره‌ام می‌کرد و اگر فیکس بازی کنند هم انگیزه چندانی ندارند” البته آنها قبل از بازی تاج- شهباز کری می خواندند و می‌گفتند ۶ تا به تاج می‌زنیم اما در نهایت بازی را با نتیجه ۳ بر ۲ بردیم. البته نیمه اول ۳ بر صفر جلو افتادیم و من خودم گل اول را به ناصر حجازی زدم. در پایان نیمه اول می‌خواستیم داخل رختکن شادی کنیم، رایکوف با چک و لگد به ما فهماند فوتبال ۹۰ دقیقه است!

– فتح الله زاده بدش نمی‌آید او را با آبراموویچ مقایسه کنند

-قرار نیست ما در استقلال جانشین ناصر حجازی شویم. عکس او روی صندلی‌اش دراستقلال می‌ماند. وقتی ناصر روی تخت افتاد، آقایان به او حکم دادند! یادم می‌آید وقتی من هم مریض شده بودم یک خبرنگار گفت به شما چه پستی داده‌اند؟ ولی در پاسخ به او گفتم هنوز حالم آنقدر بد نیست!

– ناصر حجازی یک نفر بود. من و امثال من اسطوره نیستیم.

– به نظرتان جایی که علی جباری باشد، بازیکن استقلال به خودش جرات بی‌احترامی می‌دهد؟ البته من قبول دارم که خوب و بد در تمام اقشار وجود دارد حتی بین پیشکسوتان استقلال هم عده‌ای چاپلوس هستند.

– سال ۵۳ چند هوادار مشهور پرسپولیس من را بردند به رستورانی که متعلق به علی عبده(مالک پرسپولیس) بود و محراب شاهرخی اداره‌اش می‌کرد. در آنجا به من گفتند اگر بخواهی پیراهن پرسپولیس را بپوشی چقدر دستمزد می‌خواهی؟ من در دلم خندیدم و الکی رقم گفتم و با ۵۰۰ هزار تومان توافق کردم. چندی بعد زنگ زدند و گفتند مالک پرسپولیس گفته اگر حسن روشن به این تیم بیاید، من یک خانه هم به او می‌دهم. در همان مقطع باجناقم یک خانه در شمیران خرید به ارزش ۱۰۴ هزار تومان ولی فردای آن روز رفتم شمال و یک هفته بعد با تاج (استقلال) قرارداد سفید بستم. آقایان بعداً ۵ هزار تومان به ما دادند! همه اینها را گفتم که بگویم کسی با پول ماندگار نمی‌شود و پول تعصب نمی‌آورد.

بیشتر بخوانید:پدر ساپینتو را درمی آورم/ خسرو حیدری نیاید بهتر است/ رضائیان لباس پوشیدن را از مسی و رونالدو یاد بگیرد

به حجازی گل زدیم، سرمربی استقلال داخل رختکن کتک مان زد!/ داخل رستوران مالک پرسپولیس به من پیشنهاد دادند/ بعضی از پیشکسوتان استقلال چاپلوس هستند

source