خوزستان اسپورت- سرمربی تیم فوتبال صنعتنفت آبادان در یک مصاحبه تفصیلی در خصوص مسائل مختلف توضیحاتی ارائه کرد.
به گزارش خوزستان اسپورت و به نقل از تسنیم، عبدالله ویسی در لیگ بیستودوم دست به کاری بزرگ زد و توانست صنعت نفت که در آستانه سقوط بود را در لیگ برتر نگه دارد. او با وجود مشکلاتی که در این باشگاه همچنان دیده میشود بار دیگر هدایت زردپوشان آبادانی را برعهده گرفت و این بار امیدوار است کار نفتیها برای بقا در لیگ برتر به هفته آخر کشیده نشود.
عبدالله ویسی در این مصاحبه تفصیلی به سئوالات مختلفی درباره آخرین وضعیت تیم نفت آبادان، نقل و انتقالات لیگ برتر و تیم ملی ایران پاسخ داده است که در ادامه میخوانید.
شرایط آمادهسازی صنعت نفت پیش از لیگ بیستوسوم را چطور ارزیابی میکنید؟
به دلیل شرایط آب و هوایی آبادان و اینکه نمیتوانستیم صبح و عصر تمرین کنیم، اردویی در شهرکرد و دو بازی دوستانه برگزار کردیم. پس از آن هم یکی دو روز استراحت و از 28 تیرماه اردوی دوممان را در تهران شروع کردیم. در اردوی تهران هم 3 بازی تدارکاتی مدنظرمان بود که یکی از بازیها با پرسپولیس بود. تقریباً تیممان آماده شروع لیگ است. هنوز ترکیب تیممان کامل نشده، 3 بازیکن عراقی قرار است 4-5 روز پیش از شروع لیگ به جمع ما ملحق شوند. تقریباً از شرایط تیم راضی هستیم. تیم جوانی داریم و 4-5 بازیکن باتجربهمان را کنار جوانهای تیم حفظ کردیم. مطمئناً سال خوبی پیشرو خواهیم داشت و نمیگذاریم مردم آبادان و هوادارانمان مثل فصل گذشته اذیت شوند.
خواستههای شما در فصل نقل و انتقالات برآورده شد؟
نه، به خاطر بودجه محدودمان نمیتوانیم با تیمهای پولدار رقابت کنیم. همه میدانند که آنها هزینههای سرسامآوری دارند و خوب خرج میکنند و بازیکنان مطرح، در حد تیم ملی و درجه یک را جذب کردهاند ولی ما نتوانستیم کاری کنیم. فقط 2 بازیکن لیگ برتری به نامهای حسین شنانی و جلال علیمحمدی را به خدمت گرفتیم و بقیه بازیکنانی که گرفتیم، خوزستانیهایی هستند که در لیگهای پایینتر بازی میکردند. ما شرایط آنها را رصد و سپس با آنها قرارداد امضا کردیم.
با چنین شرایطی هدفگذاری صنعت نفت برای فصل آینده چیست؟
فقط میخواهیم شرایط ما مثل سال گذشته نشود. هدف ما این بود که مثل تیمهای دیگر برای بالای جدول و کسب سهمیه بجنگیم ولی نشد. مردم و مسئولان انتظار داشتند که من در آبادان بمانم و نتوانستم به این خواسته پشت کنم. اشک و غم و شادی مردم آبادان را دیدم و نمیتوانستم جدا شوم. 4،5 پیشنهاد خوب از تیمهایی که میتوانستند برای سهمیه بجنگند داشتم ولی نتوانستم از صنعت نفت جدا شوم. از مردم خوب آبادان انتظار دارم فریب یکسری از حرفها را نخورند و پشت ما بمانند، همانطور که همه ناامید بودند و میگفتند این تیم میافتد. آن زمان گفتم که پشت ما باشید و امیدوار بمانید و پشت ما ماندند و ثمره آن را دیدند، الان هم انتظار دارم که پشت ما بمانند و مانند سال گذشته به ما اعتماد کنند. روزهای خیلی خوبی خواهیم داشت.
هواداران آبادانی فریب چه مسائلی را نخورند؟
در بعضی از صفحات مجازی خیلی چیزها درباره ما مینویسند و بد میگویند. خودم حضوری در فضای مجازی ندارم. انتظار دارم که مردم فریب یکسری آدم که منافعشان در خطر است را نخورند. افرادی که منافعی پیش ما ندارند کارشکنی میکنند و این موضوع همیشه در آبادان و شهرهایی که طرفدار زیاد دارد، بوده است. این اتفاق برای ما میافتد و از مردم و هواداران میخواهم به خود ما اعتماد کنند. بعد از 7-8 هفته چشمانداز تیم مشخص میشود، اگر بد بودم، خودم میروم و نیازی نیست که کسی من را بیرون کند. تمام تلاشمان را میکنیم که بهترین نتایج برای صنعت نفت آبادان رقم بزنیم.
با توجه به اینکه گفتید نمیخواهیم در فصل آینده هوادارانمان مانند سال گذشته اذیت شوند، صنعت نفت در لیگ بیست و سوم چه جایگاهی را میتواند به دست بیاورد؟
میخواهیم مردم اذیت نشوند و شرایط طوری نباشد که دوباره با دعا، نیایش، التماس و اشک در لیگ برتر بمانیم. میخواهیم هواداران راحت باشند و یک تیم خوب داشته باشند و خیالشان راحت باشد که در لیگ برتر هستند. من به بازیکنانم هم گفتهام که اگر بعد از یک برد معمولی جشن بگیریم این کار در حد نام فوتبال آبادان و خوزستان نیست، مردم خوزستان میخواهند برای مسائل بزرگ و بردهای بزرگ جشن بگیرند. نمیدانم چه جایگاهی را به دست میآوریم ولی مطمئناً نمیگذاریم دوباره مردم اذیت شوند.
صنعت نفت در فصل گذشته شاهد تغییرات زیادی در کادرفنی و تا هفتههای پایانی گزینه جدی سقوط بود، چه اتفاقی افتاد که بعد از آمدن عبدالله ویسی این تیم در لیگ برتر ماند؟
همیشه تغییرات خوب نیست، یک تیم در زمانی مربی عوض میکند و یک شوک ممکن است باعث شود اتفاقات خوبی رقم بخورد ولی تیم ما تا قبل از آمدن من، 3 مربی عوض کرده بود و هیچ اتفاقی برایش نیفتاد. فصل گذشته 4 بار از صنعت نفت پیشنهاد داشتم و هر 4 بار در مسیر آبادان بودم که به من گفتند برگرد. با ماشینم در حال رفتن به آبادان بودم و هر چهار بار من را برگرداندند و دقیقه آخر یک نفر دیگر جایگزین من شد. در تمام تیمهای خوزستانی مربیگری کردهام و به نوعی بدهکار فوتبال آبادان بودم.
زمانی که تیم در رتبههای دوازدهم، سیزدهم و پانزدهم بود به من گفتند که بیایم اما نشد. زمانی که صنعت نفت در جایگاه شانزدهم جدول قرار گرفت دیگر راهی وجود نداشت، یا صنعت نفت باید میافتاد و یا اینکه من باید میرفتم و یک کار خاصی انجام میدادم. تمرکز کردم و فقط میخواستم بگویم که میتوانیم کاری کنیم چون تجربهاش را با پیکان داشتم. مهمترین موضوعی که رغبت پیدا کردم که به صنعت نفت بیایم، بازی رودرروی این تیم با مس کرمان بود و میدانستم اگر این تیم را شکست دهیم 3 امتیاز به امتیازهای خودمان اضافه میکنیم و از آنها هم 3 امتیاز کم میکنیم.
به بازیکنانم گفتم که مانند یک توپ کمباد هستیم که باید خودمان را باد کنیم. حریفمان هم یک توپ پرباد بود و به آنها سوزن زدیم و داشتیم بادشان را خالی میکردیم. تنها رقیب ما مس بود، البته پیکان هم میتوانست رقیب ما باشد ولی با یک برد خودش را از پایین جدول جدا کرد. در بازی رودررو با مس اگر کمکداور که تجربه قضاوت در جام جهانی را داشت، نبود شاید آن پنالتی را برای ما نمیگرفت. تمام کارشناسان هم گفتند که صددرصد پنالتی بود و پرچم کمکداور خیلی به ما کمک کرد. به سراغ تیمهای بعدی رفتیم و مردم و مسئولان استانی هم از ما حمایت کردند. من به عنوان یک فوتبالی میگویم اگر صنعت نفت سقوط میکرد حداقل برای 7-8 سال نمیتوانست به لیگ برتر صعود کند.
اگر سقوط میکرد ظلم به فوتبال بود؟
قطعاً. در اصفهان طرفدار سپاهان هستند، تبریزیها هوادار تراکتور هستند اما صنعت نفت همه جا طرفدار دارد. من در کیش، آستارا و بندرعباس هم طرفدار صنعت نفت را دیدهام. برای همین تمام تمرکزم را گذاشتم. 72 روز بود به خانه خودم نرفتم و بازیکنان و مسئولان هم به ما کمک کردند.
با وجود اینکه صنعت نفت بودجه بالایی برای سال آینده ندارد اما انتظارات از شما و تیمتان خیلی بالاست و اگر در لیگ نتوانید شروع خوبی داشته باشید ممکن است تحت فشار قرار بگیرید.
شروع خوب مهم است ولی نمیتواند همه چیز باشد. با یک برد به بهشت نمیرویم و با یک باخت جهنمی نمیشویم. به همین دلیل میگویم که مردم آبادان گول نخورند و ما انتظار داریم که پای تیم ما بمانند. عاقبت تیم صنعت نفت عاقبت خوبی خواهد بود؛ چه من باشم چه نباشم. تمام تلاشمان را کردیم که بازیکنان خوب و با انگیزهای بگیریم تا برای تیم جان دهند. همه بچههای ما انگیزه دارند و از همه آنهایی که گفتند ما در آبادان بمانیم انتظار داریم که پای این تیم بمانند. نمیگویم با 3-4 باخت پای ما بمانند، نه؛ من را اخراج کنند ولی در مجموع پای تیم صنعت نفت بمانند و اگر مربی دیگری آمد حمایت کنند.
اینکه میگویید یکسری افراد هستند که فضا را مسموم میکنند مشخصاً چه قشری هستند؟
این افراد هوادار صنعت نفت و فوتبال آبادان نیستند. عدهای هستند که بیمارند و این بیماران را نمیتوان خوب کرد. سرطانی بدخیم است. شاید یکسری هستند که منافع دارند و همه مردم آبادان آنها را میشناسند که کارشکنی میکنند. امیدوارم این افراد نتوانند قد علم کنند نه به خاطر خودم، چون من مربی هستم و این کار شغلم هست و روزی میروم. انتظار دارم که مردم فریب یکسری از افراد را نخورند.
اتفاق ناگواری که در تمرین صنعت نفت در آبادان برای شما رقم خورد در راستای همین کارشکنیها بود؟
آن قضیه فرق میکرد. عدهای که در فوتبال هستند اعتقاد دارند که صنعت نفت هیچ کاری برای آنها انجام نداده است، در صورتی که آن بازیکن یا مدیر و مربی، اسمش به خاطر صنعت نفت معروف شده، اگر سرکار هست و خانهدار شده و زمانی که بازی کرده و پول گرفته همه آنها به خاطر نفت آبادان بوده است. آنها سهمخواه هستند و میگویند باید باشیم. این موضوع با آن مسائل فرق دارد. من میگویم شما برای صنعت نفت زحمت کشیدید، درست اما پولش را گرفتهاید. اگر 10 سال برای یک تیم مجانی بازی کردم و چند تیم من را میخواستند و برای پول بیشتر نرفتم، بعد بیایم و ادعا کنم. فوتبالیستی که برای 500 میلیون تومان و مربیای که برای یک میلیارد جابهجا میشود نباید بگوید که من تعصب دارم، این دروغ محض و عوامفریبی است. این افراد سهمخواه و خرابکار هستند. مردم آبادان مردم بسیار خوبی هستند و نباید فریب این مسائل را بخورند. در اتفاقی که در تمرین افتاد اشتباه کردم که بزرگش کردم و میتوانستم بهتر جمع کنم. این بازیکن در سالهای گذشته در تیم بود و میخواست امسال هم باشد ولی من به او گفتم که به خدمت سربازی برود چون سنش بالا رفته و میخواستم به او کمک کنم که اتفاقات بدی رقم خورد و نباید رسانهای میشد. مقصر من بودم ولی بعد از اینکه در رسانههای خارجی مطرح شد در صداوسیما توضیح دادم تا سوءاستفادهای نشود.
یکی از بازیهای مهمی که در صنعت نفت در فصل گذشته داشتید مقابل استقلال در ورزشگاه آزادی بود، تساوی در تهران شما را به بقا امیدوار کرد و استقلال هم از کورس قهرمانی دور شد. در اواخر این دیدار حاشیههایی بین شما و ساپینتو به وجود آمد که حتی باعث شد سرمربی استقلال بگوید ویسی را نمیشناسد و او باید پاسپورتش را به من نشان دهد.
در آن مقطع اگر با خانواده خودم هم بازی میکردم به آنها رحم نمیکردم چون تمام تلاشمان را میکردیم که صنعت نفت بماند. اگر با بچهام هم بازی داشتیم، بچهام را له میکردم و دنبال این بودم مردمی که برای برد مقابل مس و نساجی خودشان را به هوا و زمین زدند را خوشحال کنم. بازی با استقلال روز خوبی برای تیم ما بود و تمام ایران دنبال نتیجه آن بازی بودند چون با برد استقلال در کورس قهرمانی باقی میماند و نتیجه گرفتن صنعت نفت هم ما را به بقا امیدوار میکرد.
بازیکنان را تفهیم و آنها را به لحاظ ذهنی آماده کردیم و اینقدر خوب بودیم وقتی با یک گل هم عقب افتادیم توانستیم نتیجه را جبران کنیم. هنوز میگویم که در بازی با استقلال آن توپ پنالتی نبود و گل سپاهان هم درست نبود اما اعتراضی نکردم و مثل یکسری از مربیان نبودم که بگویم میخواهند صنعت نفت را بیندازند. وقتی ما خوب بودیم چه کسی توانست جلوی ما را بگیرد. به نظر من ساپینتو باعث شد استقلال قهرمان نشود. اگر کنار زمین باشم باید کمیته انضباطی و اخلاق محروم کنند و نگذارند شلوغ شود چون تماشاگران و بازیکنان مربی را میبینند. ساپینتو را هم بازیکنان و تماشاگران میدیدند و هیجانی میشدند و باعث شد 2 قهرمانی از استقلال گرفته شود.
بالاخره با ساپینتو آشتی کردید؟
دیگر او را ندیدم و فرصتی برای آشتی پیدا نکردم. مربی خارجی وقتی به فوتبال ما میآید باید به ما درس بدهد. زیاد در تمرینات تیمهای خارجی شرکت کردم. دورهای در تمرینات بارسلونا حضور یافتم و تا یک سال برای خودم تمرین طراحی میکردم، هنوز بعد از 20 سال کارهای بدنی تیمهایم را با متدهای تمرین بارسلونا طراحی میکنم. به خاطر همین است که میگویم مربی خارجی باید به ما به لحاظ اخلاقی هم درس بدهد، اینکه در کشور خودم از من هویت بخواهد یک توهین است. هویت من معلوم است، من با یک تیم بینام و نشان مثل صبای قم آسیایی و با تیم استقلال خوزستان قهرمان شدم و شاهین بوشهر را لیگ برتری کردم. ساپینتو اگر هویت فوتبالی من را میخواست که معلوم است و اگر هویت اجتماعی من را میخواست بداند من یک ایرانی هستم و او نباید این حرف را به من میزد. ساپینتو به من توهین کرد و من هم از کوره در رفتم.
بعد از قهرمان کردن استقلال خوزستان در لیگ برتر تا نگه داشتن صنعت نفت در لیگ برتر در فصل گذشته، وقفه چند سالهای پیش آمد تا عبدالله ویسی خودش را دوباره ثابت کند و به فوتبال ایران نشان دهد که مربی بزرگی است.
شما میبینید که یک مربی تیمش را دهم نکرده، ولی باز به او تیم میدهند یا مربی دیگری که تیمش سقوط کرده مجدداً به او تیم میدهند و بعد میگویند بهترین نتایج تاریخ فلان تیم این است که دهم شده است. بعد از استقلال خوزستان به سپاهان رفتم، سپاهانیها گفتند که در 3 سال میخواهیم انقلاب کنیم، آنها قبل از آمدن من سیزدهم جدول بودند، با سپاهان پنجم جدول بودم ولی به من فحش دادند و گفتند ویسی با سپاهان موفق نبود. همان تیم را کرانچار سیزدهم کرد. قلعهنویی وقتی به سپاهان آمد این تیم را پنجم کرد و همه گفتند امیرخان سپاهان را چهاردهم تحویل گرفت و پنجم تحویل داد. پس من چه؟ تازه سال بعد شاهین بوشهری که 7 امتیاز عقب بود را به لیگ برتر آوردم ولی هیچکس چیزی نگفت و سال بعد هم من را از بوشهر اخراج کردند. بعد از آن هم در پیکان بودم که این تیم را هم در لیگ نگه داشتم.
شاید رابطه من با آدمهای پشت پرده خوب نیست اینطور میشود یا شاید رابطهام با رسانهها خوب نیست که اینطور میشود. کارم را انجام میدهم و با تمام وجود در تیمی که هستم کار میکنم. کمیته اخلاق یک بار من را دعوت کرد و گفت تو دلال هستی! من در استقلال خوزستان که بودم از یک روستا بازیکنی را به تیمم آوردم، 5 میلیون هم به آن بازیکن دادم تا به خانوادهاش کمک کند و هنوز هم از او طلبکار هستم آن وقت گفتند ویسی از این بازیکن 5 میلیون خواسته و آن بازیکن نداده و خط خورده است. بعد از آن کمیته اخلاق به من گفت که دلال هستم. گفتند 21 دلال از من شکایت کرده و گفتهاند که ویسی از ما بازیکن نمیگیرد. به کمیته اخلاق گفتم مجسمه من را بسازید کنید و سردر اینجا بزنید! کمیته اخلاق به من گفت که بازیکنان ایجنت دارند و باید با آنها مذاکره کنید.
مدیربرنامههای بازیکنان اغلب با چند بازیکن در ارتباط هستند و برای تیمها شرط هم میگذارند؟
مدیربرنامهای به باشگاه آمد و لیستی به ما داد. 48 بازیکن در لیستش داشت و به صورت پکیجی باید بازیکن انتخاب میکردیم. در تیمم دفاع راست داشتم ولی مدیر برنامهای به من میگفت که اگر این هافبک را میخواهی، یک دفاع راست هم دارم، انگار میخواستم میوه بخرم. در این شرایط به من بازیکن نمیدهند. ما با بازیکنی صحبت کردیم و 5 میلیارد هم قرار بود به او بدهیم اما به تیم دیگری رفت با 4 میلیارد تومان، تازه باید مالیات هم میداد. این اتفاق به این دلیل بود که همراه آن بازیکن، 3 بازیکن دیگر هم توسط آن مدیر برنامه باید ترانسفر میشد. این مسائل را در کمیته اخلاق هم گفتم اما گفتند که بازیکن مدیربرنامه دارد.
به خاطر این مسائل به دنبال بازیکنان عراقی رفتید؟
فرهنگ بازیکنان عراقی به ما نزدیک است، زبان ما را میفهمند و با شهر ما 40 دقیقه به لحاظ زمان فاصله دارند و میتوانند با ماشین خودشان رفت و آمد داشته باشند، حتی مالیات هم ندهند. در گذشته هم عراقیهایی که در صنعت نفت کار کردند موفق بودند و ما با تحقیقات کامل سراغ آنها رفتیم. وقتی بازیکن ذخیره لیگ برتری به ما گفت که 15 میلیارد میخواهم، سراغ عراقیها رفتیم و با زیر 10 میلیارد جذبشان کردیم.
مهدی تاج رئیس فدراسیون در روزهای گذشته عنوان کرد که یک مدیر برنامه 127 میلیارد در یک فصل درآمد داشته است.
آقای تاج! شما که این مسائل را میدانید و دوست ما هستید، دخالت کنید چرا این اتفاقات میافتد؟ آیا مدیر برنامه مسی هم 10 بازیکن دیگر هم دارد؟ نهایت 2یا 3 بازیکن دارد. الان من حرف بزنم باعث ناراحتی مدیربرنامهها میشود. 10 تا دوست دارم که مدیر برنامه هستند و با همه آنها هم رفاقت دارم و هیچ بازیکنی هم از آنها نگرفتم در صورتی که رفت و آمد خانوادگی هم با آنها دارم.
هیچ بازیکنی از مدیر برنامهای نگرفتم. شنانی هم که از لیگ برتر گرفتیم گفت من مدیربرنامه دارم و آمد باشگاه مذاکره کردیم ولی سایر بازیکنان که از لیگهای پایینتر آمدند هیچکدام مدیربرنامه نداشتند. جلال علیمحمدی هم که جذب کردیم خوشبختانه مدیربرنامه نداشت. بازیکنان خارجی اما مدیربرنامه داشتند. در مجموع باید بگویم سازمان لیگ، فدراسیون فوتبال، کمیته اخلاق، کمیته انضباطی، حفاظت اطلاعات میدانند و هیچکس هم چیزی نمیگوید چون آنها بزرگتر هستند. بارها گفتم اگر حفاظت اطلاعات ورود کند فوتبال ما بسیار پاک و منزه میشود. از لیگهای پایینتر که شرطبندی و قمار در آن هست تا لیگ برتر.
من نوکر همه مدیر برنامهها هستم و آنها هم باید نان بخورند، ولی یک بازیکن که قیمتش یک میلیارد است و 4 میلیارد قرارداد میبندد؛ این غلط است. بازیکن میگوید ماشین سال گذشته یک میلیارد بود امسال 3 میلیارد است و من هم باید زندگی کنم، کاملاً هم درست میگوید، اما در جامعهای که کارگرش ماهی 5 میلیون حقوق میگیرد چه کار کند، ما هم جزو جامعه هستیم و برادرم که از صبح تا شب ماهی 10 میلیون تومان حقوق میگیرد چه بگوید؟ در چنین شرایطی بازیکنی که سال گذشته قراردادش 200 میلیون بود و امسال جلوی من مینشیند و میگوید 12 میلیارد من چه کار کنم به او میگویم برو به زندگیات برس.
در چنین شرایطی و زمانی که چنین مسائلی در فوتبال ما وجود دارد، عبدالله ویسی هیچوقت فکر نکرد که طور دیگری رفتار کند تا شاید شرایط برای او بهتر شود؟
مردم میبینند و باهوش هستند. مردم میفهمند که من دروغ میگویم یا راست. فوتبالیستها باهوشترین ورزشکاران هستند و میفهمند که یک مربی به اصطلاح «سیاهباز» است یا نه. هیچ مدیربرنامه یا هیچ فرد سیاسی نمیتواند مدعی باشد که ویسی؛ من تو را به فلان تیم فرستادم ولی اکثر همکاران من لابی میکنند و فرزند فلان شخصیتی زنگ میزند و میگوید فلان مربی باید باشد. زمانی قرار بود به صنعت نفت بیایم که منتفی شد، فقط سؤال من از هیئت مدیره این باشگاه این بود که چرا من را برگرداندید؟ به من گفتند زمانی که در مسیر آمدن به نفت آبادان بودی تماس گرفتند که فلانی باید مربی باشد. یک نفر پیدا نمیشود که بگوید من برای ویسی کاری کردم، حتی برادرم. همیشه اعضای هیئت مدیره و مدیران عامل با من تماس گرفتند. فوتبالی هستم و پشت سر من داستان و حرف زیاد بوده است. اگر دزدی و کلاهبرداری کردم و یا بازی خرید و فروش کردم دستبند بزنند و به زندان ببرند. بازیکنی مثل جلال علیمحمدی وقتی میخواست به صنعت نفت بیاید، بازیکنان دیگر به او میگفتند که به نفت برو، با ویسی چند سال دیگر میتوانی بازی کنی، این موضوع برای من کافی است و دیگر احتیاجی به گفتن در رسانهها نیست.
زمانی که سرمربی صبای قم بودید، گفته بودید که با 4 جوانی که تهران را ندیده بودند تیمم را آسیایی کردم، در صنعت نفت هم با جوانانی که نامآشنا نیستند و به این تیم اضافه کردید میتوانید صنعت نفت را هم آسیایی کنید؟
الان هم 4 تا جوان دارم که تهران را ندیدند. زمانی که در صبا بودم، اولین سال سرمربیگری من در لیگ برتر بود. با فولاد هم سرمربی بودم و در باشگاههای آسیا بودیم اما اخراج شدم و من را فرستادند در روستای خودم مربیگری کنم. من هم رفتم در رامهرمز مربیگری کردم. در سال بعد مرحوم یاوری سرمربی صبا شد اما در نیمفصل قطع همکاری کرد و سردار شهریاری باعث شد سرمربی صبای قم شوم. آن سال تیم را در لیگ نگه داشتیم و در فصل بعدش انقلابی در صبا ایجاد کردیم که سردار شهریاری به من گفت تو دیوانهای! من گفتم اگر دیوانهام اخراجم کنید، او گفت نه چون دیوانگیات را دوست دارم پای کارت میایستم.
در همان صبای قم از لیگ استان خوزستان بازیکن آوردم و همانها پشت سر من حرف زد، البته او بعدها از من عذرخواهی کرد. از صبا یاد گرفتم که میتوانیم با بازیکنان کم نام و نشان و با انگیزه کار کرد و موفق هم شد. در فوتبال دنیا هم اول میبینند که انگیزه بازیکن چقدر است بعد از او استفاده میکنند، اما اینجا فرق میکنند اول میگویند که پارتی او کیست و چه کسی این بازیکن را فرستاده است. 20-30 درصد در فوتبال ما اینطور است. در این فصل من یک بازیکن گمنام را به تیمم اضافه کردم ولی به ما گفتند که با پارتی آمده است، در صورتی که چه کسی میتواند پارتی این بازیکن که عضو تیمهای پایه صنعت نفت بوده، باشد. فکر میکنم اگر این بازیکن خراب نشود یک مهدی قایدی این فصل به فوتبال ایران معرفی میکنیم.
میتوان امیدوار بود که پدیده فصل جدید از آبادان باشد؟
شک نکنید پدیده این فصل از صنعت نفت خواهد بود. چند سال است که لیگ ما اصلاً بازیکنی را ترانسفر نکرده و پدیدهای نداشتیم و این مسئله ظلمی به فوتبال کشورمان است. در مجموع شک نکنید چه من در آبادان باشم و چه نباشم، پدیده لیگ از صنعت نفت خواهد بود.
پیش از این گفته بودید سقف قرارداد صنعت نفت 5 میلیارد است و اگر بیشتر از آن به بازیکنی دادیم من را دار بزنید! با این وجود باشگاه شما سقف قرارداد را رعایت کرد؟
دیگر نمیگویم من را دار بزنید چون دوستان شاکی شدند و گفتند از بس که چاقو خوردی و دارت زدند دیوانهمان کردی! یک بازیکن میتواند آپشن داشته باشد و باز هم شاید من اینجا اشتباه کردم. بازیکنان در جاهای دیگر قراردادشان طور دیگری است. به خاطر تیم و مردم که انتظار دارند بازیکن تاپ داشته باشیم، اگر تیم در نیمه بالای جدول قرار بگیرد یا بازیکنی در 60-70 درصد بازیها بازی کند و من یا باشگاه از عملکردش راضی باشیم پولی به عنوان آپشن به قرارداد آن بازیکن اضافه میکنیم.
وقتی صحبت از فوتبال آبادان و تیمهای نفتی میشود، بزرگترین دغدغه این تیمها مشکلات مالی است، مسائلی که باعث شده حتی در مقاطعی از فصل کار به اعتصاب بازیکنان هم کشیده شود، برای محدودیتهای پرداختی که برای تیمهای نفتی و بویژه صنعت نفت وجود دارد فکری شده است؟
تا وزارت نفت هم رفتهام و زمانی که همه در حال استراحت بودند من در آبادان به دنبال مشکلات تیم بودم. بعد از فصل هم یک بار توانستم خانوادهام را ببینم. در وزارت نفت با معاونان وزیر صحبت کردم و برای تیم دنبال پول بودم. متأسفانه در زمان آقای زنگنه وزیر نفت، طرحی دادند که به تیمهای نفتی نمیتوانند کمک مالی کنند، پس تیمهای نفتی چه کار کنند؟ نفتی که در آبادان است و به تمام ایران پول میدهد خودش نمیتواند استفاده کند، این حق مردم این شهر است که از چیزی که دارند و درآمدزا هم هست یک درصد از آن را استفاده کنند. این طرح تصویب شد که به تیمهای نفتی کمک نکنند ولی در همسایگی ما فولاد خوزستان است که هرچقدر دوست دارد هزینه میکند، سپاهان هرچقدر دوست دارد هزینه میکند یا تراکتور از جیب شخصی هزینه میکند ولی ما نمیتوانیم. دلیلشان هم این است که آنها دولتی نیستند. ما که دورزدنمان خوب است این پول را بیایند به ما بدهند، مگر چقدر میشود، اگر بخواهند کمک کنند، 100 میلیارد که برای پالایشگاه و وزارت نفت پولی نمیشود.
همان شبی که ما در لیگ ماندیم، دیدید که چه جشنی در خوزستان و آبادان گرفته شد. چه کسی میتواند اینقدر شادی به جامعه تزریق کند؟ من دیدهام که مسئولان خوزستان کار میکنند و ناشکری نمیکنیم، اما اصل موضوع را باید درست کنیم و این طرح باید دوباره به وزارت نفت برود و اصلاح شود. زمانی یک نفر گفت که به تیمهای نفتی کمک نکنید و نظر شخصیاش را گفت اما آیه قرآن که نیست و بگوییم نمیشود دست زد، باید این موضوع را درست کنیم. قانونی که فرد مینویسد میتوان جابهجا کرد و تغییر داد، 5 وزیر از آن زمان آمده و رفته و هزار کار عوض شده است این یک کار را نمیتوان تغییر داد.
مدیرعامل باشگاه صنعت نفت در نشست خبری اعلام کرد که از ویسی حمایت کامل میکند و با او برنامهای 3 ساله برای صنعت نفت خواهیم داشت، ارتباط شما با مدیران جدید باشگاه چطور است؟
اول از هیئت مدیره و مدیرعامل قبلی تشکر میکنم، در 8 هفتهای که من بودم به ما کمک کردند و انسانهای خوبی بودند و خودشان از صنعت نفت رفتند و هیچ اجباری نبود و میتوانستند نروند. رحمانی مدیرعامل جدید یک جوان باانرژی و تفکراتش بسیار نزدیک به من است و خیلی او را دوست دارم. هنوز قراردادی با صنعت نفت امضا نکردهام و گفتم تا پول نیاید قرارداد نمیبندم. رحمانی پس از حمایت هواداران آبادانی باعث شد که من انرژیام را بگذارم، بدون اینکه قرارداد ببندم. در نفت مسجدسلیمان بودم، 4 هفته پول نگرفته بودم و من را اخراج کردند، ولی مربی جدید که آمد در فرودگاه مهرآباد تا پول نگرفت نیامد، جالب است که او را بیشتر هم دوست داشتند. هنوز من قرارداد نبستهام و پول سال گذشتهام را هم نگرفتم ولی به خاطر تعصب و عرقی که دارم ماندم و رحمانی هم به من کمک کرد، مطمئنم که به فوتبال آبادان هم کمک خواهد کرد.
پول قرار است چه زمانی به باشگاه تزریق شود؟
10 میلیارد به باشگاه تزریق شد، بدهیهایی که وجود داشت پرداخت و پنجره نقل و انتقالاتمان که بسته بود، باز شد. الان یک مقدار پول داریم ولی کم است.
غیر از 3 بازیکن عراقی که قرار است به تیم ملحق شوند، بازیکن دیگری از لیگ برتر جذب میکنید؟
نقل و انتقالات ما تمام شد، غیر از 3 بازیکن عراقی، جلال علیمحمدی و حسین شنانی را به خدمت گرفتیم. محمود مطلقزاده هم که سربازیاش تمام شده به جمع ما اضافه خواهد شد. اشتباهی در چینش بازیکنانمان داشتیم و بازیکنانی که سال گذشته زیر 25 سال بودند فکر میکردیم جزو سهمیه متفرقه ما محسوب خواهند شد در صورتی که اینطور نشد و گفتند بزرگسال هستند و در واقع لیستمان پر است و یک نفر هم اضافه داریم و باید چشمانم را ببندم و یک نفر را از لیست خارج کنم.
در سال 77 که فوتبال بازی میکردید و عضو سپاهان هم بودید، صحبت از حضورتان در پرسپولیس مطرح شد تا به این تیم در جام باشگاههای آسیا کمک کنید، چه اتفاقی افتاد که این انتقال صورت نگرفت، آیا علی پروین مخالف بود؟
نه پروین مخالف حضور من در پرسپولیس نبود. در آن زمان تیمها میتوانستند از یار کمکی در باشگاههای آسیا کمک کنند. احمد مومنزاده را داده بودند به استقلال و من را هم پرسپولیس میخواست و میتوانستم در باشگاههای آسیا هم بازی کنم، پرسپولیسیها معتقد بودند که من را به خدمت بگیرند و اگر من لژیونر شدم پول قراردادم برای پرسپولیس باشد و یک درصدی به سپاهان تعلق بگیرد و اگر هم لژیونر نشدم به بازی در پرسپولیس ادامه دهم. سپاهانیها گفتند این بازی دو سر باخت برای ما است و نظرشان برعکس پرسپولیسیها بود، این اختلاف بین دو باشگاه باعث شد به پرسپولیس نروم وگرنه علی پروین من را خیلی میخواست و قبول داشت و اگر به پرسپولیس میرفتم شاید زندگی من عوض میشد. میتوانم بگویم که عرق دارم و در سپاهان ماندم ولی وقتی مربی این تیم شدم به من بیمهری شد. به هر حال این شغل ما و حیاکن رهاکن جزیی از آن است.
فصل آینده لیگ برتر را چطور ارزیابی میکنید و چه تیمهایی مدعی قهرمانی خواهند بود؟
مدعیان از همین الان مشخص هستند، هر که بیشتر پول دارد، بیشتر مدعی قهرمانی است و هر کس که پول ندارد طور دیگری به آن نگاه میکنند. یک نفر که پولدار است و سوار بنز است همه چپچپ نگاهش میکنند ولی من که پول ندارم عقب وانت نشستهام، میگویند که گناه دارد بدبخت است. ما فعلاً عقب وانت هستیم و لذت میبریم. با این وجود از الان نمیتوانیم بگوییم کدام تیم قهرمان خواهد شد ولی قطعاً لیگ خوبی خواهیم داشت.
شرایط تیم ملی را چطور میبینید. در فیفادی پیش رو قرار است یک بازی دوستانه با بلغارستان برگزار کنیم، آیا این دیدار، محک خوبی برای آمادهسازی تیم ملی خواهد بود و اینکه با امیر قلعهنویی میتوانیم مقابل رقبای قدرتمند آسیایی پس از سالها در جام ملتها قهرمان شویم؟
قبل از اینکه سرمربی تیم ملی انتخاب شود، گفتم اگر بنا به انتخاب مربی داخلی باشد، بهترین انتخاب علی دایی و امیر قلعهنویی است اما الان میگویم که تیم ملی مربی نمیخواهد بلکه مدیر میخواهد. بهترینهای ایران و آسیا و لژیونرهایی که داریم که حتی یکی از آنها جزو 5 فوروارد تاپ اروپا است (مهدی طارمی) را دور هم جمع میکنیم و نیازی به مربی نداریم و یک مدیر میخواهیم که این بازیکنان را تر و خشک کنیم. تز من این است که بازیکن است که به مربی شخصیت میدهد و بازیکن است که من را تبدیل به گواردیولا میکند یا باعث میشود که شعار حیاکن رهاکن را بشنوم.
درست است مربی باید کار کند، تمرینات را طراحی کند، تعویض کند و تیم را ارنج کند ولی اگر در بازی یک بازیکن ذهنش آماده نباشد، کاری پیش نمیرود. برای مثال در بازی با مس اگر شریعتزاده آماده نبود و پنالتیاش را گل نمیکرد من شعار حیاکن رهاکن را میشنیدم. امیر قلعهنویی میتواند به فوتبال ما کمک کند در صورتی که بازیکنان ما تمام وجودشان را بگذارند و مطمئنم که این اتفاق میافتد. تمرکز بازیکنان باید روی تیم باشد و مثل زمان اسکوچیچ نباشد. در آن زمان هرچقدر که ما عالی نتیجه گرفتیم ولی اسیر حواشی شدیم و متأسفانه بلایی سر اسکوچیچ آوردیم که در حد فرهنگ ایران نبود ولی شک ندارم که قلعهنویی موفق میشود، هر کمکی هم که از تمام مربیان ایرانی بخواهد انجام میدهند. امیدوارم پس از سالها یک جام در آسیا بگیریم و تیم امید هم با عنایتی به المپیک صعود کند.
یعنی شما معتقدید که تیم ملی میتواند در حضور رقبایی مثل استرالیا، ژاپن، عربستان و کره جنوبی قهرمان جام ملتها شود؟
بله چرا نشویم؟ ما ایران هستیم. رقبای ما به اندازه ایران لژیونر ندارند. میتوانیم با بازیکنان لژیونری که داریم یک تیم تشکیل دهیم. همه بازیکنان باتجربه هستند و تجربه بینالمللی بالایی دارند و سن بازیکنان تیم ملی هرچند که بالا است اما میتواند به موفقیت تیم کمک کند و قلعهنویی میتواند تیم ملی را مدیریت کند، مردم هم تیم ملی را دعا خواهند کرد.
صنعت نفت یکی از تیمهای جوان لیگ خواهد بود و با وجود درخشش بازیکنان ممکن است نمایندههایی در تیم امید داشته باشد، با توجه به تداخل برنامههای تیم امید و شروع لیگ برتر، تعامل بین باشگاهها و تیم امید را چطور میبینید، موضوعی که همیشه مشکلساز بوده و به ضرر تیم امید تمام شده است؟
کسی که نخواهد یک کار را انجام دهد، انجام نمیدهد. ما در بازی با پرسپولیس دروازهبان چهارممان را درون دروازه گذاشتیم. دروازهبان اول ما که بازیکن عراقی است نیامده است، دروازهبان دوممان در اردوی تیم امید بود و دروازهبان سوممان هم جزو رده سنی بزرگسالان بود از اردوی شهرکرد کنار گذاشته شد و مجبور شدیم یک بچه 18 ساله را درون دروازه بگذاریم. تیم من با رفتن شریعتزاده به تیم امید آسیب نمیبیند ولی به تیم امید کمک میکند. اگر من یک بازیکن ندهم، سپاهان یک بازیکن ندهد یا استقلال بازیکن ندهد، تیم امید دیگر بازیکنی ندارد. با بودن شریعتزاده شاید اوضاع ما بهتر باشد ولی رفتن او به ما آسیب نمیزند. الکی یک مربی میگوید که فلان بازیکن من در تیم امید است و مشکل داریم، فکر کنند که آن بازیکن 3 اخطاره است اصلاً فکر کنیم مصدوم است و یک ماه نیست، خب بازیکن را به تیم امید بدهیم. برای چه کارشکنی میکنیم چون میخواهیم او هم موفق نباشد و این موضوع به نظر من انسانی نیست. اگر به تیم امید کمک کنیم عنایتی آنقدر انگیزه دارد که تا کاری کند با تیم امید موفق شود و ما مجسمهاش را بسازیم!
امسال لیگ قهرمانان آسیا را هم پیش رو داریم و 4 نماینده ایران کارسختی در رقابت با تیمهای عربستانی با وجود سرمایهگذاری کلانی که در این دوره انجام دادند، خواهند داشت. حضور بازیکنانی مانند رونالدو و بنزما را در آسیا چطور ارزیابی میکنید؟
مطمئناً آوردن بازیکنان بزرگ دنیا در آسیا به نفع ما خواهد بود، مثلاً رونالدو به ایران بیاید ما هم لذت آن را میبریم ولی اینقدر تأثیرگذار نخواهد بود تا انگیزه یک تیم را له کند. النصر با یک تیم هفتم یا هشتم عربستان بازی داشت و رونالدو هم در زمین بازی میکرد ولی النصر یک بر صفر بازی را باخت، تیمهای ما که از تیم هشتم عربستان که بهتر هستند. فکر نمیکنم که به لحاظ روانی تأثیری روی بازیکنان ما داشته باشد، بلکه حضور رونالدو یا بنزما باعث میشود که مردم به استادیومها بیایند ولی آنها نمیتوانند ما را از مسیرمان منحرف کنند. ما هم راهکارهایی برای خودمان داریم. به هر حال سپاهان، پرسپولیس و تراکتور برای این مسابقات برنامهریزی خواهند کرد. نساجی هم با توجه به اردویی که در ترکیه برگزار کرد و با بازیهایی که با عربستانیها در آنجا انجام داد میتواند به موفقیت امیدوار باشد، همچنین تجربههای گذشته رحمتی در لیگ قهرمانان میتواند به نساجی کمک کند.
همچنان در لیگ بیست و سوم هم VAR را نخواهیم داشت و حتی از باشگاهها خواستهاند که سیستم رادیویی داوران را هم خودشان تهیه کنند.
در مملکتی که میلیاردها پول جابهجا میشود چرا نباید VAR داشته باشیم؟ اینقدر ما پول داریم که به دنبال پولهای بلوکه شده نباشیم. پول تبلیغات، پخش تلویزیونی و … را که به باشگاهها نمیدهیم حداقل خرج فوتبال کنیم. پولهای باشگاهها را بدهند بعد انتظار داشته باشند. یک بار در تمرین اتلتیکومادرید رفتم و وقتی به ورزشگاه این تیم رفتم از من 50 یورو گرفتند، حتی اگر میخواستم از داخل ورزشگاه یا با جامی عکس بگیرم باید پول میدادم، اما پول نمیدهند، صداوسیما، فدراسیون و … به ما پولی نمیدهند و تماشاگر ما هم انتظار دارد که آب مجانی بگیرد. به ما نه تنها کمک نمیکنند گاهی پیش آمده که 10 نفر برای اینکه برای ورود به ورزشگاه پول ندهند به من زنگ میزنند تا با من به ورزشگاه بیایند. باشگاههای ما وقتی درآمدی ندارند، وظیفه سازمان لیگ و فدراسیون فوتبال است که کاری انجام دهند، مگر چقدر هزینه آوردن VAR است؟ اصلاً بگوییم 100 میلیارد، این پول برای این مجموعهای که پول دارد پولی نیست. یک بازی دوستانه برای تیم ملی برگزار کنیم 100 میلیارد جمع میشود.
source