در گزارش دوشنبه‌شب ایرنا آمده است که در روزهای اخیر، هر چقدر تلاش می‌کنیم از انتقاد به بهزاد غلامپور خودداری کنیم، اما نمی‌توانیم. مربی دروازه‌بان‌های استقلال که پس از پایان مدیریت فرشید سمیعی، نتوانست از عادات قدیمی خود دست بکشد و همان مسیر همیشگی را ادامه داد. او بلافاصله پس از تغییرات مدیریتی در استقلال، مصاحبه‌ای تقریباً مفصل انجام داد و نقدهایی به سمیعی وارد کرد که عجیب و قابل توجه بود.

به فرشید سمیعی کاری نداریم. موضوع بحث ما مدیریت استقلال و رفتار بهزاد غلامپور است. این که سمیعی موفق بوده یا نه، یا توانسته انتظارات را برآورده کند یا خیر، مهم نیست. این‌ها را کنار بگذارید. مهم صحبت‌هایی است که غلامپور انجام داده و مدیریت را عامل اصلی ناکامی استقلال دانسته است.

غلامپور که دوست داشتیم همیشه خاطره‌ای خوب از او در ذهن‌مان بماند، تنها یک روز پس از تغییرات، شروع به انتقاد کرد و گفت: «ای مردم، ای هواداران استقلال، تنها مقصر ناکامی تیم، مدیریت بود و بس. این ناکامی دستپخت سمیعی است، ما هیچ تقصیری نداشتیم! ما بهترین عملکرد را ارائه دادیم اما مدیرعامل نتوانست موفقیتی به دست بیاورد.»

حتی اگر غلامپور درست بگوید که احتمالاً چنین نیست، نباید چنین رفتاری از خود نشان می‌داد. او سال‌هاست سیدحسین حسینی را برای حضور در مسابقات آماده می‌کند. آیا پرنوسان‌تر از حسینی سراغ دارید؟ یک روز ۱۰۰ است و روز بعد ۳۰! این وظیفه غلامپور است که او را همیشه در یک سطح نگه دارد که متأسفانه در انجام این وظیفه ناموفق بوده است.

پرورش دروازه‌بان یکی از وظایف غلامپور در تمام سال‌های اخیر بوده است. در استقلال کدام دروازه‌بان را دیده‌اید که از او به عنوان گلری آینده‌دار یاد شود؟ غلامپور در انجام این فعالیت‌ها به قدری ناتوان بوده که استقلال دو سال پیش مجبور شد برای رضایت‌نامه محمدرضا خالدآبادی بیش از ۱۰ میلیارد تومان پرداخت کند و او را از هوادار به خدمت بگیرد. راستی، خالدآبادی کجاست آقای غلامپور؟ چند بار از او استفاده کردید؟

باز هم تأکید می‌کنیم که نمی‌خواهیم غلامپور را از نظر فنی نقد کنیم. رفتار او در قبال مدیران مختلف، متأسفانه حتی دوستانش را نیز ناراحت کرده است. زمانی که علی خطیر، مدیرعامل سابق استقلال از این باشگاه جدا شد، غلامپور به او هم تاخت و گفته می‌شود که در محافل خصوصی فعالیت‌های این مدیرعامل جوان را نیز زیر سؤال برد.

حتی گفته می‌شود غلامپور به دوست قدیمی خود، جواد نکونام نیز رحم نکرده و در اردوی استقلال (در عربستان) او را نیز به باد انتقاد گرفته و زیر تیغ برده است. آن‌هم زمانی که بحث بدنسازی تیم در تابستان و مشکلات بدنی بازیکنان مطرح شد!

وقتی غلامپور، نکونام را مورد انتقاد قرار می‌دهد، چه انتظاری وجود دارد که واکنش مثبتی به مدیرعامل سابق استقلال نشان بدهد؟ این یک رفتار عجیب است که او از خود به نمایش گذاشته و به نوعی بی‌اعتمادی را ایجاد کرده است. اما سوال اصلی از غلامپور این است: «چرا این انتقادها را در زمان مدیریت فرشید سمیعی به زبان نیاوردی؟ آیا آن زمان همه چیز بر وفق مراد بود؟ آیا مشکلی وجود نداشت که در مصاحبه بتوان به آن اشاره کرد؟»

شاید دلیل سکوت غلامپور در دوران مدیریت سابق، همان قرارداد حدود سه میلیاردی باشد! قراردادی که به نظر می‌رسد با توجه به عملکرد نوسانی حسینی و عدم پرورش و حضور یک گلری قوی روی نیمکت آبی‌ها، بیشتر از خدماتی است که غلامپور به استقلال و دروازه‌بان‌های این تیم ارائه می‌دهد. این مبلغ می‌تواند یکی از دلایل سکوت غلامپور در دوران مدیریت سمیعی باشد. حالا که او رفته، غلامپور هم شروع به انتقاد کرده و البته از مدیران جدید تمجید کرده است. فارغ از اینکه بداند آن‌ها هم نظری روی او ندارند و به دنبال انتخاب یک مربی دروازه‌بانی مجرب و وفادار هستند.

به این جمله قدیمی توجه کنید: «کسانی که در نبودتان از شما دفاع می‌کنند، وفادارترین دوستانی هستند که دارید.» این دقیقاً خلاف رفتاری است که بهزاد غلامپور در قبال افراد مختلف انجام می‌دهد. معمولاً وقتی سن و سال یک نفر بالاتر می‌رود، پخته می‌شود اما در مورد غلامپور، گویا این جملات کارایی ندارد. او منتقد است، البته فقط زمانی که مدیریت تغییر می‌کند. تا وقتی مدیرعامل هست، همه چیز گل و بلبل است اما وقتی می‌رود، می‌شود مقصر اصلی.

بهتر است غلامپور رفتار خود را تغییر بدهد. در غیر این صورت و با بی‌اعتمادی موجود، بعید است کسی با او همکاری جدیدی را آغاز کند. او تمام ذهنیت‌ها را نسبت به خود تغییر داده و حالا باید تلاش کند تا آن‌ها را ترمیم کند؛ اتفاقی که سخت و دشوار است!