بهگزارش خبرگزاری تسنیم، نشست صد وپنجاه و هفتم فرهنگ مهدوی از سلسله نشستهای ماهانه فرهنگ مهدوی موسسه موعود عصر(عج)، با موضوع «صهیونیسم یهودی تا نظم نوین جهانی» و همراهی«جمعیت دفاع از ملت فلسطین»، «جمعیت حامیان آزادی قدس» با حضور استاد سیدهادی سیدافقهی، استاد محمدتقی تقی پور و استاد اسماعیل شفیعی سروستانی چهارشنبه 17 آبان ماه 1402 در سالن حوزه هنری برگزار شد.
عوامل زمینه ساز طوفان الاقصی
دکتر سیدافقهی، کارشناس حوزه غرب آسیا چند مورد را از عوامل سبب ساز آغاز جنگ فلسطین و یهود اعلام کرد. از جمله مسئله تبادل زندانیهای فسلطینی با اسرایی است که در دست «جهاد اسلامی» و «حماس» بودند، حرکت جدّی برخی از کشورهای حاشیه جنوبی «خلیج فارس» و کشورهای عربی، مثل «مغرب» و «سودان» برای عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی و به خطر افتادن کلّ موجودیت «فلسطین» و خطر راهبردی و امنیتی برای کلّ منطقه غرب آسیا.
سیدافقهی مسئله سلب حقّ تصمیمگیری درباره آینده فلسطین و همچنین فشار اقتصادی بر مردم «غزّه» را مهم ترین عوامل تصمیم حماس برای ورود به جنگ با رژیم صهیونیستی اعلام کرد.
سیدافقهی توضیح داد: «بحث دیگری که در بین انگیزه برای مبارزه با رژیم صهیونیستی بسیار مؤثّر است، سرایت آشفتگی سیاسی رژیم به سایر قسمتهای امنیتی، نظامی و اجتماعی بود. دلیل این آشفتگی طرح نتانیاهو با عنوان «اصلاحات قضایی» بود؛ طرحی که به وسیلة آن نتانیاهو میخواست برای خودش در زمینههایی مصونیت قضایی ایجاد کند.
این آشفتگی ابتدا سیاسی بود، الآن به صفوف نظامیها هم کشیده شده. نظامیان میگویند که: با طرح نتانیاهو مخالف هستند و اجازه نمیدهند که نتانیاهو اسرائیل دموکراسی را تبدیل به اسرائیل دیکتاتوری بکند. لذا به دانشگاهها، مراکز مطالعات راهبردی، مراکز پژوهشی، مخصوصاً نیروهای امنیتی و نظامی از این خودکامگی نتانیاهو وحشت دارند و میترسند که او بخواهد آیندة خودش را تضمین کند. این سرایت آشفتگی که جامعة اسرائیل درگیر خودش بود، زمان مناسبی بود و حماس از این فرصت استفاده کرد.»
از نظر دکتر سیدافقهی، کارشناس مسائل بین المللی، پشت پردة عملیات حماس، توطئه حمله به «کرانة باختری» و غزّه بود که حماس در عملیاتی پیشگیرانه دست به «طوفان الاقصی» زد.
سیدافقهی عنوان کرد که در حمله به کرانه غزه اسرائیل تنها نبود؛ بلکه «آمریکا» طراحیو با همراهی «عربستان»، «اردن»، «مصر» و «انگلیس» انجام شد. دکتر افقهی افزود: «حضور «ترکیه» برای من مشکوک وثابت نشده است.»
کارشناس حوزه غرب آسیا حمله رژیم صهیونیستی علیه غزه را در چهار جبهه دانست: جبهة اوّل، دریایی که در این جبهه، قوّاصها یا مردان قورباغهای از داخل مرز آبی غزّه وارد مرزهای آبی شهرکهای صهیونیست نشین شدند.
– جبهة دوم: عملیات هوایی بود که حدود هزار چترباز با سیستم پاراگلایدر، از داخل غزّه با عبور از دیواری که با موانع بسیار پیشرفته مجهّز است مثل دوربین مداربسته که به آن سیستم HR میگویند، برق ولتاژ بالا و…، وارد مناطق شهرکنشین میشوند.
– جبهة سوم، جبهة زمینی است؛ خط شکنهایی که اصل عملیات را مدیریت میکنند. این افراد دیوارها را شکستند و فنس و سیم خاردارهایی که مجهّز به تجهیزات الکترونیکی، برق ولتاژ بالا، حسگرهای حسّاس، هوش مصنوعی و… بود را درنوردیدند.
و جبهة چهارم، طبق بیان اعضای حماس و دیگر حاضران در عملیات، دیوار سیمانی که روی زمین 8 متر ارتفاع دارد، 13 مترش زیر زمین است. ما دو غزّه داریم، یکی غزّة روی زمین است که مردم در آن قتل عام میشوند و یک غزّه هم غزّة زیرزمین است، غزّة اصلی است و با رژیم صهیونیستی درگیر.
استاد سید افقهی در پاسخ به این سوال که چرا رژیم صهیونیستی بر جنگ زمینی تاکید دارد، به آموزههای یهود درباره انسان نداستن غیریهود اشاره کرد و توضیح داد که هدف آنها از بین بردن نسل ها و باقی گذاشتن نسل برتر (یعنی خودشان است) علاوه بر این «خلع سلاح مقاومت»، «انتقام از مقاومت»، «آزادی اسر» و «به دست آوردن حیثیت از دست رفته اسرائیل در منطقه» از اهداف یهود در جنگ زمینی معرفی شدند.
سیدافقهی افزود: «مسئلة بعدی کسب اعتماد، رضایتمندی و شکاف اعتمادی است که کلّ جامعه صهیونیستی درگیر آن شده است.»
بررسی علل جنگ غیر انسانی و نسل کشی توسط یهود
از سوی دیگر، محمدتقی تقیپور، پژوهشگر تاریخ صهیونیسم به باورها و اعتقادات یهود و بنی اسرائیل اشاره کرد که از منظر ایشان مهمترین راه شناخت قوم یهود و تفسیر اعمال ایشان است.
تقیپور، اعلام داشت که قوم یهود از آن جهت که به عنوان «قوم برگزیده» از سوی یهوه و تورات معرفی شده و همچنین غیریهودیان از نظر آنان گوییم یا شبه انسان قلمداد میشوند، بر خود روا میدانند که افراد غیریهودی که در خدمت آنهاد نیستند، از بین ببرند. از آموزههای تورات این است که گوییم برای خدمت به قوم برگزیده ساخته شده اند و اگر در خدمت درنیامدند، می بایست ذبح و کشته شوند.
تقیپور افزود: «یهودیان، غیریهودیان را از جنینی شیطانی و حیوانی میدانند و باور دارند که عالم حول محور یهود خلق شده و تمامی این عبارات از کتاب «گنجینه تلمود»، ترجمه اسفار تورات قابل ردیابی است.»
سخنران پس از این به اصل محوری و «سرزمین موعود» اشاره کرد. ایشان قرائت آیهای از تورات را قرائت کرد که در آن به بنی اسرائیل درباره تصرف سرزمین امالقه چنین گفته شده: «زنهایشان را بکشید، پیرمردهایشان را بکشید، جوانانشان را بکشید، شیرخوارانشان را هم بکشید، حتّی به حیوانات و چارپایانشان هم رحم نکنید.»
تقیپور بیان کرد: «این عقاید در آموزههای توراتی در مدارس و دانشگاهی آنها تبلیغ و تدریس می شود و کودکان یهودی با همین آموزهها رشد میکنند. در نتیجه در بزرگسالی جنگ و خونریزی و تصرف برایشان دشوار نیست. »
استاد تقیپور اعلام کرد با شکل گرفتن سه اصل «یهوه»، «قوم برگزیده» و «سرزمین موعود»،اصل بعد، یعنی«محور ماشیح» را میسازد. «مسیح باوری» در عقاید یهود به معنای سلطنت یهود در بیت المقدس و کل جهان است.
تحلیلگر تاریخ یهود توضیح داد: «سال 1836 م. خاخام اعظم یهودیان آلمان نامه ای به دو تن از سلاطین بی تاج و تخت اروپا نوشت: روچیلد و مونته فیوری. در این نامه کسی نباید تصور کند که مسیحا (ماشیح) ناکهان ظهور خواهد کرد و از طریق معجزات بر مردم یهود رهبری خواهد کرد؛ بلکه رهایی از طریق طبیعی آغاز خواهد شد.» استاد تقیپور در توضیح این نامه اشاره کردند که «تخریب بیت المقدس»، «ساخت هیکل» بر مسجد الاقصی و آئین خاص قربانی از نشانههای ظهور ماشیح قلمداد می شود و یهود با برنامهریزی ماشیح را بر تخت سلطنت مینشاند و نه آنکه ماشیح فرامادی باشد و از سوی خداوند بیاید.
استاد تقیپور با انتقاد از اینکه نتوانستهایم درمدارس و دانشگاه هایمان عمق فاجعه آنچه در جهان توسط یهود پیاده میشود را بنمایانیم، هشدار دادند که محدود کردن یهود به صهیونیسم یک خطّ انحرافی است.
ایشان توضیح دادند که دشمنی به صهیونیسم محدود نمیشود و قرآن که کتاب دوست شناسی و دشمن شناسی مورد تایید اسلام است، «یهود» به عنوان دشمن مسلمانان معرفی کرده است و نه صهیونیسم.
ایشان تاکید کردند که جنگ در فلسطین برای و به نفع یهودیان برقرار شده است و بر اساس اعتقادات یهود مقدمه ساز تحقق خواست یهوه درباره آنها، برگزیدگی شان و همچنین در اختیار گرفتن جهان به عنوان سرزمین برگزیده خواهد بود و تمامی این موارد، به معنای آغاز دوران جدید در تاریخ یهود است.
سلطنت یهودی و آغاز نظم نوین جهانی
از سوی دیگر استاد اسماعیل شفیعی سروستانی، پژوهشگر و نویسنده حوزه غرب شناسی و یهودشناسی انجام شد. در این بخش از سخنرانی، استاد سروستانی به این نکته اشاره کرد که موضوع گفت و گو از اشغال فلسطین و قدس، بیش از اینکه یک موضوع اجتماعی، سیاسی و از رخدادهای جهان اسلام باشد، موضوعی است که از منظر منجی گرایی و آخرالزّمان باید به آن نگریست.
استاد سروستانی اشاره کرد: «ما مواجه با حدود 3000 سال تاریخ هجمه از سوی بنی اسرائیل هستیم که گام به گام جلو آمده و امروز در مرتبه یکی مانده به آخر قرار گرفتهایم.» استاد سروستانی با اشاره به طوفان حضرت نوح(ع)، به سه فرزند ایشان سام و حام و یافث اشاره کردند که آنها و همسرانشان تنها بازماندگان زمین بودند. سرزمین ها در آن زمان بین این سه فرزند تقسیم شد و منطقه شامات سهم سام شد و در همین منطقه بود که ریشه ادیان و جد اعلای بنی اسرائیل، یعنی ابراهیم نبی(ع) به دنیا آمد و به بعثت رسید. از حضرت ابراهیم(ع) دو شاخه، یکی از فرزندان اسحاق نبی(ع) و دیگری از فرزندان اسماعیل نبی(ع) برکشیده شد.
محقق حوزه یهودشناسی اعلام کرد: «زمانی دشمنی یهود شروع شد که اسماعیل نبی(ع) در جزیره العرب و در منا به عنوان قربانی انتخاب شد، از اینجا معلوم گشت که از نسل اسماعیل پیامبر آخرالزّمان خواهد آمد و مکّه مرکز جهان خواهد شد. بدین ترتیب بنی اسرائیل که از فرزندان اسحاق نبی بودند، برای مقابله با این نتیجه در آینده دور، شروع به برنامه ریزی برای آینده کردند. آنها اعلام کردند که ذبیح، اسحاق، قربانگاه اورشلیم و موعود منجی نه از بنی اسماعیل، بلکه از بنی اسرائیل است و این است حکایت تقابل 3000 ساله بنی اسرائیل علیه بنی اسماعیل.»
استاد سروستانی گفت: «بنی اسماعیل روی امنیت نخواهند دید تا دولت کریمه وعده داده شده اتفاق بیفتد.»
نویسنده حوزه غرب شناسی، بنی اسماعیل را تا دولت جهانی مواجه به سه جریان و گروه دانست:
1. صهیونیسم یهودی، پروژه نیل تا فرات در سرزمین فلسطین. این باریکه کنار دریای مدیترانه، مرزی که دو بخش زمین را از هم جدا میکند. این بخش از زمین محل تولد همه ادیان تمامی ادیان، تمامی فرهنگها و تمدن ها و زبانهای جهان بوده است. استاد سروستانی در توضیح افزود: «وقتی که بنیاسرائیل بعد از مفسدههای بزرگ محکوم شدند به تازیانه خداوند و خداوند امپراتور بابل را بر آنها حاکم کرد، آنها به این رسیدند که برگزیدگی را از دست داده اند و باید در پراکندگی بمانند تا ماشیح بیاید. آنان این را مقدر خود می دانستند تا اینکه سردمداران یهودی، نظریه نیل تا فرات را برای پروژه ماشیح ایجاد کردند. بنابراین حضور و اشغال سرزمین فلسطین، بنیاد نظری برخاسته از رویکرد آخرالزمانی شیطانی است و نه رحمانی.»
2. مسیحیان صهیونیست و پروژه آرمگدون؛ راز حمایت آمریکا و انگلستان در همین خلاصه می شود.
مسیحیان پروتستانی با گرایش صهیونیستی در ایالت متحده آمریکا، انگلستان و آلمان زندگی میکنند که از قرن شانزدهم توسط مارتین لوتر و با نهضت دینی شکل گرفت. آنها در الهیات کاتولیسم تصرف کردند و جریان عشق به یهود، محور مسیحیان صهیونیست قرار گرفت و دومین محور آموزههای آنان آخرالزمان است؛ امّا نه آخرالزمان به معنای منتظر ماندن و دست روی دست گذاشتن؛ آنها معتقدند باید با قدرت نظامی اقتصادی آمریکا، جنگ آخرالزمانی را راه بیندازیم تا در میانه آن مسیح بیاید که این همان پروژه آرمگدون است.
در توضیح پروژه آرمگدون سخنران توضیح داد: «آنها باور دارند که باید در صحرای نگیدو بین دو نیروی خیر (یهود و حامیان آنها) و نیروهای شرّ (اعراب و مسلمانان) مقابله کنند و در نهایت گروه خیر به سلطنت برسد. آنها اعتقاد دارند که حمایت از بنی اسرائیل و حمایت از یهود در فلسطین واجب شرعی است و حمایت مالی اقتصادی نظامی تکلیف است و اگر رئیس جمهوری حمایت نکند، برکنار میشود. آنها سالهاست تورهای مذهبی در صحرای نگیدو راه انداخته اند و این پروژه را تبلیغ میکنند. در این پروژه است که مسئله تخریب مسجد الاقصی و تخریب بیت المقدس مطرح میشود.
3. ایلومیناتی، اتاق فکر شیطان و مسئله نظم نوین جهانی؛ در توضیح این بند، استاد سروستانی افزود: «ایلومیناتی جمعیتی مخفی و قدرتمند به لحاظ سیاسی و اقتصادی و به دنبال سلطنت جهانی هستند. این جمعیت و سران و خاستگاهشان در مجامعی که آلوده به کابالا و سحر هستند، عمل می کنند. این مباحث متاسفانه در ایران و در جهان اسلام ناشناخته مانده و درباره آن تحقیق کافی انحام نشده؛ در حالی که این گروه با کمک نیروهای مخفی شیطانی و ابلیس قدرت گرفته و داد و ستد کرده اند و از طریق آنها پیش می روند. باید اشاره کرد که بیلدربرگ ها، وال استریت، ناتو و… بازوهای ایلومیناتی است.»
استاد سروستانی درباره ارتباط ایلومیناتی با سرزمین فلسطین تبیین کرد: «این گروه میخواهند طی آشوبی بزرگ به نظمی برسند که از آن به عنوان «نظم نوین جهانی» اعلام می کنند و به سرزمین فلسطین برای این مقصد چشم دوخته اند.»
انتهای پیام/
source