رمضانی: بهتر از محسن‌نژاد نداشتیم/ فشار روی رنگرز زیاد بود

رمضانی: بهتر از محسن‌نژاد نداشتیم/ فشار روی رنگرز زیاد بود

 

به گزارش روزپلاس، مجید رمضانی که در بازی‌های المپیک مربی مهدی محسن‌نژاد و سعید اسماعیلی بو درخصوص عملکرد ملی‌پوش وزن 60 کیلوگرم اظهار داشت:‌ مهدی برای کسب دوبنده تیم ملی در المپیک فراز و نشیب زیادی را تحمل کرد. به هرشکل او انتخابی داد و البته که از او بهتر برای المپیک نداشتیم. خودش در بلگراد هم سهمیه المپیک را گرفته بود و در پاریس هم بدترین قرعه را داشت. اگر گروه مقابل بود، حتما تا فینال می‌آمد. او دو کشتی سنگین با فومیتا و شارشنبکوف داشت،‌ پتانسیل بردن هر دو حریف را هم داشت هرچند هر دو قهرمان و عنوان‌دار هستند،‌ اما مسئله اصلی محسن‌نژاد روحی –روانی بود.

وی درباره تصمیم احساسی محسن‌نژاد برای خداحافظی بعد از شکستی که در کشتی سوم پنجمی تجربه کرد، گفت:‌ این بچه به لحاظ روحی به هم ریخته بود. همه‌ی ما اعضای کادرفنی، می‌خواستیم از نظر روحی محسن‌نژاد را آماده مبارزه کنیم. او کشتی‌گیر قلدری است، اگر از نظر روحی کم نمی‌آورد، شاید حتی فومیتای ژاپنی را می‌برد، فومیتا خاکش ضعیف بود و شاید اگر خاک اول را به او می‎دادند حتی می‌توانست فومیتا را 8-صفر کند. در تیم ما برای دو نفر (مهدی محسن‌نژاد و امین کاویانی‌نژاد) شانس کمتری قائل بودند،‌ اما مهدی بیشتر از خودش کشتی گرفت. هرچند باز هم توانش بیشتر از این است. در کشتی سوم پنجمی، هم تفاوت مدال گرفتن و نگرفتن او، یک بارانداز بود و امروز می‌توانستیم در مورد مدال او صحبت کنیم. بعد از اینکه محسن‌نژاد باخت، چون خیلی تحت فشار بود، یک لحظه فکر کرد شاید بهترین تصمیم برای اینکه از این فشار خارج شود، خداحافظی باشد اما اگر ایران می‌آمد پشیمان می‌شد که خوشبختانه حسن رنگرز زود روی تشک پرید و نگذاشت او کفش‌هایش را دربیاورد.

عضو نوشهری تیم ملی کشتی فرنگی ادامه داد:‌ ما با این بچه‌ها گریه کردیم و خندیدیم. برای کشتی‌های محسن‌نژاد و اسماعیلی شاید ما در 48 ساعت،‌ دو ساعت هم نخوابیدیم. برای اینکه سر وزن برسند، تا یک و نیم شب در سالن وزن کم می‌کردیم، بعد ساعت دو شب در پاریس دنبال سونا بودیم. واقعا روزهای بسیار سختی بود اما در ادامه به بهترین شکل ممکن،‌ شیرین شد.

مجید رمضانی در ادامه گفت‌وگویش با تسنیم، در مورد سعید اسماعیلی عنوان کرد:‌ همه بچه‌های کادرفنی لیاقت‌شان بالاست،‌ اما یکی از موضوعاتی که قرار شد در تمرینات من کنار سعید اسماعیلی باشم، مسئله روحی بود که در مواقع ضروری مثل اینکه عقب می‌افتد، آرامش کنیم. سعید اسماعیلی به لحاظ فنی بالاست،‌ ما باید از نظر روحی،‌ روی آرامش او کار می‌کردیم. من همچنان هم حساس‌ترین کشتی سعید در پاریس را مبارزه‌اش با کشتی‌گیر کوبایی می‌دانم. هرچند سعید 9-صفر این حریف را برد،‌ اما آنجا ما یک چلنج خیلی حساس داشتیم و اگر آن چلنج انجام نمی‌شد، احتمالش بود که کشتی حساس شود. ما چلنج را می‌باختیم، نتیجه 3-یک می‌شد و امکان داشت در وقت دوم حریف با یک اخطار کم‌کاری و بارانداز، نتیجه را به سود خود کند. اینجور مواقع چلنج خواستن واقعا ریسک است،‌ اما من و حسن رنگرز با هم هماهنگ کردیم و تایید سعید را هم گرفتیم،‌ چون آن صحنه را با دقت دیده بودیم. من در آن صحنه سرم را خم کرده و کامل دیدم و سریع مشورتم را کردم و سعید که سر تکان داد که موافق چلنج است،‌ چلنج دادیم و خوشبختانه به سود ما هم شد تا اختلاف بیشتر شود.

وی همچنین درباره صحنه عجیب ضربه شدن سعید اسماعیلی مقابل گالستیان ارمنی که چلنج رأی را برگرداند، تاکید کرد:‌ من همان موقع حواسم بود که بارانداز و بعد هم صحنه‌ای که منجر به ضربه فنی شد، خارج از تشک اتفاق افتاده است. کل بدن بیرون رفته بود، می‌دانستم با چلنج رای برمی‌گردد. ژوری بیش از 20 بار صحنه را دید و همان رأی را داد.

درحالیکه کار تیم ملی کشتی فرنگی در بازی‌های المپیک با دو طلا، یک نقره و یک برنز و ثبت رکوردی تاریخی درخصوص تعداد مدال در المپیک به پایان رسید، عضو سابق تیم ملی فرنگی خاطرنشان کرد:‌ ما در این مدت با این بچه‌ها زندگی کردیم، من خودم در مسابقات المپیک کشتی نگرفتم اما عضو تیم ملی در رقابت‌های جهانی و آسیایی بودم. می‌دانستم چیزی که در کسب موفقیت در میدان بزرگ خیلی اهمیت دارد، آرامش است،‌ اینکه مربی نگذارد بار روانی روی کشتی‌گیر قرار بگیرد و این بار، روی مربی باشد. من همیشه موضوع را جلوی کشتی‌گیر ساده جلوه دادم، اگر در خانه استرس داشتم هرگز اجازه نمی‌دادم بچه‌ها در اردو متوجه آن شوند. پیش از آنکه روی تشک برویم، با حسن رنگرز از خاطرات کشتی‌مان می‌گفتیم که حال و هوای کشتی‌گیر عوض شود.

مجید رمضانی در خاتمه گفت:‌ حُسن بزرگ کادرفنی تیم ملی و کلا تیم ملی،‌ همدلی بچه‌ها بود. حسن حسین‌زاده واقعا مربی زحمتکشی است، فرزاد ایمانعلی‌زاده و طالب نعمت‌پور همه با هم در مسیری که حرکت می‌کردیم همراه و همدل بودیم، حسن رنگرز هم که برادر بزرگتر من است، فشار روی او خیلی زیاد بود. من اگر ماندم، صرفا به خاطر گروه خوبی بود که داشتیم. خوشحالم که درنهایت هم بهترین نتیجه ممکن به دست آمد و اینهمه تلاش و همدلی جواب داد.

source