اسطوره فوتبال ایران گفت: جامملتها هر چه بود به پایان رسیده و هنوز اعتقاد دارم بعد از پیروزی برابر ژاپن خیلی راحت میتوانستیم به فینال برسیم.
علی دایی پیشکسوت فوتبال ایران از خروج نخبهها از کشور و عقبماندن در زیرساختها گفت، جام ملتهای آسیا و عملکرد قلعهنویی را مرور و کارنامه تاج را نقد کرد و از پرسپولیس و مربی جدیدش حرف زد که حتی اسمش را بلد نیست!
علی دایی پیش از شروع جامملتها در قطر شرایط بسیار سختی پیش روی تیمملی را پیشبینی کرده بود. گفتید که به مردم وعده قهرمانی دادن، توقعات را بالا میبرد.
به اعتقاد من تیم ایران در قطر یک روند سینوسی را طی کرد. یک بازی خوب بود، یک بازی بد؛ یک نیمه خوب بود و یک نیمه بد. همچنان عقیده دارم و پیش از این هم به شما گفته بودم، نتیجه کلی تیمملی در قطر برمیگردد به این مهم که بازیهای تدارکاتی مناسبی برای آماده شدن جهت حضور در چنین تورنمنت بزرگی مهیا نشد.
برخی کارشناسان تراز اول همین عقیده شما را دارند و عنوان کردهاند که انگار تیمملی در قطر تازه حریفان تدارکاتی نسبتا مطلوبی برابر خود میدید!
من میگویم به همان دلیل عدم انجام بازیهای تدارکاتی مناسب پیش از سفر به قطر، تا بازی آخر ارنج اصلیمان را پیدا نکرده بودیم. شما بازیهای تدارکاتی و آمادهسازی کرهجنوبی و ژاپن را به یاد دارید؟ و ما چه کردیم؟ تازه با آن تدارک هم میتوان غافلگیر شد.
اما برابر ژاپن در یکچهارم نهایی شاید حتی داخل ایران خیلی امید به پیروزی برای تیمملی تصور نمیشد
خدمت شما عرض کردم، ما یک بازی خوب بودیم و یک بازی بد. بازی برابر ژاپن که به آن اشاره کردید، نیمه دوم چنان فوتبالی ارائه کردیم که هر تیمی برابر ایران قرار میرفت عاقبتی جز شکست نصیبش نمیشد. تیم ملی در دو دهه اخیر هرچند سال یک بار از این نمایشها داشته.
همین بازی برابر ژاپن امیدوارمان کرد که طلسم ۴۷ ساله نرسیدن به فینال جامملتها شکسته شود
خود من هم بعد از دیدن این بازی خیلی امیدوار شدم که بتوانیم به فینال برویم. اگر به فینال میرسیدیم شک ندارم قهرمانی به نام ایران سند میخورد.
تا این حد به قهرمانی ایران امیدوار شده بودید؟
شما ببینید که از آن سوی جدول چه تیمهایی به نیمهنهایی رسید. کرهجنوبی و استرالیا و عربستان حذف شده بودند. مانده بود قطر و اردن. ژاپن را هم که خودمان از گردونه خارج کردیم. اردن و قطر را همین چند ماه پیش از جامملتها در یک تورنمنت تدارکاتی شکست داده بودیم. بعد از بازی برابر ژاپن، خیلی به پیروزی برابر قطر در نیمههایی امیدوار شده بودم.
واقعا این افسوس برای این نسل ماند که هیچ قهرمانی و افتخار تیمی از خود به یادگار نگذاشتند!
بله، واقعا حیف شد که نتوانستیم به قهرمانی برسیم. خب این هم که نتیجه نگرفتیم و بیاییم از کارنامه تیمملی در بازیهای قطر دفاع کنیم درست نیست.
شاید تنها دستاورد فوتبال ایران از جامملتها پابرجا ماندن رکورد علی دایی با ۱۴ گل زده در ادوار این رقابتها به عنوان بهترین گلزن بود؟
باور کنید من به این موارد و مسائل فکر نمیکنم. تعداد گلهایم را هم نمیدانم و از حفظ نکردهام. گاهی دوستانم و شما یادآوری میکنید. زمانی که به زمین میرفتم تنها فکرم کمک به موفقیت تیمملی بود و این که با گلهایم دل مردم کشورم را شاد کنم. در هیچ لحظه از فوتبالم به فکر ثبت رکورد و رکوردشکنی نبودم. روزی شما رکورد شخص اسطوره دیگری را میشکنی و روزی بعد یک نفر میآید و از رکورد شما عبور میکند. اصلا مگر با این رکوردها و آقای گل جهان یا آقای گل جامملتها شدن چیزی به من اضافه شده و کاری برای من به شکل ویژه انجام دادند!؟ آدم چه بهتر که در انسانیت رکورددار شود که میماند، وگرنه این قبیل رکوردها همه کنار میرود. انسان بودن بزرگترین دستاوردی است که یک شخص میتواند به آن برسد؛ و این سعی و تلاش همیشگی من است. به بازیکنان فعلی و آینده هم همین توصیه را میکنم: اول به مسائل انسانی فکر کنند.
شاید غرور و شاید دستکم گرفتن حریف و بازیکنانش و در باد پیروزی چهار بر صفر مقابل قطر در آن تورنمنت، ناکامی برابر قطر در نیمهنهایی را رقم زد. مثل کانال تلگرامی که توسط کادرفنی برای مهار اکرم عفیف ایجاد شده بود؟
من هم چنین موضوعی را شنیدم. اگر واقعا چنین کارهایی کرده بودیم، به نظر من اکرم عفیف، بهترین بازیکن زمین در بازی برابر ایران بود. کما این که دیدید بهترین بازیکن جامملتها هم لقب گرفت. هم گل زد، هم گل ساخت و دست آخر هم باعث اخراج مهدی طارمی شد. هر کاری که یک بازیکن میتوانست برابر حریفش انجام بدهد، این بازیکن قطری برابر ما انجام داد؛ بنابراین باید اعتراف کرد که کانال تلگرامیتان کارایی مدنظرتان را نداشت. یا اطلاعات درستی درباره این بازیکن در این کانال وارد نشده بود یا بازیکنان به صحبتهای مطرح گوش نکردند.
مدتی پس از بازگشت تیمملی از قطر در برخی صفحات اینستاگرامی که منبع مشخصی هم نداشت، شایعه سنگین و غیرقابل باور تبانی چند بازیکن و دریافت رشوه از قطر برای کمکاری در دیدار ایران و قطر منتشر شد! موضوعی که تهمت خیلی سنگینی است و قابل پیگیری قانونی.
من همین مثل شما فقط در شبکههای اجتماعی با این موضوع مواجه شدم و از اظهار نظر خودداری میکنم. وقوع چنین فعلی از بازیکنان تراز اول و بینالمللی فوتبال ایران را خیلی بعید میدانم. برای من بهشخصه این موضوع باورنکردنی است و نمیتوانم قبول و باور کنم ورزشکار باغیرت ایرانی و وقوع چنین اتفاقی را! برخی نمیتوانند از روی ناراحتی و خشم از باخت، بروند هر شایعهای دلشان خواست راه بیاندازند تا انتقام بگیرند و عصبانیت خودشان را خالی کنند.
در حال حاضر آینده تیمملی را چگونه تصور میکنید؟
جامملتها هر چه بود به پایان رسیده و هنوز اعتقاد دارم بعد از پیروزی برابر ژاپن خیلی راحت میتوانستیم به فینال برسیم و قهرمان جامملتها بشویم که با قبول شکست تلخ برابر قطر از گردونه جام خارج شدیم. شاید خیلی سخت این فرصت و موقعیت تکرار شود و دیگر چنین مهلتی برای ما فراهم نشود. افسوس…!
در مصاحبههای پیشکسوتان فوتبال ایران اغلب روی این نکته تاکید داشتند که کمکهای سرمربی تیمملی در جایگاهی نبودند که بتوانند مفید واقع بشوند؟
خب این تصمیم و نظر مستقیم یک سرمربی است که چه افرادی را به عنوان کمک در کنار خود روی نیمکت داشته باشد. خود من هم هر تیمی بودم دستیارانم را خودم انتخاب میکردم. نمیتوانم نظر پیشکسوتان محترم فوتبالمان را رد کنم. نظرشان درست بوده است. کمکهای تیمملی بازیکنان موفقی بودهاند اما آیا در زمینه مربیگری هم رزومه و کارنامه درخشانی داشتهاند؟ به عنوان نفر اول یک کادرفنی چه رزومهای داشتند؟ یا اصلا در این حد کار حرفهای کرده بودند؟ بنابراین من حق را به کارشناسان و پیشکسوتان میدهم.
میگویند کمکمربی باید بتواند در بزنگاهها عصای دست سرمربی باشد؛ اما در بازی قطر و در چند برهه در جام ملتها این اتفاق نیفتاد.
همانطور که گفتم این از اختیارات تام سرمربی است که دستیارانش را انتخاب کند. شاید آقای قلعهنویی بخواهد برای ادامه کار خود در تیمملی و بازیهای مقدماتی جامجهانی ۲۰۲۶ از همین نفرات استفاده کند. من علی دایی نمیتوانم به انتخاب ایشان ایراد بگیرم. خود آقای قلعهنویی میتواند در این خصوص به فوتبالدوستان ایرانی پاسخگو باشد.
تیم ملی ساحلی سوم جهان شد که ارزشمند بود. در فوتسال هم در جهان حرف برای گفتن داریم. اما خب در تمام دنیا درست یا غلط، تیمملی بزرگسالان و موفقیتهایش برای علاقهمندان به فوتبال لذت دیگری به همراه دارد؟
پیش از پاسخ به این سوالتان، چون اشاره کردید، کسب عنوان سومی جهان را به ملیپوشان ساحلی کشورمان تبریک میگویم. تا اندازهای توانستند برای مردم جبران ناکامی تیمملی در جامملتها را انجام دهند. حرف شما را قبول دارم. در اغلب کشورها تیمملی بزرگسالان خواسته و ناخواسته اهمیت بیشتری دارد. ما باید دیدمان را بازتر کنیم. چون به نظر من تنها دلخوشی که مردم با آن آرام میگیرند همین فوتبال است. دیدید که اگر تیمملی نتیجه نگیرد همین دلخوشی را هم از مردم گرفتهایم.
صحبت از این است که زمان پوستاندازی تیمملی رسیده. احسان حاجصفی ۳۴ یا ۳۵ ساله و میانگین سنی بالایی که در قطر داشتیم. اما کسی که مثل علی دایی جسارت و جرأت اعتماد و میدان دادن به جوانان ناشناخته را داشته باشد، وجود ندارد؟
دو سال دیگر جامجهانی ۲۰۲۶ را خواهیم داشت. شکر خدا که با اضافه شدن تعداد تیمهای حاضر در این رقابتها و افزایش سهمیه آسیا مسیر راحتتری برای حضورمان پیش رو خواهیم داشت. به اعتقاد من، بهترین زمان ممکن را داریم که آرام آرام بهترینهای جوانان حاضر در لیگمان را وارد تیمملی کنیم تا بیایند و جای بازیکنان بزرگی که پیش از آنها در جوانی آمدند را بگیرند. من نمیخواهم اسم بازیکن خاصی را بیاورم. خب خیلی از این عزیزان در زمان جامجهانی ۲۰۲۶ شرایط سنی بالای حداقل ۳۳ سال را خواهند داشت. خب در قطر هم ما یکی از تیمهایی بودیم که میانگین سنی بالایی داشتیم.
به نظر شما چرا تیمملی در این ۱۰ سال اخیر کمتر رو به جوانگرایی آورده است؟
عملکرد ما نشان میدهد ما کار و فعالیتی نداشتهایم که بتوانیم در پس آن یک نسل جوان و آیندهدار را تحویل فوتبال ملیمان بدهیم. متأسفانه در ردههای پایه کار اصولی و مدتدار نکردهایم که این بازیکنان پله پله بالا بیایند و تجربه کسب کنند و عاقبت به کار تیمملی بزرگسالان بخورند. تیمهای پایهمان به امان خود رها شدهاند و فقط تعداد انگشتشماری به فوتبال حرفهای ادامه دادهاند. این یعنی سیستم و زنجیره نسلسازی برای فوتبال ملی نداریم. مشغول کارهای دیگر هستیم و شاید این چیزها برایمان مهم نیست.
به جز این دوره که تیمملی نوجوانان به جامجهانی رسید، در ردههای امید و جوانان ناکام مطلق بودیم؟
درخشش تیمملی نوجوانان را به پای برنامهریزی اصولی و تشکیلاتی فوتبالمان نگذارید. الان چه مدت از بازیهای نوجوانان میگذرد؟ دیدید که در این مدت آنها به حال خود رها شدهاند. چند دوره قبل بود که نوجوانان در جامجهانی ۴ بر صفر آلمان را شکست دادند. محمد شریفی همتراز ارلینگ هالند و چند بازیکن اسمی امروز جهان جزو ۶۰ پدیده آینده فوتبال شد. الان کجاست؟ محمد سلطانیمهر، سینا خادمپور، اللهیار صیادمنش و …، به کجا رسیدند و بازیکنان آلمان که مغلوب مطلق برابر همین نسل بودند الان کجا هستند. در سایر ردهها با تصمیمات اشتباه و انتخاب کسانی که نتوانستند کمکی به فوتبال پایه بکنند کار را پیش بردیم و ثمرهاش را هم دیدیم. در جوانان و امید دیدید که چه نتایجی حاصل شد. با این همه استعداد، این نتایج و عملکرد واقعا فاجعه است.
با این شرایط در تیمملی بزرگسالان نباید منتظر معجزه و حضور پدیدهها باشیم؟
به نظر من با این شرایط نمیتوانیم از آقای قلعهنویی ایراد بگیریم. ایشان تمام سعی خودش را کرد تا تیمملی در قطر نتیجه دلخواه را کسب کند. مگر مربی هست که بخواهد تیم تحت هدایتش ناکام و بازنده باشد؟ خیر، هیچ مربی دوست ندارد شکست تیمش را ببیند. اما در این میان ما یک مساله مهم را فراموش کردهایم.
شنیدن مساله مهم فوتبال ایران از زبان چهره کاردان و متخصصی چون علی دایی جالب است.
مساله مهم فوتبال ما مدیریت آن است. مدیران فوتبال ما یک دوره کوتاه بعداز ناکامی میروند و غیب میشوند و چند صباح بعد دوباره برمیگردیم به حضور همان نفراتی که همیشه شکست خوردهاند!
برای آقای کیروش احترام قائلم، اما ایشان از آسمان نیامد که مربی تیمملی بشود. مدیریت فوتبال ما با این مربی قرارداد بست. آقای کیروش را دوست دارم اما نتوانست به تیمملی ما کمک خاصی کند. سه دوره جامجهانی و دو دوره جامملتهای آسیا فرصت کمی نیست، بخشی بزرگ از تاریخچه تیم ملی ایران است؛ چه موفقیتی برای تیمملی به دست آورد؟ حالا کجاست که پاسخگو باشد. متاسفانه مدیران در فوتبال ما میروند و یک سالی نیستند و بعد دوباره که آبها از آسیاب افتاد، برمیگردند.
قطر با کیروش را ۴ بر صفر شکست دادیم، اما برابر قطر بدون کیروش، سه گل خوردیم و چندگل نخوردیم و تسلیم شدیم!
بله، قطر با یک تعویض بهموقع و کارشناسیشده برای دومین دوره پیاپی قهرمان جامملتها شد. حرف من این است که در پی ناکامیهای فوتبالمان کسی سراغ مدیریت فوتبال ایران نمیرود؟ همه یقه مربی را میگیرند! در سیستم باشگاههایمان هم متاسفانه همین روال را شاهد هستیم؛ در پی هر ناکامی اولین اتفاقی که رخ میدهد مربی را عوض میکنیم. چرا مدیر باشگاهی که نتیجه نگرفته تغییر نمیکند؟! چرا بعد از ناکامی در جامملتها فقط سرمربی باید پاسخگو باشد؟ چرا رئیس فدراسیون فوتبال پاسخگو نیست و کسی ایشان را بازخواست نمیکند؟! آقای تاج تا الان چند دوره در فدراسیون فوتبال سمت داشته است؟ آیا برای محک زدن توان مدیریت یک نفر کافی نیست؟
حتی زمانی که شما سرمربی تیمملی بودید آقای تاج هم در فدراسیون فوتبال بود.
آقایان، زمانی که میبینید ایشان نمیتواند فوتبالمان را به سوی موفقیت مدیریت کند و نتایج خوبی در زمان مدیریتشان نصیب فوتبال ملی ما نمیشود، باید به فکر تغییرات باشیم. این که در صورت عدم موفقیت تنها در فکر تغییر مربی و کادرفنی باشیم و دکور را عوض کنیم که کار خاصی نکردهایم. این عزل و نصبها بازی با افکارعمومی برای پنهان کردن نقش خودمان در باختهاست. باز هم تأکید میکنم که مشکل فوتبال ما مدیریتهایمان است. مدیریت فوتبال ما درست بشود باقی مسائل فوتبالمان هم درست میشود.
علیرضا فغانی تنها داور ایرانی حاضر در جامملتها (منهای موعود بنیادیفر که داور VAR بود) با پرچم استرالیا در قطر حضور داشت و در لیست FIFA برای جامجهانی ۲۰۲۶ حاضر خواهد بود. این هم یک ضعف بزرگ دیگر مدیریتی در فوتبال ما نیست؟
این مساله برمیگردد به همان مشکل مدیریتی که پیش از این صحبتش را کردم. مدیریت فوتبال ما درست باشد، مدیریت فدراسیون ما درست باشد، مدیریت ورزش ما درست باشد، این اتفاقها رخ نمیدهد. متأسفانه مشکل از آنجایی نشأت میگیرد که آدمهای خودمان را در پستهای مختلف به کار میگیریم. اصلا هرچقدر که این افراد انسانهای خوبی هم باشند، زمانی که صلاحیت اداره آن بخش را نداشته باشند، موقعی که تخصص بر عهده گرفتن آن مسئولیت را نداشته باشد، به طور حتم درگیر چنین مواردی که گفتید هم میشویم. نبودن داور از فوتبال ایران در جام جهانی ۲۰۲۶ که ۴۸ تیمی است و تعداد مسابقات خیلی افزایش دارد، واقعا فاجعه دیگری است. همه هم دلیلش را میدانیم که بیتوجهی به تامین سختافزار روز دنیا و آموزش داوران به ابزار مدرن است. این وظیفه کیست؟ مدیرانی که مشغول کارهای دیگرند.
جالب این که با توجه به اتفاقی که برای علیرضا فغانی در قطر رخ داد، AFC و فدراسیون فوتبال استرالیا حمایت تمام قد از ایشان داشتند، اما ما حداقل به رسم هممیهن بودن اقدام خاصی صورت ندادیم؟
ما پشت هم و حامی هم نیستیم. ما پشت و حامی هم باشیم به طور حتم میتوانیم خیلی از مشکلات و مسائل را حل کنیم؛ اما، چون هر کداممان فکر منافع خودمان و باند و جناح خودمان هستیم، چنین اتفاقاتی رخ میدهد. آقای فغانی چندین دوره جامجهانی قضاوت کرده و باعث افتخار فوتبال ایران در بخش داوری بوده است. اما کمیته داوران ما و خود ما چه کاری برای ایشان کردهایم؟ چرا آقای فغانی باید برود و در استرالیا کار داوری انجام بدهد؟ مگر ایشان یک سرمایه ملی برای ما نیست؟
علیرضا فغانی هم مثل خیلی از چهرههای ورزشیمان عطای میهن را به لقایش بخشید وقتی با نامهربانیها مواجه شد؟
این مهاجرتها تنها به ورزش ایران ختم نمیشود. الان چقدر مهندس و نخبه علمی و متخصص جراحی و پزشکی ایرانی در خارج از کشور مشغول فعالیت هستند؟! باید مدیریتی باشد که همه این افراد جذب خدمت در کشور خودمان بشوند. متأسفانه در حال حاضر نیروی متخصص در بخشهای مختلف کم آوردهایم.
در زمان برگزاری جامملتها لیگبرتر تعطیل بود. اما ورزشگاه آزادی همچنان همان شرایط مرمت نشده یک سال اخیر را دارد؟
همه این کاستیها را یک مدیر درست و کارآمد میتواند حل و برطرف کند چون خود آقایان میگویند پول هست و مشکل بودجه نداریم. یک مدیر شایسته و لایق که از کسی نترسد، میتواند راحت مشکلات را برطرف کند. زمانی که من قطر بازی میکردم، چهار تا پنج ورزشگاه بیشتر نداشت که آنها هم قدیمی بودند. اما الان به نظرم به اندازه جمعیتش ورزشگاه با گنجایش مناسب دارد که تمام مردم قطر بتوانند بیایند و فوتبالهای مختلف را تماشا کنند. ما، اما آن موقع یک ورزشگاه آزادی را داشتیم و یک نقشجهان که بتوانیم نشان بدهیم ما هم ورزشگاه داریم. مگر میشود مملکت به این بزرگی که این همه عاشق فوتبال دارد، زیرساختهای فوتبالش تا این حد فاجعه باشد؟! کدام مدیر آمده که به این مسائل اهمیت بدهد؟ البته این را بگویم که مشکل زیرساختها تنها معطوف به فوتبال نمیشود و در سایر رشتهها و حتی بخشهای مملکت هم با این معضلات مواجه هستیم. یا زیرساخت نداریم، یا اگر میسازیم بعضا فاقد کیفیت و کاربرد طولانی است.
از زیرساختهای کشور گفتید، سیل سیستان و بلوچستان هم میهنانمان را در این استان با مشکلات عدیده مواجه کرده.
مردم شریف سیستان و بلوچستان یا از کمآبی و بیآبی باید در مضیقه باشند یا به دلیل نبود زیرساختهای لازم اسیر بلایای طبیعی شوند. تصاویر و گزارشهای این سیل ویرانگر را دیدم و شرایط سخت زندگی این عزیزان را میفهمم. امیدوارم برای آینده رفاهی این استان اقدامات لازم صورت بگیرد.
به ورزش و مشکلات آن برمیگردیم. حضور در مدارس فوتبال و یا سایر رشتههای ورزشی شهریههای سنگینی روی دوش خانوادهها میگذارد؟
این موارد را باید ببینیم و حرف هم که بزنیم همه دشمنمان میشوند. من از سر دلسوزی حرف میزنم که میبینم جوانانمان نمیتوانند به میزان نیاز و در محیط استاندارد و ایمن ورزش کنند. امکانات لازم برای پرداختن به ورزش در اختیارشان قرار ندارد. میدانید از ۸۵ میلیون جمعیت ایران چه تعداد ورزشکار نخبه میتوان کشف کرد و پرورش داد؟ برای داشتن جامعهای با نشاط و موفق باید در ورزش و چنین قسمتهایی سرمایهگذاری کنیم.
خیلی از چهرههای ما مثل خود علی دایی اگر اراده و پشتکار شخصی خودشان نبود، امکان دلسرد شدن از ادامه راه به دلیل نداشتن امکانات پیش رویشان بود.
به طور حتم همین است که میگویید. من مسیرم را از ابتدای راه انتخاب کردم و با تمام دشواریها دلسرد نشدم و ادامه دادم. الان و در این سن هم مسیر پیش روی خودم را انتخاب کرده و در آن گام برمیدارم. دوستان خوبی دارم. خانواده خیلی خوبی دارم. همسرم و دخترانم خیلی وقتها با من صحبت میکنند. به تنهایی نمیتوانستم تا به امروز این مسیر را طی کنم. امید به خدا که همیشه همین عزیزانم کنار من باشند تا بتوانم در مسیر صحیح قدم بردارم.
علی آقا؛ هادی چوپان هم در رشته خودش یک علی دایی است که با پشتکار خودش موفق شد، قهرمان مسابقات آرنولد کلاسیک ۲۰۲۴ بشود؟ میگفت تمام مخارج سنگین را خودش داده و از خانواده خودش بخاطر تنگناهای مالی عذرخواهی میکرد.
قهرمانی هادی چوپان علاوه بر خودش، برای مردم کشورمان هم شیرین و لذتبخش بود. به ایشان از صمیم قلب تبریک میگویم. گفت و گویش با آرنولد را دیدم که میگفت چگونه آرزوهایش را دنبال کرده و عاقبت به آن رسید. هادی هم مسیر سختی را برای تحقق اهداف و آرزوهایش پشت سر گذاشته. هادی چوپان الگوی مناسبی برای جوانان عاشق ورزش است. باید چنین نخبهها و استعدادهای توانمندی که کم هم نیستند مورد حمایت مسئولان ورزش قرار بگیرند. اینها پرچم کشور را بالا میبرند و ایران را سر زبانها میاندازند. باید قدرشان را دانست.
از دوستان خوب صحبت کردید. یحیی گلمحمدی که از بانکتجارت دوستیتان شکل گرفت، عاقبت از پرسپولیس جدا شد؟
چون در بطن ماجراهای پرسپولیس نیستم، نمیتوانم نظر خاصی در مورد دلیل رفتنش بدهم. یحیی در طول مدت حضورش در پرسپولیس خیلی زحمت کشید که قابل کتمان نیست. چندین جام قهرمانی لیگبرتر، حذفی و سوپرجام را به تالار افتخارات پرسپولیس افزود. امثال یحیی گلمحمدی در فوتبالمان زیاد نیستند. باید از چنین نیروهایی استفاده کرد. این چنین افرادی هستند که میتوانند کیفیت فنی فوتبال ما را بالاتر ببرند. با این که خیلی وقت است از هم خبر نداریم، اما نتایج کار یحیی در پرسپولیس را دیدهام. متأسفانه برخی اتفاقات اشتباه باعث از بین رفتن دلخوشی مردم میشود.
اخیرا مدیرعامل پرسپولیس از چندین نوبت مذاکره و پیشنهاد برای همکاری با علی دایی صحبت کرده بود. این مذاکرات تا کجا پیش رفت؟
چون من فعلا فوتبال به برنمیگردم، همان ابتدا نه را گفتم. آقای درویش به من لطف داشت. خدا را شکر الان زندگی آرام خودم را دارم. دفعه قبل به شما گفتم؛ تا کی باید در استرس و فشارهای فوتبال باشم؟ خدا را شکر این مسیری هم که انتخاب کردهام درست بوده. حالا شاید یک روزی به فوتبال برگشتم. همیشه گفتهام عشق علی دایی به فوتبال سر جای خودش ثابت قرار دارد. اما بعضی مواقع بد نیست که از عشق خودت (فوتبال) دور باشی.
مربی در ایران و همهجای دنیا میبینیم که تا نزدیک ۸۰ سالگی هم با حرارت به کار مشغولند. برای علی دایی خیلی زود نیست که خودش را بازنشسته کند؟
چه کسی گفته که من بازنشسته شدهام؟! فقط الان در این شرایط نمیخواهم کار کنم. این تصمیم ربطی به بازنشستگی ندارد. بعد هم بگویم که آدمها، مختلف هستند. من یک مسیر برای زندگیام انتخاب میکنم، دیگران مسیری متفاوت با من را انتخاب میکنند.
شرایط پرسپولیس بعد از جدایی یحیی گلمحمدی و نفراتی که جذب شدهاند، جوری هست که به موفقیت این تیم خوشبین باشیم؟
به غیر از بازی نخست با کادر جدید برای آلومینیوم، در برابر تراکتور و ذوبآهن که دو تیم خوب لیگ هستند را پیروز شدند. این نشان میدهد مسیر حرکتی تیم در شرایط خوبی قرار دارد. امیدوارم که پرسپولیس بتواند نتایج خیلی بهتری رقم بزند تا بتواند دل هوادارانش را شاد کند.
سابقه همکاری علی دایی با رضا درویش در سایپا، چندین بار پیشنهاد همکاری دوباره این مرتبه در پرسپولیس و سابقه دوستیتان و جدایی یحیی و عدم شناخت کافی اوسمار از بازیکنان ایرانی این حرف و حدیث را شکل داده که خریدهای جدید پرسپولیس با نظر شما صورت گرفته و به این ترتیب به زودی و یا آیندهای نزدیک، شاهد حضور علی دایی روی نیمکت هدایت پرسپولیس خواهیم بود؟
به هیچ عنوان من در این موارد که گفتید دخالتی نکردم و نمیکنم چون اصلا به من ربطی ندارد. خدمت شما گفتم که فکر بازگشت به فوتبال به این زودیها را ندارم. من اصلا نمیدانم خریدهای پرسپولیس چه نفراتی هستند. باور میکنید اگر شما نمیگفتید، اسم مربی پرسپولیس جدید را در خاطر نداشتم. اینها شایعاتی است که اصلا صحت ندارد. ضمن این که هیچ کسی از طرف پرسپولیس از من نخواسته که در مورد بازیکنان مد نظر تیم اظهار نظر کنم.
شاید خودتان بیخبر باشید، اما در فضایی از نام علی دایی سوءاستفادههای متعددی صورت میگیرد. در اینستاگرام، فیسبوک، تلگرام و … صفحاتی به نام هواداران علی دایی ساخته شده و میشود. طرف جایی شما را دیده و یک عکس یادگاری هم گرفته و با همان عکس خود را از دوستان نزدیک شما قلمداد کرده و از مردم سادهدل سوءاستفادههای مالی و اخلاقی میکنند؟
همانطور که گفتید، خودم هم این موارد و مسائل را رصد میکنم. علی دایی تنها در اینستاگرام یک صفحه دارد که حرفی و صحبتی با مردم کشورم داشته باشم از این طریق مطرح میکنم. نه در تلگرام، نه در ایکس و نه فیسبوک و هیچ شبکه اجتماعی دیگری فعالیت ندارم. هیچ فنپیج و هیچ صفحه دیگری به جز صفحه خودم که مشخص است، ارتباطی به من ندارد و مورد تأییدم نیست و در ارتباط و تحت نظر من نیستند. حرفم را همیشه در صفحه اینستاگرام خودم میزنم و طی یکی دو سال اخیر هم تنها با شما یا اپلیکیشن عادل فردوسیپور مصاحبه کردهام و صحبتهایم را با مردم عزیز کشورم در میان گذاشتهام. دوستانم مواردی را برای من میفرستند که فلان صفحه در فلان شبکه اجتماعی این نقل قول و حرف را به نامم مطرح کرده! بعضی از عزیزان هممیهن هم صحبتهای من را در صفحات خود بازنشر میکنند. اما حرفی که از من نقل شده باشد که یا در پیج خودم منتشر نشده یا با رسانهای رسمی صحبت نکرده باشم، در هر جایی باشد خلاف واقع است.
از طریق قانونی هم با این موارد سوءاستفاده از نام خودتان و احساسات پاک دوستدارانتان اقدامی کردهاید؟
راستش بله، از طریق قانونی و پلیس فتا اقدام کردهام که شایعات مطرح به نام من از جانب من نیست. مردم حرف کسانی که از اسم من برای اهداف ناپسند خود سوءاستفاده میکنند را باور نکنند. من هیچ وقت به کسی که میخواهد با من عکس بگیرد نمیتوانم جواب رد بدهم. حساب مردم شریف را از سوءاستفادهگران جدا میدانم. آن لحظه که برای عکس گرفتن میآیند که نمیتوانم از افراد عدم سوءپیشینه بگیرم. اما از مردم خواهش میکنم اگر مایل هستند از اخبار و احوال و صحبتهای من در خصوص موارد مختلف مطلع شوند، فقط به صفحه اینستاگرام خودم مراجعه کنند که تنها مرجع صحبت مستقیم با من و درد و دل با این عزیزان در شبکههای اجتماعی است.
source